Dictiornary-Farsi | دیباچه نوشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (10 milliseconds)

English	Persian
preface	دیباچه نوشتن
prefaced	دیباچه نوشتن
prefaces	دیباچه نوشتن
prefacing	دیباچه نوشتن


Search result with all words

to prefix a chapter to a book	فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
Other Matches

photodigital memory	سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
foreword	دیباچه
exordium	دیباچه
forewords	دیباچه
preambles	دیباچه
prefaces	دیباچه
preamble	دیباچه
prefacing	دیباچه
introduction	دیباچه
introductions	دیباچه
prefaced	دیباچه
preface	دیباچه
prefacer	دیباچه نگار
catastasis	دیباچه مقدمه
frontispieces	دیباچه کتاب
frontispiece	دیباچه کتاب
scrawls	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect	غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher	برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD	درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
erasable	قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write	نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
pen	نوشتن
to drive a pen or quill	نوشتن
penned	نوشتن
to put down	نوشتن
to reduce to writing	نوشتن
to set down	نوشتن
set down	نوشتن
inscribing	نوشتن
pens	نوشتن
inscribes	نوشتن
penning	نوشتن
inscribed	نوشتن
pt down	نوشتن
inscribe	نوشتن
superscrible	نوشتن
scrawled	بد نوشتن
write	نوشتن
put down <idiom>	نوشتن
indite	نوشتن
scribble	بد نوشتن
scribbled	بد نوشتن
writes	نوشتن
scribbling	بد نوشتن
scribbles	بد نوشتن
scrawls	بد نوشتن
scrawling	بد نوشتن
scrawl	بد نوشتن
write head	هد نوشتن
note	نت موسیقی نوشتن
write off	زود نوشتن
itemize	به اقلام نوشتن
notes	نت موسیقی نوشتن
noting	نت موسیقی نوشتن
preamble	مقدمه نوشتن
itemizing	به اقلام نوشتن
enlist	درفهرست نوشتن
itemized	به اقلام نوشتن
enlisting	درفهرست نوشتن
enlists	درفهرست نوشتن
itemizes	به اقلام نوشتن
write-up	به تفصیل نوشتن
annotated	حاشیه نوشتن
annotate	تفسیر نوشتن
annotate	یادداشت نوشتن
annotate	حاشیه نوشتن
write up	به تفصیل نوشتن
editorializing	سرمقاله نوشتن
editorializes	سرمقاله نوشتن
tablet	بر لوح نوشتن
tablets	بر لوح نوشتن
editorialized	سرمقاله نوشتن
editorialize	سرمقاله نوشتن
editorialising	سرمقاله نوشتن
editorialises	سرمقاله نوشتن
editorialised	سرمقاله نوشتن
write-ups	به تفصیل نوشتن
preambles	مقدمه نوشتن
annotated	یادداشت نوشتن
tabling	در فهرست نوشتن
rewritten	دوباره نوشتن
penmanship	طرز نوشتن
rewriting	باز نوشتن
commentating	تقریظ نوشتن
rewriting	دوباره نوشتن
prose	نثر نوشتن
rewrites	باز نوشتن
rewrites	دوباره نوشتن
rewrite	باز نوشتن
autographed	دستخط نوشتن
rewrite	دوباره نوشتن
circumscribing	نوشتن در دور
circumscribes	نوشتن در دور
circumscribed	نوشتن در دور
circumscribe	نوشتن در دور
autographs	دستخط نوشتن
rewritten	باز نوشتن
rewrote	دوباره نوشتن
rewrote	باز نوشتن
tables	در فهرست نوشتن
pen	خامه نوشتن
write-off	زود نوشتن
penned	خامه نوشتن
itemising	به اقلام نوشتن
penning	خامه نوشتن
write-offs	زود نوشتن
pens	خامه نوشتن
commentate	تقریظ نوشتن
tabled	در فهرست نوشتن
table	در فهرست نوشتن
itemises	به اقلام نوشتن
autograph	دستخط نوشتن
commentated	تقریظ نوشتن
commentates	تقریظ نوشتن
itemised	به اقلام نوشتن
autographing	دستخط نوشتن
invoice	فاکتور نوشتن
to write out	بتفضیل نوشتن
to write off	به اسانی نوشتن
tired of writing	خسته از نوشتن
read/write head	هدخواندن- نوشتن
read/write	خواندن- نوشتن
r/w	خواندن- نوشتن
to dip ones pen in gall	سخت نوشتن
precis	خلاصه نوشتن
poetize	شعر نوشتن
poeticize	شعر نوشتن
overwrite	جای نوشتن
overwrite	زیاد نوشتن
overwrite	دومرتبه نوشتن
over write	جای نوشتن
wirte only	تنها نوشتن
write head	نوک نوشتن
invoiced	فاکتور نوشتن
invoices	فاکتور نوشتن
invoicing	فاکتور نوشتن
engross	درشت نوشتن
scribble	باشتاب نوشتن
scribbled	باشتاب نوشتن
scribbles	باشتاب نوشتن
scribbling	باشتاب نوشتن
list	در فهرست نوشتن
program	برنامه نوشتن
write out	به تفصیل نوشتن
programs	برنامه نوشتن
miswrite	اشتباه نوشتن
i am weary of writing	از نوشتن خسته
handwrite	بادست نوشتن
double space	یک خط درمیان نوشتن
allegorize	تمثیل نوشتن
elegize	قصیده نوشتن
gloss	حاشیه نوشتن بر
graphomania	شهوت نوشتن
scrolls	کتیبه نوشتن
scroll	کتیبه نوشتن
annotating	تفسیر نوشتن
graphic	وابسته به فن نوشتن
annotating	یادداشت نوشتن
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
annotating	حاشیه نوشتن
annotates	تفسیر نوشتن
annotates	حاشیه نوشتن
jot	با شتاب نوشتن
demythologize	تفسیر نوشتن
jots	با شتاب نوشتن
jotted	با شتاب نوشتن
inscroll	در طومار نوشتن
impanel	در صورت نوشتن
annotates	یادداشت نوشتن
annotated	تفسیر نوشتن
capitalization	نوشتن با حروف بزرگ
anglicization	تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
protocol	مقاوله نامه نوشتن
send away for something <idiom>	تقاضا نامه نوشتن
dyslexic	ناتواندر یادگیریخواندنو نوشتن
rewriting	نوشتن مجدد چیزی
write protect ring	حلقه حفافت از نوشتن
protocols	مقاوله نامه نوشتن
to write an exam	امتحان کتبی نوشتن
to do a test	امتحان کتبی نوشتن
typed	با ماشین تحریر نوشتن
types	با ماشین تحریر نوشتن
to write up a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
to write out a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
to make out a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
to draw up a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
misspell	بااملای غلط نوشتن
misspelled	بااملای غلط نوشتن
misspells	بااملای غلط نوشتن
to draw up	نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
misspelt	بااملای غلط نوشتن
to make out	نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
type	با ماشین تحریر نوشتن
characterization	نوشتن بیوگرافی افراد
write inhibit ring	حلقه ممانعت از نوشتن