English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
Other Matches
hoop میله عمودی کروکه
hoops میله عمودی کروکه
stump هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumps هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumped هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stick هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
association croquet مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
poles چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
crossbars ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
crossbar ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
eastern roll شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
shaft میله ستون میله چاه
shafts میله ستون میله چاه
takeoff fan نیمدایره جلو میله پرش ارتفاع برای اغاز پرش
perpendecular عمودی
righting حق عمودی
right حق عمودی
erect عمودی
erected عمودی
erecting عمودی
erects عمودی
upright عمودی
vertical عمودی
perpendicular عمودی
on end عمودی
plumb lines خط عمودی
plumb line خط عمودی
lineal عمودی
othogonal عمودی
straightest عمودی
righted حق عمودی
straighter عمودی
straight عمودی
y axis محور عمودی
plumb شاقول عمودی
whip stall حرکت عمودی
vertical recording ضبق عمودی
lineal عمودی اجدادی
vertical عمودی [ریاضی]
hammer-post تیر عمودی
erectness حالت عمودی
normal acceleration شتاب عمودی
normal axis محور عمودی
normal force نیروی عمودی
verticality حالت عمودی
off plmb غیر عمودی
out of plumb غیر عمودی
orthotropism رویش عمودی
normal force تلاش عمودی
Y direction حرکت عمودی
orthogonal rotation چرخش عمودی
brise-soleil کرکره عمودی
orthogonality حالت عمودی
brise-soleil پرده عمودی
aplomb حالت عمودی
perpendicularity حالت عمودی
perpendecular خط عمودی یا قائم
vertical combines ترکیب عمودی
linal descent وارث خط عمودی
plumbness حالت عمودی
crown-post تیرک عمودی
nosedive فرود عمودی
nosedived فرود عمودی
nosedives فرود عمودی
nosediving فرود عمودی
cliff صخره عمودی
cliffs صخره عمودی
door-post [تیر عمودی در]
portraint orientation تمایل عمودی
joint drain زهکش عمودی
out of the perpendicular غیر عمودی
vertical growth رشد عمودی
profile برش عمودی
apeak عمودی قائم
apeak بحالت عمودی
profiled برش عمودی
stringers تراورس عمودی
stringer تراورس عمودی
profiles برش عمودی
boom ستون عمودی
boomed ستون عمودی
vertical force نیروی عمودی
near vertical تقریبا عمودی
vertical integration ادغام عمودی
vertical merger ادغام عمودی
vertical interval فاصله عمودی
vertical justification تطابق عمودی
vertical mobility تحرک عمودی
vertical scrolling چرخش عمودی
vertical expansion گسترش عمودی
booms ستون عمودی
vertical equity برابرسازی عمودی
booming ستون عمودی
angle socket سرپیچ عمودی
tap root ریشه عمودی
riser سیم عمودی
vertical justification تنظیم عمودی
vertical antenna انتن عمودی
vertical synchronizing همزمانساز عمودی
vertical axis محور عمودی
profiling برش عمودی
vertical adjustment تنظیم عمودی
vertical equity عدالت عمودی
triathlon پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
stairwells پله کان عمودی
goalposts تیرک عمودی دروازه
serrated vertical pulse ضربه عمودی دندانهای
vertical cliffs صخره های عمودی
lucarne پنجره عمودی خوابگاه
anchor at short stay لنگر طولی عمودی
vertical tab جدول بندی عمودی
vertical stabilizer تیغه یا باله عمودی
munting الت عمودی پنجره
rudder مکان عمودی متحرک
rudders مکان عمودی متحرک
erectly بطور ایستاده یا عمودی
crown-strut [شمع پشتبند عمودی]
door-jamb [تیر عمودی چارچوب در]
jambs تیر عمودی چارچوپ
profile نیمرخ برش عمودی
goalpost تیرک عمودی دروازه
taproot ریشه عمودی اصلی
gules خطوط موازی عمودی
profiled نیمرخ برش عمودی
y axis بردار عمودی گراف
profiling نیمرخ برش عمودی
Y coordinate مختصات بردار عمودی
profiles نیمرخ برش عمودی
vertical application برنامه کاربردی عمودی
jamb تیر عمودی چارچوپ
vertically adjustable قابلیت تنظیم عمودی
upright تیرک عمودی دروازه
stanchion میلههای عمودی ناو
stairwell پله کان عمودی
vrc بررسی افزایش عمودی
plumb : راست بطور عمودی
orthotropic دارای محور اصلی عمودی
vertical events numbering شماره گذاری عمودی وقایع
chimney-jamb [تیر عمودی چارچوب دودکش]
sternpost تیر عمودی عقب کشتی
bulkhead دیواره عمودی روی قایق
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
profile برش عمودی تصویر جانبی
escoinson [گوشه تیر عمودی چارچوب]
axis برای مختصات عمودی در گراف
profiled برش عمودی تصویر جانبی
profiles برش عمودی تصویر جانبی
king-pendant [تیر عمودی در خرپای میانی]
profiling برش عمودی تصویر جانبی
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
pitch چرخش عمودی وعرضی ناو
slash pocket جیب عمودی درجهت درزلباس
flute [شیار عمودی روی ستون]
pitches چرخش عمودی وعرضی ناو
bulkheads دیواره عمودی روی قایق
broached ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
masse ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
lubber line خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
paper حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
uprights تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
papering حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
simple shear دراین برش تنش عمودی وجودندارد
y amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
y axis محور عمودی روی یک صفحه مختصات
plumb عمق پیمودن عمودی قرار دادن
papered حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
stiles باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stile باهو چوب عمودی چهارچوب درب
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
papers حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
springing teal تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
columns خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
munnion جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
mullion جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
orientation جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
column خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
capriole پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
durn [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
intertie تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
rimrock صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
bollard تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollards تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
vertical replenishment تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
two-dimensional آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com