Dictiornary-Farsi | رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
ac fittings	رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه


Other Matches

an fitting	رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
splay	پخدار فارسی
splays	پخدار فارسی
splaying	پخدار فارسی
splayed	پخدار فارسی
wide-angle	عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide angle	عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
slide	سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
slides	سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
dimpling	پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
relative cell reference	ارجاع سل رابطهای
relational model	مدل رابطهای
relational expression	عبارت رابطهای
rdbms	داده رابطهای
relational	وابستگی رابطهای
relational structure	ساختار رابطهای
relational operator	عملگر رابطهای
relational database	پایگاه داده رابطهای
relative addressing	ادرس دهی رابطهای
relational database management	مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
relational data menagement system	سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
rdbms	سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
dbase iii	بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
tubulose	لولهای
tubulous	لولهای
tubular	لولهای
tubiform	لولهای
cannulate	لولهای
fistulous	لولهای
cannulated	لولهای
pipelines	لولهای
pipeline	لولهای
pipy	لولهای
fistular	لولهای
cylindrical	لولهای
tubular capacitor	خازن لولهای
tubularity	حالت لولهای
tubular well	چاه لولهای
tubular condenser	خازن لولهای
tubular shaft	محور لولهای
salver shaped	لولهای شکل
twingun	توپ دو لولهای
tulip valve	سوپاپ لولهای
tube well	چاه لولهای
bore hole	چاه لولهای
four way	چهار لولهای
tube insulator	مقره لولهای
barrel drop	ابشار لولهای
tubular mast	دکل لولهای
barrel outlet	ابگیر لولهای
pipe aqueduct	اباره لولهای
pipe aqueduct	ناو لولهای
poppet valve	سوپاپ لولهای
tubular pole	دکل لولهای
pipe outlet	ابگیر لولهای
pipe organ	ارغنون لولهای
tubular	لولهای شکل
pipe culvert	ابگذر لولهای
spars	الوار لولهای
sparred	الوار لولهای
spar	الوار لولهای
tubular scaffold	داربست لولهای
tubular rivet	پرچ لولهای
false key	خار لولهای
salverform	لولهای شکل
tubular radiator	رادیاتور لولهای
roll paper	کاغذ لولهای
immanentism	نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
tubal	لوله رحم لولهای
tubular transmission shaft	محور انتقال لولهای
to pull at a pipe	با کوشش اب از لولهای کشیدن
tricolor picture tube	لامپ تصویر سه لولهای
pipe sand trap	ماسه گیر لولهای
single gun color tube	لامپ تصویر تک لولهای
dash pot	کمک فنر لولهای
pipestill	دستگاه تقطیر لولهای
multiple gun	توپ چند لولهای
three gun picture tube	لامپ تصویر سه لولهای
tubular steel scaffold	داربست لولهای فولادی
tubulure	دریچه کوچک لولهای
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
tubulous	دارای گلهای کوچک لولهای
drainpipes	لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipe	لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulose	دارای گلهای کوچک لولهای
tubulation	شکل لوله ترتیب لولهای
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
bound barrel	لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
tubulifloral	دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubuliferous	دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
parotid duct	لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
ontos	تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
teleprinter	کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
rivnut	نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
teleprinters	کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
plug compatible manufacurer	شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
pitot tube	لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
mandrel	جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
cherry rivet	پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
duct	لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
tubulate	لولهای کردن لوله دار کردن
multiple	مضاعف چند ردیفه چند لولهای
gauges	درجه
copesetic	درجه یک
gauge	درجه
second class	درجه دو
topnotch	درجه یک
first class	درجه یک
echelon	درجه
echelons	درجه
scale	درجه
nobby	درجه یک
just as well <adv.>	به یک درجه
low grade	کم درجه
kyu	درجه
gage	درجه
gage=gauge	درجه
gauge glass	درجه اب
gauge=gage	درجه
length	درجه
rank	درجه
equally <adv.>	به یک درجه
ranks	درجه
mark	درجه
marks	درجه
grade	درجه
first string	درجه یک
ranked	درجه
lengths	درجه
top	درجه یک
rate	درجه
titles	درجه
grades	درجه
title	درجه
number one	درجه یک
degree	درجه
second-rate	درجه دو
second rate	درجه دو
tophole	درجه یک
top hole	درجه یک
rates	درجه
high-class	درجه یک
classy	درجه یک
copacetic	درجه یک
scalage	درجه
pitch	درجه
proportions	درجه
proportion	درجه
run of the mine	بی درجه
degrees	درجه
gauged	درجه
elevation	درجه
elevations	درجه
aquastat	درجه
second class	درجه 2
pitches	درجه
slap-up	درجه یک
third-rate	درجه سه
top-notch	درجه یک
third rate	درجه سه
chinical t.	درجه
clinical thermometer	درجه
clumped	درجه سردوشی
consistency	درجه غلظت
efficacity	درجه تاثیر
dot pitch	درجه نقطه
degree of saturation	درجه اشباع
eldership	ارشدیت درجه
electrical degree	درجه الکتریکی
degree of polymerization	درجه بسپارش
degree opulence	درجه توانگری
degree of precision	درجه دقت
clump	درجه سردوشی
degree of freedom	درجه ازادی
clumps	درجه سردوشی
degree of relationship	درجه خویشاوندی
clumping	درجه سردوشی
bar sight	شکاف درجه
centigrade degree	درجه صدبخشی
confidence level	درجه اطمینان
consistence	درجه غلظت
anti knock property	درجه اکتان
angle of elevation	زاویه درجه
cope flask	درجه روئی
baccalaureate	درجه باشلیه
bar sight	ستون درجه
battle sight	درجه جنگی
battle sight	شکاف درجه
baume degree	درجه بومه
advancement in rating	ارتقاء درجه
brick layer	بنای درجه دو