Dictiornary-Farsi | رام نشده سوقان گیری نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده


Search result with all words

unbroken	سوقان گیری نشده
Other Matches

unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
tenantless	اشغال نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	تایید نشده
open	واریز نشده
opened	واریز نشده
opens	واریز نشده
the date was not specified	نشده بود
untested <adj.>	بررسی نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	بررسی نشده
unevaluated <adj.>	بررسی نشده
unchecked <adj.>	بررسی نشده
unaudited <adj.>	بررسی نشده
unfinished	تمام نشده
uninspected <adj.>	بررسی نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
roughdry	اطو نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
uncounted	شمرده نشده
vacant	اشغال نشده
unoccupied	اشغال نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	تست نشده
uninspected <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
unchecked <adj.>	تست نشده
unaudited <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unshod	نعل نشده
uninvited	دعوت نشده
unpaid	پرداخت نشده
unbidden	دعوت نشده
uncontrolled	کنترل نشده
uncontrolled	مهار نشده
unchanged	عوض نشده
unabridged	کوتاه نشده
unabridged	تلخیص نشده
uncommitted	تقبل نشده
unpolished	پرداخت نشده
unpremediated	تصور نشده
unset	ثابت نشده
unsaved	پس انداز نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaturate	اشباع نشده
undeeded	در سندقید نشده
undefined	تعریف نشده
autochthonous	جابجا نشده
unattached	توفیق نشده
unattached	اعزام نشده
undisturbed	مختل نشده
unfulfilled	انجام نشده
unseen	مشاهده نشده
unseen	مکشوف نشده
undirected	هدایت نشده
unasked	سوال نشده
unnormalized	هنجار نشده
undisiplined	تربیت نشده
unspotted	ننگین نشده
unsought	کاوش نشده
unlicked	لیسیده نشده
unleached	سفید نشده
sightless	دیده نشده
unsung	سروده نشده
unfulfilled	اجرا نشده
haggard	رام نشده
uncut	بریده نشده
uncut	قطع نشده
uncut	از هم جدا نشده
unclaimed	مطالبه نشده
unabated	کاسته نشده
unsung	خوانده نشده
unsung	ستایش نشده
unexploded	منفجر نشده
unquestioned	بحث نشده
outstandingly	وصول نشده
outstandingly	تصفیه نشده
outstandingly	پرداخت نشده
unquestioned	بررسی نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unaccommodated	فراهم نشده
unpublished	نشر نشده
unpublished	چاپ نشده
outstanding	پرداخت نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unsettled	تصفیه نشده
unbroken	رام نشده
uncharted	اکتشاف نشده
unmitigated	کاسته نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
outstanding	واریز نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	تصفیه نشده
unaccomplished	انجام نشده
unguarded	حساب نشده
unworn	کهنه نشده
unwashed	شسته نشده
unadulterated	مخلوط نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unstudied	مطالعه نشده
savage	رام نشده
savaged	رام نشده
savages	رام نشده
savaging	رام نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unworn	استعمال نشده
unalloyed	الیاژ نشده
unbacked	رام نشده
unguarded	حراست نشده
unearned	کسب نشده
unconnected	وصل نشده
unbowed	سر کوب نشده
wound less	زخمی نشده
uncircumcised	ختنه نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncoditioned	شرط نشده
unsight	دیده نشده
innascible	زایده نشده
increate	افریده نشده
unread	خوانده نشده
in sheets	صحافی نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
in quires	صحافی نشده
imperforate	منگنه نشده
virgin	استفاده نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
inedited	منتشر نشده
inedited	چاپ نشده
intemerate	بی ناموس نشده
inextinct	نیست نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
virgins	استفاده نشده