Dictiornary-Farsi | دیوار تقویتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
counterfort	دیوار تقویتی


Other Matches

partition wall	دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert	دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage	مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall	دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
reinforcing	تقویتی
backlogs	تقویتی
subsidiaries	تقویتی
subsidiary	تقویتی
confirmatory	تقویتی
backlog	تقویتی
retaining wall	دیوار نگهبان دیوار محافظ
web stiffeners	قطعات تقویتی
doubler	تخته تقویتی
reinforcements	ماموریتهای تقویتی
spreader beam	تیر تقویتی
garlands	نواراستتار یا تقویتی
garland	نواراستتار یا تقویتی
reinforcing	ماموریت تقویتی
stiffeners	قطعه تقویتی
stiffener	قطعه تقویتی
force augmentation	عناصر تقویتی یکان
communication relay ship	ناو تقویتی مخابراتی
back-up	تقویت کردن تقویتی
back up	تقویت کردن تقویتی
ancillary facilities	تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
reinforcing	نیروی تقویتی تقویت کننده
general support reinforcing	یکان عمل کلی تقویتی
general support reinforcing	ماموریت عمل کلی تقویتی
backing plate	صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
booster pump	پمپ تقویتی جهت ایجاد فشارزیاد
adjacent	نزدیک دیوار به دیوار
augmentation	تکمیل کردن واگذار کردن وسایل یا نفرات اضافی یا تقویتی
curtains	دیوار
walls have ears	دیوار
bulkheads	دیوار
bulkhead	دیوار
fences	دیوار
alignment frontage	بر دیوار
wall-to-wall	از دیوار به دیوار
fence	دیوار
bulwark	دیوار
bulwarks	دیوار
wellhead	سر دیوار
partition	دیوار
enclosure wall	دیوار بر
f. with the woll	دیوار
cope	سر دیوار
partitions	دیوار
coping	سر دیوار
face wall	دیوار بر
counter-scrap	دیوار
walls	دیوار
wall	دیوار
key wall	دیوار اب بند
interior wall	دیوار داخلی
abutment	دیوار پشتیبان
inwall	دیوار گرفتن
side wall	دیوار پهلویی
gable wall	دیوار لچکی
shear wall	دیوار برشی
an interstice in a wall	ترک در دیوار
gable wall	دیوار سنتوری
front wall	دیوار جلو
load bearing wall	دیوار باربر
gravity wall	دیوار وزنی
mason up	ساختن دیوار
thickness of a wall	کلفتی دیوار
the pictures on the wall	ی روی دیوار
spine wall	دیوار اساسی
cavity wall	دیوار صندوقهای
guide bank	دیوار هادی سد
cavity wall	دیوار دو جداره
cavity walls	دیوار دو جداره
sleeper wall	دیوار کرسی
sidewall	دیوار پهلویی
load bearing wall	دیوار حمال
thickness of a wall	ضخامت دیوار
non bearing wall	دیوار تیغه
non load bearing wall	دیوار تیغه
partition wall	دیوار تیغه
retaining wall	دیوار ضامن
retaining wall	دیوار حائل
render a wall	استرکشی دیوار
rear wall	دیوار پشت
decorated wall	دیوار تزیینی
cut off wall	دیوار جداکننده
counterfort	دیوار تکیه
cut off	دیوار اببند
cranny	شکاف دیوار
cross wall	دیوار همبر
quay wall	دیوار بارانداز
panel wall	اگین دیوار
outwall	دیوار بیرونی
septate	دیوار دار
one brick wall	دیوار یک اجره
seawall	دیوار یا سد دریایی
sea dike	دیوار ساحلی
batter of a wall	میل دیوار
batter of a wall	شیب دیوار
bearing wall	دیوار بارگیر
clay wall	دیوار چینه
cobwall	دیوار کاهگلی
dike	دیوار مانع
outer wall	دیوار خارجی
common wall	دیوار مشترک
curtain wall	دیوار پردهای
cordons	سرپوش دیوار
party wall	دیوار مشترک
party walls	دیوار مشترک
weephole	ابرو دیوار
weephole	راه اب در دیوار
petard	بمب دیوار کن
wall paint	رنگ دیوار
wall opening	روزنه دیوار
poster	دیوار کوب
posters	دیوار کوب
hollow walls	دیوار دو جداره
bearing wall	دیوار باربر
allering	کنگره دیوار
partition	دیوار تیغه
load-bearing	دیوار باربر
load-bearing wall	دیوار حمال
lie-by	تو رفتگی دیوار
dwarf wall	دیوار نیمه
conservative wall	دیوار باغچه
bay	فرورفتگی دیوار
batter of wall	میل دیوار
bailey	دیوار بیرونی
wall lining	اندود دیوار
wall lining	پوشش دیوار
niche	تو رفتگی در دیوار
tow brick wall	دیوار دواجره
enclosure	دیوار حصارکشی
quays	دیوار ساحلی
niches	تو رفتگی در دیوار
quay	دیوار ساحلی
cavity walls	دیوار صندوقهای
tow brick wall	دیوار دو اجری
embankment	دیوار خاکی
murals	دیوار نما
embankments	دیوار خاکی
partitions	دیوار تیغه
vallation	دیوار خاکی
enclosures	دیوار حصارکشی
mural	دیوار نما
sonic boom	دیوار صوتی
sonic booms	دیوار صوتی
cordon	سرپوش دیوار
coping	قرنیس دیوار
wall insulator	عایق دیوار
bracket	[ستون نگهدارنده دیوار]
toss ball against a wall	تمرین ابشار با دیوار
counter-fort	[شمع پشتیبان دیوار]
to lean against the wall	به دیوار تکیه دادن
lining of the wall	پوشش روی دیوار
our next neighhbour	همسایه دیوار بدیوارما
cut-splay	[گوشه کج آجر در دیوار]
toe wall	دیوار پای خاکریز
mason up	بالا اوردن دیوار
to deafen a wall	عایق کردن دیوار
ha-ha	دیوار فرو رفته
non load bearing wall	دیوار بار نبر
dragon-bracket	طاقچه دیوار کوب
to encircle with a wall	دیوار یا چینه کشیدن
aumbry	[تورفتگی در دیوار کلیسا]
row stack	فاصله اماد از دیوار
wailing wall	دیوار قدیمی اورشلیم
to deaden a wall	عایق کردن دیوار
semidetached	دارای یک دیوار حائل
wall socket	پریز روی دیوار
wall entrance	عبور از داخل دیوار
rock work	دیوار کوه نما
sacrp	دیوار درونی خندق
sanbar	دیوار شنی ساحلی
scarp	دیوار درونی خندق
sea dike	دیوار کنار اب دریا
To stick a poster on the wall.	اعلان به دیوار چسباندن
My head hit the wall.	سرم خورد به دیوار
abamurus	[مستحک کننده دیوار]
pile planking	دیوار سپر فولادی
socket [wall socket]	پریز روی دیوار
power outlet	پریز روی دیوار
pinup	ویژه نصب به دیوار
point [wall socket] [British]	پریز روی دیوار
electrical outlet	پریز روی دیوار
as white as a sheet <idiom>	سفید مثل گچ دیوار
sconce mirror	اینه دیوار کوب
buttressing	شمع پشتیبان دیوار
murals	واقع برروی دیوار
screen	دیوار تخته حفاظ
screened	دیوار تخته حفاظ
screening, screenings	دیوار تخته حفاظ
screens	دیوار تخته حفاظ
rockery	دیوار کوه نما
abutment	بست دیوار نزدیکی
rockeries	دیوار کوه نما
approach parapets	جان پناه دیوار
backboard	دیوار تمرین تنیس
facings	روکش محافظ دیوار
bell's bund	دیوار هدایت کننده اب