English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
excess reserves ذخائر اضافی
Other Matches
idle reserves ذخائر بلااستفاده
monetary reserves ذخائر پولی
idle reserves ذخائر بیکار
natural reserves ذخائر طبیعی
estimated reserves ذخائر براوردی
foreign reserves ذخائر خارجی
reserve requirements ذخائر مورد نیاز
international reserves ذخائر بین المللی
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
international monetary reserves ذخائر پولی بین المللی
over break خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
supplementary اضافی
access اضافی
overflowed اضافی
accessed اضافی
accesses اضافی
accessing اضافی
overflow اضافی
overflows اضافی
excess اضافی
extension اضافی
extensions اضافی
accessional اضافی
additional اضافی
plus اضافی
redundant اضافی
overtime اضافی
supplemantary اضافی
excesses اضافی
surplusage اضافی
de trop اضافی
unduly اضافی
floating اضافی
supernumerary اضافی
relative اضافی
surplus اضافی
paragogic اضافی
surpluses اضافی
additional score نمره اضافی
addition record رکورد اضافی
ancillary equipment تجهیزات اضافی
an a.chapter یک باب اضافی
additional charges خرجهای اضافی
adscript یادداشت اضافی
additional charges اتهامات اضافی
overloads بار اضافی
aditional service سرویس اضافی
adduct ترکیب اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
superimposed اتش اضافی
overcharge هزینه اضافی
sudden death وقت اضافی
sudden-death وقت اضافی
overcharged هزینه اضافی
overcharges هزینه اضافی
furthers اضافی زائد
furthering اضافی زائد
furthered اضافی زائد
further اضافی زائد
overcharging هزینه اضافی
surtax مالیات اضافی
supplementary costs هزینههای اضافی
sunk cost هزینههای اضافی
spill water ابهای اضافی
slip sheet صفحه اضافی
shootoff مسابقه اضافی
redundant equation معادله اضافی
poundage هزینه اضافی
postiche متن اضافی
overvoltage ولتاژ اضافی
overpayment پرداخت اضافی
overirrigation ابیاری اضافی
surplus material ماده اضافی
surplus production تولید اضافی
flab گوشت اضافی
beauty sleep خواب اضافی
the intercalary month ماه اضافی
surplus water ابهای اضافی
surplus stock موجودی اضافی
additional <adj.> مکمل اضافی
overhead costs هزینههای اضافی
excess profit سود اضافی
excess price قیمت اضافی
excess pressure فشار اضافی
excess load بار اضافی
excess length طول اضافی
excess capacity فرفیت اضافی
regulating cell پیل اضافی
end cell پیل اضافی
days of grace مهلت اضافی
climbing lane خط اضافی در سر بالایی
boostes pump پمپ اضافی
excess stock مواد اضافی
excess supply عرضه اضافی
overhand knot گره اضافی
overestimation براورد اضافی
intercalary اضافی افزوده
incremental cost هزینه اضافی
extra premium پاداش اضافی
extra time وقت اضافی
extra period وقت اضافی
extra equipment تجهیزات اضافی
extra duty خدمت اضافی
extra current جریان اضافی
extra cost هزینه اضافی
auxiliary work کارهای اضافی
overloaded بار اضافی
barrage وقت اضافی
surcharge نرخ اضافی
padding متن اضافی
surplus value ارزش اضافی
supplementary اضافی مکمل
overtime وقت اضافی
overtime ساعات اضافی
over- گذشته اضافی
over گذشته اضافی
barrages وقت اضافی
surcharges نرخ اضافی
surcharges مالیات اضافی
bonuses پرداخت اضافی
surcharge هزینه اضافی
surcharges هزینه اضافی
bonus پرداخت اضافی
surcharge مالیات اضافی
overload بار اضافی
sudden victory پیروزی در وقت اضافی
supertax مالیات بر درامد اضافی
additionally بطور اضافی یا زائد
bonus پرتاب پنالتی اضافی
addition اسم اضافی ضمیمه
terret or rit حلقه یراق اضافی
third brush generator دینام با زغال اضافی
overflow ابهای اضافی لبریزی
extrasystole ضربان اضافی قلب
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
plussage سرامد مقدار اضافی
excess burden of taxation بار اضافی مالیات
bonuses پرتاب پنالتی اضافی
excess meter کنتور مصرف اضافی
motorcar accessories لوازم اضافی اتومبیل
jury sturt پایه اضافی یا موقتی
extras فوق العاده اضافی
extra- فوق العاده اضافی
less than carload وزن بار اضافی
cumulative evidence قرائن یا مدارک اضافی
extra فوق العاده اضافی
plusage سرامد مقدار اضافی
third brush regulation تنظیم با زغال اضافی
overflowed ابهای اضافی لبریزی
overflows ابهای اضافی لبریزی
surtax مالیات بر درامد اضافی
surcharges درصد هزینههای اضافی
additional costs [expenses] هزینه های اضافی
surpluses اقلام اضافی و مازاد
margin زمان یا فضای اضافی
margins زمان یا فضای اضافی
surplus اقلام اضافی و مازاد
extra expenses هزینه های اضافی
supplement تکمیل کننده اضافی
supplemented تکمیل کننده اضافی
supplementing تکمیل کننده اضافی
supplements تکمیل کننده اضافی
incremental cost هزینه های اضافی
surcharge درصد هزینههای اضافی
supplementary موضع تکمیلی اضافی
overcharge اضافی هزینه کردن
additions اسم اضافی ضمیمه
accrued expenditures هزینه های اضافی
value added network ارزش اضافی شبکه
overcharging اضافی هزینه کردن
overcharges اضافی هزینه کردن
overcharged اضافی هزینه کردن
acompaniment تزئینات اضافی در ساختمان
I feel like a fifth wheel. من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
extra cover پوشش اضافی برای بل گرفتن
There's no need to elaborate. نیازی به توضیح اضافی نیست.
pillion seat جای اضافی در موتور سیکلت
overproduction تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری
surcharges مبلغ جریمه نرخ اضافی
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
surcharge مبلغ جریمه نرخ اضافی
sullage مواد اضافی فلزات مذاب
noncrew خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
by line کار یاشغل اضافی وزائد
dropper fly طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
overcharged قیمت اضافی غلو کردن
overcharging قیمت اضافی غلو کردن
by-lines کار یاشغل اضافی وزائد
spares اقلام اضافی وسایل یدکی
overcharge قیمت اضافی غلو کردن
additional protocol مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
overcharges قیمت اضافی غلو کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com