Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
broken	رام واماده سوغان گیری
Other Matches
to break in	شاخ شکستن سوغان
officinal	ساخته واماده
on a war footing	مجهز واماده جنگ
up in arms	مسلح واماده جنگ
mekeready	تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
ready reckoner	کتابچه یاجدولی که حسابهای عمل شده واماده دران موجوداست
job to job transition	فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
paddock	منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddocks	منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
riposted	ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
ripostes	ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
riposting	ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
riposte	ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
He's a wet blanket.	او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
his severity relaxed	از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy	دو زن گیری دو شوهر گیری
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour	با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
compression molding process	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system	سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
biases	سو گیری
bias	سو گیری
luting	گل گیری
monogyny	یک زن گیری
retractaion	پس گیری
recature	پس گیری
scorification	کف گیری
catch	بل گیری
dewatering	اب گیری
lutation	گل گیری
recaptured	پس گیری
exorcisms	جن گیری
exorcism	جن گیری
skims	کف گیری
recapture	پس گیری
recapturing	پس گیری
resumption	از سر گیری
skim	کف گیری
recaptures	پس گیری
skimmed	کف گیری
river capture	رود گیری
churning	کره گیری
embrasure	دراغوش گیری
limit of inflammability	حد اتش گیری
renouncement	کناره گیری
derivations	مشتق گیری
retired ness	کناره گیری
derivation	مشتق گیری
voting	رای گیری
paralysis	زمین گیری
samplery	نمونه گیری
rigorousness	سخت گیری
embrasures	دراغوش گیری
cavilled	خرده گیری
refuelling	سوخت گیری
refuelled	سوخت گیری
cavils	خرده گیری
refueling	سوخت گیری
permissiveness	اسان گیری
loading capacity	بار گیری
stricture	سخت گیری
refueled	سوخت گیری
strictures	سخت گیری
halieutics	ماهی گیری
refuel	سوخت گیری
removal of cinder	تفاله گیری
removal of phosphorus	فسفر گیری
removal of slag	شلاکه گیری
refuels	سوخت گیری
garth	سد یا بندماهی گیری
creels	تورماهی گیری
separatism	کناره گیری
silting up	لای گیری
sound absorbing	صدا گیری
spile	سوراخ گیری
extracts	عصاره گیری
extracting	عصاره گیری
extracted	عصاره گیری
extract	عصاره گیری
timing	زمان گیری
ablactation	از شیر گیری
follow up	پی گیری کردن
standardization	معیار گیری
acceleration lane	خط سرعت گیری
subsumption	نتیجه گیری
takeovers	تحویل گیری
gauging	اندازه گیری
sedimentation	لای گیری
inquiries	خبر گیری
metering	اندازه گیری
gaging	اندازه گیری
creel	تورماهی گیری
abdication	کناره گیری
scorification	تفاله گیری
levying	سرباز گیری
levying	باج گیری
levy	سرباز گیری
levy	باج گیری
levies	سرباز گیری
levies	باج گیری
levied	سرباز گیری
levied	باج گیری
laxity	اسان گیری
scotomization	نادیده گیری
nitrification	ازت گیری
inquiry	خبر گیری
takeover	تحویل گیری
crackdown	سخت گیری
module	اندازه گیری
insuperability	دشوار گیری
wrestling	کشتی گیری
error correction	خطا گیری
renunciation	کناره گیری
measurment	اندازه گیری
measurements	اندازه گیری
measurement	اندازه گیری
modeling	سرمشق گیری
modules	اندازه گیری
measuring bridge	پل اندازه گیری
fueling	سوخت گیری
moulding	قالب گیری
stamping	قالب گیری
lodgment or lodge	منزل گیری
conscription	سرباز گیری
invalidism	زمین گیری
intussusception	در خود گیری
lodgment	موضع گیری
dialing	شماره گیری
introsusception	در خود گیری
measurer	اندازه گیری
extrapolation	قیاس گیری
sampling	نمونه گیری
extrapolations	قیاس گیری
mechanical disadvantage	نیرو گیری
crackdowns	سخت گیری
i am in a bad f.	بد گیری امدم
number dialling	شماره گیری
knoit	تغ تغ خرده گیری
originationu	سرچشمه گیری
recruitment	توان گیری
recruitment	سرباز گیری
ensues	پی گیری کردن
ensued	پی گیری کردن
ensue	پی گیری کردن
cavil	خرده گیری
paralytic disability	زمین گیری
piscatology	فن ماهی گیری
forming	شکل گیری
vendetta	انتقام گیری
caviled	خرده گیری
caviling	خرده گیری
vendettas	انتقام گیری
lodgement	موضع گیری
noise suppression	پارازیت گیری
integration	انتگرال گیری
sternly	با سخت گیری
interpolations	درون گیری
interpolation	درون گیری
mensuration	اندازه گیری
ingurgtation	فرا گیری
attrition	کناره گیری
inarm	در بغل گیری
inarm	در اغوش گیری
palsy	زمین گیری
impressmeat	باز گیری
implantation	لانه گیری
monogyny	یک جفت گیری
i. and evdevolution	ریشه گیری
nitrification	نیتروژن گیری
punctiliousness	نکته گیری
listing	لیست گیری
synthesis	نتیجه گیری
restriction	جلو گیری
restrictions	جلو گیری
decision making	تصمیم گیری
collier	ذغال گیری
syntheses	نتیجه گیری
commensurateness	اندازه گیری
decarburization	کربن گیری
listings	لیست گیری
criticalness	خرده گیری
complementation	متمم گیری
damage control	اسیب گیری
decalcification	کلسیم گیری
measure	اندازه گیری
resignation	کناره گیری
calk	درز گیری
resignations	کناره گیری
conclusion	نتیجه گیری
conclusions	نتیجه گیری
decoppering	مس گیری کردن
stain removed	لکه گیری
demission	کناره گیری
striking	جرقه گیری
decoction	عصاره گیری
declipping	لکه گیری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com