Dictiornary-Farsi | رابطه سبقت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
lead lag relation	رابطه سبقت


Other Matches

isolead curve	خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت
linear speed	روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
lead curve	خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
psychomancy	رابطه با روح رابطه ارواح باهم
equation of exchange	همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
nexus	رابطه رابطه داخلی
I am [have] finished with you.	رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you.	رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
antedates	سبقت
antedated	سبقت
antedate	سبقت
transcendence or cy	سبقت
overtaking	سبقت
precedence	سبقت
antecedence	سبقت
precession	سبقت
overtaking lane	خط سبقت
competitiveness	سبقت جو
competitive	سبقت جو
grabbed	سبقت گرفتن
prediction angle	زاویه سبقت
passant	سبقت گیر
get the start of	سبقت جستن بر
to get the better of	سبقت گرفتن بر
leads and lags	سبقت ها و تاخیرها
precess	سبقت گرفتن
lead angle	زاویه سبقت
outmaneuver	سبقت گرفتن بر
lateral tell	سبقت عرضی
grabbing	سبقت گرفتن
grabs	سبقت گرفتن
competition	سبقت جوئی
stadia line	خط انحراف سبقت
one upmanship	یک قدم سبقت
transcends	سبقت جستن
one-upmanship	یک قدم سبقت
outguess	سبقت جستن
transcending	سبقت جستن
transcended	سبقت جستن
transcend	سبقت جستن
lead pursuit	مسیر سبقت
GIVE WAY	محل سبقت
GIVE WAY	سبقت آزاد
grab	سبقت گرفتن
overtake	سبقت گرفتن
overtaken	سبقت گرفتن
forereach	سبقت گرفتن از
overtakes	سبقت گرفتن
exceeding	سبقت و پیشی
lead	زاویه سبقت
lead	سبقت هادی
competitions	سبقت جوئی
leads	زاویه سبقت
outdistance	سبقت گرفتن بر
best	سبقت گرفتن
leads	سبقت هادی
outdistancing	سبقت گرفتن بر
outdistances	سبقت گرفتن بر
outdistanced	سبقت گرفتن بر
competitions	هم چشمی سبقت جویی
competition	هم چشمی سبقت جویی
overtaking vessel	ناو درحال سبقت
overtake	سبقت گرفتن بر رد شدن از
overtaking vessel	شناوه سبقت گیرنده
overtaken	سبقت گرفتن بر رد شدن از
overtakes	سبقت گرفتن بر رد شدن از
anticipates	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipated	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipate	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
passed	سبقت گرفتن از خطور کردن
leading line	خط بستن زاویه سبقت به توپ
anticipating	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
passes	سبقت گرفتن از خطور کردن
pass	سبقت گرفتن از خطور کردن
prediction mechanism	دستگاه مدبر یا محاسب سبقت هدف
one upmanship	سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
overtaking sight distance	مسافت دید برای سبقت گرفتن
outfoot	در سرعت سبقت گرفتن بر جلو افتادن از
one-upmanship	سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
kinetic lead	سبقت مربوط به شتاب یاانرژی سینتیک
toget the start of one's rival	بررقیبان خود پیشی یا سبقت جستن
outpoint	سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
anticipation	سبقت وقوع قبل از موعد مقرر پیشدستی
to cut brake or beat a r	گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
seen fire	اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
relevancy	رابطه
correlation	رابطه
linkage	رابطه
relevance	رابطه
connexions	رابطه
connection	رابطه
equations	رابطه
equation	رابطه
linkages	رابطه
respects	رابطه
relationship	رابطه
respect	رابطه
relationships	رابطه
contingence	رابطه
bond	رابطه
relation	رابطه
mil relation	رابطه میلیم
mil relation	رابطه میلیمی
interrelation	رابطه متقابل
incommunicable	بدون رابطه
positive relation	رابطه مثبت
linear relationship	رابطه خطی
mil formula	رابطه میلیمی
monotonic relation	رابطه همسو
mutual relationship	رابطه متقابل
preattunement	هم آهنگی [رابطه ای]
preattunement	هم کوکی [رابطه ای]
preattunement	وفق [رابطه ای]
terms of trade	رابطه مبادله
negative relation	رابطه منفی
negative relation	رابطه معکوس
positive relation	رابطه مستقیم
privity of contract	رابطه متعاقدین
relation learning	رابطه اموزی
relations of production	رابطه تولید
sonship	رابطه فرزندی
symbiotic relation	رابطه همزیستی
relationship	رابطه [ریاضی]
functional relationship	رابطه تابعی
correlation	ضریب رابطه
liaison	رابطه نامشروع
arithmetic relation	رابطه حسابی
liaised	رابطه داشتن
liaise	رابطه داشتن
bode's relation	رابطه بود
corresponds	رابطه داشتن
cash nexus	رابطه نقدی
causal link	رابطه سببیت
corresponded	رابطه داشتن
causal relationship	رابطه علی
liaison	بستگی رابطه
transitive	رابطه مجازی
trade-offs	رابطه جایگزینی
trade-off	رابطه جایگزینی
interrelationship	رابطه متقابل
trade off	رابطه جایگزینی
liaising	رابطه داشتن
liaises	رابطه داشتن
liaisons	بستگی رابطه
liaisons	رابطه نامشروع
correspond	رابطه داشتن
lesbianism	رابطه جنسی زن با زن
transitive	رابطه غیرمستقیم
equivalence relation	رابطه هم ارزی
fiduciary relationship	رابطه امانی
relation	رابطه نسبت
ties	رابطه برابری
flow formula	رابطه جریان
tie	رابطه برابری
functional relation	رابطه تابعی
definitional equation	رابطه تعریفی
de broglie relation	رابطه دوبروی
contractual relationship	رابطه قراردادی
commutation relation	رابطه جابجایی
interrelationships	رابطه متقابل
binary relation	رابطه دوتایی
cohere	رابطه خویشی داشتن
stress strain relation	رابطه تنش- کرنش
difference equation	رابطه بازگشتی [ریاضی]
wealth saving relationship	رابطه ثروت و پس انداز
cohering	رابطه خویشی داشتن
cohered	رابطه خویشی داشتن
coheres	رابطه خویشی داشتن
recurrence relation [RR]	رابطه بازگشتی [ریاضی]
break away	قطع رابطه کردن
to make a connection	رابطه ای برقرار کردن
oral intercourse	رابطه جنسی دهانی
This does not apply to . . .	در رابطه با . . . کاربرد ندارد.
mass energy relation	رابطه جرم و انرژی
denouncement	اعلان قطع رابطه
disconnection	قطع نداشتن رابطه
input output relation	رابطه ورودی- خروجی
absolute address	محل یک شی در رابطه با مبدا
parent child relationship	رابطه پدر و پسر
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
intimacy	رابطه نامشروع جنسی
cohabit	رابطه جنسی داشتن
cohabited	رابطه جنسی داشتن
cohabiting	رابطه جنسی داشتن
cohabits	رابطه جنسی داشتن
cause and effect relationship	رابطه علت و معلولی
sexual intercourse	رابطه جنسی مجامعت
causality	رابطه بین علت ومعلول
to discontinue relations [with somone]	رابطه قطع کردن [با کسی]
habit	روش طرز رشد رابطه
habits	روش طرز رشد رابطه
to correspond with	رابطه [نامه نگاری] داشتن با
causal nexus	رابطه میان علت و معلول
mil rule	قانون مربوط به رابطه میلیمی
creation of contractual tie	انشاء ایجاد رابطه قراردادی
filiation	نسل رابطه پدر و فرزندی
average marginal relationship	رابطه مفاهیم متوسط ونهائی
thermoelectric	وابسته به رابطه برق وحرارت
fisher equation	این رابطه عبارت است از :
divisibility relation	رابطه بخش پذیری [ریاضی]