Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
side wall
دیوار پهلویی
sidewall
دیوار پهلویی
Other Matches
partition wall
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall
دیوار نگهبان دیوار محافظ
next door
[to]
<adv.>
پهلویی
sideward
یک ور پهلویی
triangularity
سه پهلویی
side ward
پهلویی
immediate
پهلویی
sidings
پهلویی
siding
پهلویی
laterad
پهلویی
lateral
پهلویی
pneumonic
سینه پهلویی
sidewards
پهلویی ضلعی
side view
نمای پهلویی
next
پهلویی جنبی
our next neighhbour
همسایه پهلویی ما
racking stress
تنش پهلویی
cheek
پایه پهلویی
cheeks
پایه پهلویی
next door
خانه پهلویی
our neighbour door
همسایه پهلویی ما
enneagon
شکل نه ضلعی نه پهلویی
make leeway
حرکت پهلویی کردن
Mary is in the next room.
ماری در اتاق پهلویی است.
outhouses
منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
outhouse
منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
flanking fire
اتش پهلویی اتشهای مربوط به حفظ جناحها
adjacent
نزدیک دیوار به دیوار
heptagons
هفت پهلویی هفت ماهه
heptagon
هفت پهلویی هفت ماهه
alignment frontage
بر دیوار
bulkheads
دیوار
wall-to-wall
از دیوار به دیوار
curtains
دیوار
wellhead
سر دیوار
bulkhead
دیوار
fences
دیوار
bulwark
دیوار
bulwarks
دیوار
walls have ears
دیوار
fence
دیوار
walls
دیوار
wall
دیوار
counter-scrap
دیوار
f. with the woll
دیوار
partitions
دیوار
face wall
دیوار بر
coping
سر دیوار
cope
سر دیوار
partition
دیوار
enclosure wall
دیوار بر
one brick wall
دیوار یک اجره
abutment
دیوار پشتیبان
sleeper wall
دیوار کرسی
outer wall
دیوار خارجی
outwall
دیوار بیرونی
guide bank
دیوار هادی سد
batter of a wall
شیب دیوار
an interstice in a wall
ترک در دیوار
gravity wall
دیوار وزنی
panel wall
اگین دیوار
gable wall
دیوار لچکی
the pictures on the wall
ی روی دیوار
cavity wall
دیوار صندوقهای
key wall
دیوار اب بند
cavity wall
دیوار دو جداره
non load bearing wall
دیوار تیغه
thickness of a wall
کلفتی دیوار
thickness of a wall
ضخامت دیوار
load bearing wall
دیوار باربر
load bearing wall
دیوار حمال
cavity walls
دیوار صندوقهای
non bearing wall
دیوار تیغه
cavity walls
دیوار دو جداره
interior wall
دیوار داخلی
gable wall
دیوار سنتوری
batter of a wall
میل دیوار
counterfort
دیوار تکیه
quay wall
دیوار بارانداز
rear wall
دیوار پشت
counterfort
دیوار تقویتی
cranny
شکاف دیوار
render a wall
استرکشی دیوار
cross wall
دیوار همبر
retaining wall
دیوار حائل
retaining wall
دیوار ضامن
cut off
دیوار اببند
cut off wall
دیوار جداکننده
dike
دیوار مانع
curtain wall
دیوار پردهای
common wall
دیوار مشترک
front wall
دیوار جلو
shear wall
دیوار برشی
sea dike
دیوار ساحلی
partition wall
دیوار تیغه
mason up
ساختن دیوار
bearing wall
دیوار باربر
bearing wall
دیوار بارگیر
septate
دیوار دار
seawall
دیوار یا سد دریایی
clay wall
دیوار چینه
cobwall
دیوار کاهگلی
decorated wall
دیوار تزیینی
batter of wall
میل دیوار
conservative wall
دیوار باغچه
petard
بمب دیوار کن
load-bearing wall
دیوار حمال
load-bearing
دیوار باربر
weephole
ابرو دیوار
weephole
راه اب در دیوار
poster
دیوار کوب
posters
دیوار کوب
wall paint
رنگ دیوار
partition
دیوار تیغه
wall opening
روزنه دیوار
sonic boom
دیوار صوتی
lie-by
تو رفتگی دیوار
bailey
دیوار بیرونی
allering
کنگره دیوار
bay
فرورفتگی دیوار
inwall
دیوار گرفتن
partitions
دیوار تیغه
dwarf wall
دیوار نیمه
murals
دیوار نما
party wall
دیوار مشترک
party walls
دیوار مشترک
hollow walls
دیوار دو جداره
niche
تو رفتگی در دیوار
tow brick wall
دیوار دواجره
quay
دیوار ساحلی
quays
دیوار ساحلی
enclosure
دیوار حصارکشی
enclosures
دیوار حصارکشی
spine wall
دیوار اساسی
tow brick wall
دیوار دو اجری
cordon
سرپوش دیوار
cordons
سرپوش دیوار
vallation
دیوار خاکی
mural
دیوار نما
embankments
دیوار خاکی
wall lining
اندود دیوار
sonic booms
دیوار صوتی
wall lining
پوشش دیوار
wall insulator
عایق دیوار
coping
قرنیس دیوار
embankment
دیوار خاکی
niches
تو رفتگی در دیوار
scarp
دیوار درونی خندق
pinup
ویژه نصب به دیوار
to lean against the wall
به دیوار تکیه دادن
pile planking
دیوار سپر فولادی
our next neighhbour
همسایه دیوار بدیوارما
bracket
[ستون نگهدارنده دیوار]
non load bearing wall
دیوار بار نبر
cut-splay
[گوشه کج آجر در دیوار]
dragon-bracket
طاقچه دیوار کوب
counter-fort
[شمع پشتیبان دیوار]
ha-ha
دیوار فرو رفته
aumbry
[تورفتگی در دیوار کلیسا]
sanbar
دیوار شنی ساحلی
sconce mirror
اینه دیوار کوب
sea dike
دیوار کنار اب دریا
semidetached
دارای یک دیوار حائل
to encircle with a wall
دیوار یا چینه کشیدن
wall entrance
عبور از داخل دیوار
wailing wall
دیوار قدیمی اورشلیم
wall socket
پریز روی دیوار
toss ball against a wall
تمرین ابشار با دیوار
to deaden a wall
عایق کردن دیوار
to deafen a wall
عایق کردن دیوار
sacrp
دیوار درونی خندق
row stack
فاصله اماد از دیوار
To stick a poster on the wall.
اعلان به دیوار چسباندن
abamurus
[مستحک کننده دیوار]
socket
[wall socket]
پریز روی دیوار
power outlet
پریز روی دیوار
point
[wall socket]
[British]
پریز روی دیوار
electrical outlet
پریز روی دیوار
as white as a sheet
<idiom>
سفید مثل گچ دیوار
rock work
دیوار کوه نما
My head hit the wall.
سرم خورد به دیوار
toe wall
دیوار پای خاکریز
mural
واقع برروی دیوار
bracket light
چراغ دیوار کوب
buttresses
دیوار پشت بند
buttresses
شمع پشتیبان دیوار
screen
دیوار تخته حفاظ
coping of a wall
قرنیس روی دیوار
coping of a wall
در پوش روی دیوار
buttressed
دیوار پشت بند
buttressed
شمع پشتیبان دیوار
cross wall
دیوار پلهای عرضی
buttress
دیوار پشت بند
buttress
شمع پشتیبان دیوار
buttressing
شمع پشتیبان دیوار
bench wall
دیوار تکیه گاه
bell's bund
دیوار هدایت کننده اب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com