Dictiornary-Farsi | ذخایر بانکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 111 (6 milliseconds)

English	Persian
bank reserves	ذخایر بانکی


Other Matches

clearing banks	بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing bank	بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
ordnance	ذخایر
stores	ذخایر
keeping	ذخایر یکانها
unit reserves	ذخایر یکانی
supply reserves	ذخایر امادی
beach reserves	ذخایر ساحلی
bulk stock	ذخایر قوال
field stockade	ذخایر صحرایی
claimant stock	ذخایر امانی
legal reserves	ذخایر قانونی
initial reserves	ذخایر اولیه
financial inventory	ذخایر مالی
financial inventory	ذخایر پولی
war reserves	ذخایر جنگی
filler point	نقطه تکمیل ذخایر
naval stores	ذخایر و اماد دریایی
build-up	جمع کردن ذخایر
replenishing	تجدیدو ذخایر و انبارها
replenishes	تجدیدو ذخایر و انبارها
replenished	تجدیدو ذخایر و انبارها
replenish	تجدیدو ذخایر و انبارها
resources	منابع اماد ذخایر
build-ups	جمع کردن ذخایر
build up	جمع کردن ذخایر
beach reserves	ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
bulk stock	ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
excess stock	ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
catches	ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
management coding	سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
bank check	چک بانکی
bank guarantee	ضمانت بانکی
bank expansion	گسترش بانکی
bank transfers	انتقالات بانکی
bank reserves	اندوختههای بانکی
bank pass book	دفترچه بانکی
bank liabilities	تعهدات بانکی
bank failure	ورشکستگی بانکی
bank giro	جیروی بانکی
bank liabilities	بدهیهای بانکی
bank interest	بهره بانکی
account with [at] a bank	حساب بانکی
bank deposit	سپرده بانکی
bank loan	وام بانکی
consortium of bankers	کنسرسیوم بانکی
clearings	تهاتر بانکی
change over	انتقال بانکی
clearing	تهاتر بانکی
bank bill	حواله بانکی
bank advance	وام بانکی
bank acceptance	قبولی بانکی
bank holidays	تعطیلات بانکی
bank rate	نرخ بانکی
bank accounts	حساب بانکی
bank account	حساب بانکی
bank statements	صورتحساب بانکی
bank statement	صورتحساب بانکی
banking	کار بانکی
bank bond	ضمانت بانکی
bank charge	هزینههای بانکی
bank draft	حواله بانکی
bank draft	برات بانکی
bank discount	سپردههای بانکی
bank discount	تخفیف بانکی
bank discount	تنزیل بانکی
banker's bill	صورتحساب بانکی
bank credit	اعتبار بانکی
bank charges	هزینههای بانکی
bank contraction	انقباض بانکی
bank commission	کارمزد بانکی
volume of bank credit	حجم اعتبارات بانکی
checking accounts	حساب جاری بانکی
banking deposit account	حساب سپرده بانکی
bank rate	نرخ بهره بانکی
bank statements	صورت حساب بانکی
bank statement	صورت حساب بانکی
bank development	گسترش شبکه بانکی
checking account	حساب جاری بانکی
liability	تعهد موجودی بانکی
bank guarantee	ضمانت نامه بانکی
joint account	حساب بانکی مشترک
clearing	نقل وانتقال بانکی
letter of credit	اعتبار نامه بانکی
clearings	نقل وانتقال بانکی
liabilities	تعهد موجودی بانکی
bank paper	چک تضمین شده سفته بانکی
giro	خدمات بانکی اداره پست
giros	خدمات بانکی اداره پست
cashing	حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashes	حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashed	حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cash	حواله پستی تلگرافی یا بانکی
discount rate	نرخ ثابت نزول بانکی
penny bank	بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
bankbook	دفترحساب بانک دفترچه بانکی
I deposited the money in my bank account .	پول را به حساب بانکی ام ریختم
bankable	قابل نقل وانتقال بانکی
time deposit	سپردهء بانکی مدت دار
negotiating bank	بانکی که اسناد را معامله میکند
initial reserves	ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
over-the-counter interbank transactions	داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
land bank	بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
demand deposit	سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
advising bank	بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
30% down payment against bank guaranty	۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
ready reserve	ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
excess preserves	اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
trust company	شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
holographic image	[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]

bank reserves

ذخایر بانکی