Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
dextrogyrous
راست گردان
dextrorotatory
راست گردان
Other Matches
dexiotropous
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropic
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
attention to port
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right.
این جاده اصلی به کمی راست
[مورب در سمت راست]
ادامه دارد.
bi directional
چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
orthotropous
دارای تخمک راست راست اسه
To lead an idle life.
راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
plain dealing
معامله راست حسینی راست باز
one two
ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
off
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
half face
نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
columnleft
فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
underhook
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
side step
فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
right justify
هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
guide left
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
half left
فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
doubled edge
لب گردان
versatile
گردان
winches
گردان
winched
گردان
winch
گردان
rotary
گردان
turnstiles
گردان در
turnstile
گردان در
swing bridge
پل گردان
revolving
گردان
sq
گردان
winching
گردان
levogyrous
چپ گردان
swing door
در گردان
rambler
سر گردان
swing doors
در گردان
battalions
گردان
ramblers
سر گردان
battalion
گردان
pivoting
گردان
levorotatory
چپ گردان
helianthus
گل افتاب گردان
swivelled
حلقه گردان
revolving crane
جرثقیل گردان
portable lamp
چراغ گردان
artillery battalion
گردان توپخانه
rotor
چرخ گردان
rotors
چرخ گردان
star handle
دستگیره گردان
rotary current
جریان گردان
portable pump
پمپ گردان
visors
افتاب گردان
propeller fan
پروانه گردان
smoke jack
سیخ گردان
barysphere
گردان سپهر
tape drives
نوار گردان
tape drive
نوار گردان
swivels
مفصل گردان
swivel vise
گیره گردان
swivel knee
زانویی گردان
swivel joint
مفصل گردان
battalion commander
فرمانده گردان
swivel block
قرقره گردان
swinging derrick
دریک گردان
swing gates
دریچههای گردان
swing bucket
جراثقال گردان
rotary wing
بال گردان
swivelled
مفصل گردان
swivels
حلقه گردان
visor
افتاب گردان
slewing crane
جراثقال گردان
treadmill
نوار گردان
rotary table
میز گردان
rotary switch
کلید گردان
rotary shear
قیچی گردان
rotary selector
سلکتور گردان
rotary pump
پمپ گردان
daisy
گل افتاب گردان
daisies
گل افتاب گردان
rotary furnace
کوره گردان
sunshades
افتاب گردان
rotary drum
طبلک گردان
rotary discharger
تخلیه گر گردان
sunshade
افتاب گردان
sunflowers
گل افتاب گردان
treadmills
نوار گردان
rotary type regulator
رگولاتورنوع گردان
revolving credit
اعتبار گردان
revolving fund
تنخواه گردان
revolving kiln
کوره گردان
rotary kiln
کوره گردان
manipulator
تعزیه گردان
swivel
مفصل گردان
rotary klin
کوره گردان
swivel
حلقه گردان
separate battalion
گردان مستقل
roll over credit
اعتبار گردان
selector switch
کلید گردان
rotary beam antenna
انتن گردان
rotary converter
تبدیل گر گردان
rotary converter
مبدل گردان
rotating field
میدان گردان
rotary crane
جراثقال گردان
cylinderical rotary valve
شیر گردان
pivoting window
پنجره گردان
vizor
افتاب گردان
spindle
میله گردان
spindles
میله گردان
knob
تکمه گردان
engineer battalion
گردان مهندس
knobs
تکمه گردان
selector
کلید گردان
He turned away from his wife .
از همسرش رو گردان شد
moving coil
قاب گردان
curved design
نماد گردان
pivoted lever
اهرم گردان
circulation pump
پمپ گردان
centrosphere
گردان سپهر
moving magnet
اهنربای گردان
quizmasters
آزمون گردان
quizmasters
آزمونچه گردان
quizmaster
آزمون گردان
quizmaster
آزمونچه گردان
engineer battalion
گردان مهندسی
psychedelic
روان گردان
selectors
کلید گردان
merry go round
چرخ گردان
ervolving credit
اعتبار گردان
variable capacitor
خازن گردان
pivot
پاشنه گردان
pivoted
پاشنه گردان
pivots
پاشنه گردان
turret
برج گردان
turrets
برج گردان
turnsole
گل افتاب گردان
turnable foot bridge
پل پیاده رو گردان
sunflower
گل افتاب گردان
imprest
تنخواه گردان
visorless
بی افتاب گردان
visard
افتاب گردان
working capital
تنخواه گردان
vent wing
پنجره گردان
flexible drive tool
ابزار گردان
aerial port squadron
گردان بارانداز هوایی
rotary phase converter
تبدیل گر فاز گردان
moving magnet galvanometer
گالوانومتر اهنربای گردان
half height drive
نیم گردان دیسک
rotary heat furnace
کوره با اتشدان گردان
office swivel chair
صندلی گردان اداری
dial feed press
پرس میزی گردان
drive designator
پارامتر دیسک گردان
endless screw
پیچ دندانه گردان
latch for pivoting windows
چفت پنجره گردان
rotary spark gap
دهانه جرقه گردان
wilder
سر گردان و اواره بودن
battalion landing team
تیم ساحلی گردان
cash items
اسناد تنخواه گردان
dragons
گردان سوار اسبی
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
physical drive
دیسک گردان فیزیکی
psychedelic
داروی روان گردان
winchester drive
دیسک گردان وینچستر
dragon
گردان سوار اسبی
cd rom disk drive
دیسک گردان سی دی- رام
amphibious squadron
گردان عملیات اب خاکی
supinator muscle
عضله برون گردان
rotary type regulator
تنظیم کننده گردان
psychotropic drugs
داروهای روان گردان
regiment
گردان در ارتش انگلیس
regiments
گردان در ارتش انگلیس
rotary wing
هواپیمای بال گردان
drum miller
دستگاه فرز غلطک گردان
fire opal
گل افتاب گردان عین الشمس
heliotrope
گل افتاب گردان ارغوانی روشن
moving coil galvanometer
گالوانومتر قاب یا پیچک گردان
aerial port squadron
گردان عملیات بارانداز هوایی
bushing
عایق غلاف حیله گردان
cutter
دندانه گردان عاج سوهان
cyclostome
جانور از راسته دهان گردان
nomadically
بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
moving coil measuring mechanism
مکانیزم سنجش قاب گردان
cutters
دندانه گردان عاج سوهان
tower crane
جراثقال گردان اطاق دار
squadron
گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
multi section type rotary switch
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
heroify
درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
eraseble optical disk drive
دیسک گردان نوری پاک شدنی
pawl
میله گردان محور چرخ لنگر
agitator car
ماشین گردان مخصوص حمل بتن
moving coil instrument
دستگاه اندازه گیری قاب گردان
squadrons
گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
moving magnet instrument
دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
propeller shaft
میل گردان محور انتقال نیرو
composite squadron
گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
manifolder
ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
chap book
کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
mobile equipment pool
بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
snap swivel
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
stops
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stopping
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com