Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
strain	دگروشی ازدیاد طول ویژه
strains	دگروشی ازدیاد طول ویژه
Other Matches
unit elongation	ازدیاد طول ویژه
idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
strain test apparatus	دستگاه ازمون دگروشی
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
augmentation	ازدیاد
plethora	ازدیاد
proliferation	ازدیاد
hyperinsulinism	ازدیاد انسولین
increasable	قابل ازدیاد
overvoltage	ازدیاد فشار
elongation	ازدیاد طول
hyperaesthesia	ازدیاد حساسیت
hyperesthesia	ازدیاد حساسیت
hyperglycemia	ازدیاد قند خون
extensometer	ازدیاد طول سنج
emmenagogue	داروهای ازدیاد قاعدگی
magnetic elongation	ازدیاد طول مغناطیسی
skyrockets	ازدیاد سریع قیمت وغیره
hydrocephaly	ازدیاد غیر عادی مایع
hydrocephalus	ازدیاد غیر عادی مایع
skyrocketing	ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketed	ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocket	ازدیاد سریع قیمت وغیره
hyperthyroid	ازدیاد فعالیت غذه درقی
plethora	ازدیاد خون در یک نقطه افراط
swelling pressure	فشار در اثر ازدیاد حجم
speedup	ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
frost hoil	ازدیاد حجم دراثر یخبندان بادکردگی
air hose coupling	دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
lymphocytosis	ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
hypervitaminosis	ناراحتیهای حاصله در اثر ازدیاد ویتامین در بدن
hydrocele	دچار ازدیاد فشارمایع در داخل بطنهای مغز
backed bow	کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
underdistance	روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
malthusian theory of population	فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
overload	بار زیاد ازدیاد بار
overloaded	بار زیاد ازدیاد بار
overloads	بار زیاد ازدیاد بار
hypermnesia	ازدیاد غیر عادی خاطرات وافکار گذشته افزایش غیر عادی حافظه
privilege	حق ویژه
net	ویژه
special	ویژه
nets	ویژه
special <adj.>	ویژه
nett	ویژه
extra <adj.>	ویژه
prerogative	حق ویژه
specifics	ویژه
paticular	ویژه
extra special	ویژه
priviege	حق ویژه
special character	ویژه
adhoc	ویژه
specific humidity	نم ویژه
peculiar	ویژه
prerogatives	حق ویژه
idiocrasy	ویژه
specially	ویژه
specific	ویژه
expresses	ویژه
experts	ویژه گر
expressed	ویژه
particulars	ویژه
expressing	ویژه
specialist	ویژه گر
specialists	ویژه گر
particular	ویژه
expert	ویژه گر
express	ویژه
monkish	ویژه راهبان
life guard	هنگ ویژه
physiologist	ویژه گر فیزیولوژی
lacrimal	ویژه اشک
indicium	نشانه ویژه
kink	ویژه گی فرریز
lachrymal	ویژه اشک
labeled cargo	کالای ویژه
monocular	ویژه یک چشم
regiospecific	جهت ویژه
quantum state	ویژه حالت
proper volume	ویژه حجم
proper function	ویژه تابع
prerogatived	دارای حق ویژه
preceptorial	ویژه اموزگاری
praetorian guard	گارد ویژه
penologist	ویژه گر کیفرشناسی
particular lien	حق حبس ویژه
net profit	سود ویژه
self weight	ویژه وزن
physiologists	ویژه گر فیزیولوژی
habiliments	جامه ویژه
gastronomist	ویژه گرخوراک
bylaw	قانون ویژه
byelaw	قانون ویژه
body guard	هنگ ویژه
experts	ویژه کار
dead weight	ویژه وزن
dead weights	ویژه وزن
acoustician	ویژه گر اواشنود
garb	پوشاک ویژه
monograph	ویژه نگاشت
monographs	ویژه نگاشت
idioms	تعبیر ویژه
idioms	زبان ویژه
cariologist	ویژه گر قلب
characteristic function	ویژه تابع
characteristic number	ویژه مقدار
favourite or vor	ویژه مخصوص
extra equipment	متعلقات ویژه
equity capital	ارزش ویژه
endemical	ویژه یک قوم
expert	ویژه کار
electrical resistivity	مقاومت ویژه
eigenvalue	ویژه مقدار
eigenfunction	ویژه تابع
ecotype	بوم ویژه
conizance	نشان ویژه
proper value	ویژه مقدار
characteristic root	ویژه مقدار
idiom	تعبیر ویژه
relative density	گرانی ویژه
speleologist	ویژه گر غارشناسی
specific yield	ابدهی ویژه
specific weight	وزن ویژه
specific weight	سنگینی ویژه
specific volume	حجم ویژه
specific viscosity	گرانروی ویژه
specific rotation	چرخش ویژه
specific resistance	مقاومت ویژه
specific lattice	شبکه ویژه
specific humidity	رطوبت ویژه
traits	نشان ویژه
trait	نشان ویژه
special session	نشست ویژه
extraordinary meeting	نشست ویژه
capital	ارزش ویژه
specific heat	دمای ویژه
(not one's) cup of tea <idiom>	علاقه ویژه
special effects	جلوههای ویژه
special deposits	سپردههای ویژه
special character	دخشه ویژه
special case	مورد ویژه
special bastard	حرامزاده ویژه
special agreement	قرارداد ویژه
singular matrix	ماتریس ویژه
singular matrix	ماتریش ویژه
resistivity	مقاومت ویژه
special drawing right	حق برداشت ویژه
special drawing rights	حق برداشت ویژه
specific heat	گرمای ویژه
specific drawdown	افت ویژه
specific donor	دهنده ویژه
specific cost	هزینه ویژه
species specific	نوع- ویژه
special verdict	تصمیم ویژه
special symbol	نماد ویژه
special passport	پاسپورت ویژه
special party	گروه ویژه
special duty	کار ویژه
idiom	زبان ویژه
stalling	لژ جایگاه ویژه
prerogative	دارای حق ویژه
prerogatives	حق یا امتیاز ویژه
prerogatives	دارای حق ویژه
morbid	ویژه ناخوشی
specialities	ویژه گری
booth	جای ویژه
specialty	ویژه گری
booths	جای ویژه
zoologist	ویژه گرجانورشناسی
characteristic	نشان ویژه
characteristically	نشان ویژه
version	شرح ویژه
prerogative	حق یا امتیاز ویژه
specialist	ویژه کار
stall	لژ جایگاه ویژه
specialists	ویژه کار
neurologist	ویژه گر اعصاب
lineament	نشان ویژه
specialization	ویژه کاری
specialization	ویژه گری
lineaments	نشان ویژه
standing order	اوامر ویژه
standing orders	اوامر ویژه
versions	شرح ویژه
nutritionists	ویژه گر تغذیه
characteristics	نشان ویژه
juveniles	ویژه نو جوانان
rarely	بااستادی ویژه
nutritionist	ویژه گر تغذیه
specializing	ویژه گری
juvenile	ویژه نو جوانان
specializes	ویژه گری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com