Dictiornary-Farsi | دیون عمومی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
consolidated annuities	دیون عمومی


Search result with all words

consols	دیون عمومی درانگلیس
Other Matches

dues	دیون
dione	دیون
general quarters	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introducing	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
preferential debts	دیون ممتازه
liabilities	دیون پرداخت
liability	دیون پرداخت
arrears of debt	دیون معوقه
arrears	دیون معوقه
mutual debts	دیون مشترک
common hardware	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
capital liability	دیون طویل المدت
insolvency	عجز از پرداخت دیون
solvents	قادر به پرداخت دیون
solvent	قادر به پرداخت دیون
insolvence	عجز از پرداخت دیون
deferred liability	دیون دراز مدت
deferred liability	دیون بلند مدت
assumpsit	تقبل دیون دیگری
insolvency	عجز در پرداخت دیون
insolvency	وقفه در پرداخت دیون
insolvent	فاقد توانایی پرداختن دیون
statement of affairs	وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
sinking fund	ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
general porpose	کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
asset	جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
reserve	مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving	مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves	مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
debt finance	افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
black list	فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
oecumenical	عمومی
general porpose	عمومی
general	عمومی
generals	عمومی
ecumenic	عمومی
popular	عمومی
hackneyed	عمومی
widest	عمومی
wider	عمومی
wide	عمومی
common user	عمومی
rife	عمومی
the public voice	عمومی
generic	عمومی
overt	عمومی
outlines	خط عمومی
outline	خط عمومی
common	:عمومی
outlined	خط عمومی
universal	عمومی
public	عمومی
outlining	خط عمومی
commonest	:عمومی
commonest	عمومی
commoners	عمومی
commoners	:عمومی
common	عمومی
general message	پیام عمومی
general paralysis	فلج عمومی
general outpatient clinic	درمانگاه عمومی
general mobilization	بسیج عمومی
general factor	عامل عمومی
general concepts	تدبیر عمومی
general meeting	جلسه عمومی
general damage	خسارت عمومی
general depot	انبار عمومی
general depot	امادگاه عمومی
general education	اموزش عمومی
general equilibrium	تعادل عمومی
general grant	کمک عمومی
general intelligence	هوش عمومی
general meeting	گردهمایی عمومی
general meeting	مجمع عمومی
general paresis	فلج عمومی
in the sight of the public	در انظار عمومی
public welfare	رفاه عمومی
general welfare	رفاه عمومی
general theory	نظریه عمومی
general support	پشتیبانی عمومی
general supplies	اماد عمومی
general stock	سهام عمومی
general staff	ستاد عمومی
general reserve	احتیاط عمومی
general supplies	تدارکات عمومی
general relativity	نسبیت عمومی
general register	ثبات عمومی
outlining	خط مقاومت عمومی
general quarters	اسایشگاههای عمومی
general psychology	روانشناسی عمومی
general plan	نقشه عمومی
mass poverty	فقر عمومی
general cargo	بار عمومی
general assembly	مجمع عمومی
common labour	کارگر عمومی
common items	قطعات عمومی
common hardware	قطعات عمومی
common grid	شبکه عمومی
collective call sign	معرف عمومی
checkup	معاینه عمومی
central war	جنگ عمومی
cameralistic science	مالیه عمومی
general tariff	تعرفه عمومی
alameda	گردشگاه عمومی
bus	مسیر عمومی
vogue	عمومی ورایج
latrine	مستراح عمومی
bused	مسیر عمومی
common language	زبان عمومی
common nuisance	اضرار عمومی
general amnesty	عفو عمومی
general allotment	اختصاصات عمومی
general act	سند عمومی
general ability	توانایی عمومی
g/a	خسارت عمومی
fourth estate	مطبوعات عمومی
folkway	احساسات عمومی
folkway	طرزفکر عمومی
encyclic	عمومی دوری
prosecture	وکیل عمومی
counsel for the crown	وکیل عمومی
comulative action	اثر عمومی
common user items	اقلام عمومی
common user	خدمات عمومی
common purse	وجوه عمومی
common parts	قطعات عمومی
open house	جشن عمومی
outline	خط مقاومت عمومی
state property	اموال عمومی
social good	کالاهای عمومی
rule of thumb	قانون عمومی
respublica	رفاه عمومی
records depository	بایگانی عمومی
reason of state	مصالح عمومی
quasi public	نیمه عمومی
public warehouse	انبار عمومی
public utilities	تسهیلات عمومی
public services	خدمات عمومی
public servant	مستخدم عمومی
public property	مال عمومی
public policy	سیاست عمومی
public place	مکان عمومی
suffrage universal	حق رای عمومی
general outpost	پاسدار عمومی
public baths	استخر عمومی
baths	استخر عمومی
bath-house	حمام عمومی
general requirements	نیازهای عمومی
GHQ	ستاد عمومی
public place	محل عمومی
public deposits	سپردههای عمومی
public decency	عفت عمومی
public debt	قرضه عمومی
public cost	هزینه عمومی
public borrowing	استقراض عمومی
public benefits	منافع عمومی
public amnsement	نمایشگاه عمومی
public affairs	روابط عمومی
public a	وکیل عمومی
outlined	خط مقاومت عمومی
potlatch	جشن عمومی
plaza	میدان عمومی
pissoir	مستراح عمومی
overhead costs	هزینههای عمومی
open court	محکمه عمومی
official submission	مناقصه عمومی
outlines	خط مقاومت عمومی
public domain	خط مشی عمومی
public enterprises	موسسات عمومی
public ownership	مالکیت عمومی
public order	نظم عمومی
public network	شبکه عمومی
public library	کتابخانه عمومی
public law	حقوق عمومی
public interest	نفع عمومی
public interest	منافع عمومی
public institutions	موسسات عمومی
public information	اطلاعات عمومی
public image	تصور عمومی
public goods	کالاهای عمومی
public finance	مالیه عمومی
public facilities	تسهیلات عمومی
public expenditures	مخارج عمومی
mintster of public works	وزیرکارهای عمومی
generality	افهار عمومی
secularizing	عمومی کردن
plebiscites	اراء عمومی
busses	مسیر عمومی
dispensaries	داروخانه عمومی
secularizes	عمومی کردن
dispensary	داروخانه عمومی
public opinion	افکار عمومی
bussing	مسیر عمومی