English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
English Persian
thermal efficiency راندمان حرارتی
Other Matches
spark printer چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
total efficiency راندمان کل
efficiency راندمان
combustion efficiency راندمان احتراق
nozzle efficiency راندمان نازل
overall efficiency راندمان کلی
radiation efficiency راندمان تابش
high efficiency راندمان بالا
light output ratio of a fitting راندمان نوری
mechanical efficiency راندمان مکانیکی
maximum efficiency راندمان بیشینه
ideal efficiency راندمان ایده ال
internal efficiency راندمان داخلی
luminous efficiency راندمان روشنایی
maximum efficiency راندمان حداکثر
increase of efficiency افزایش راندمان
transformer efficiency راندمان ترانسفورماتور
energy conversion efficiency راندمان تبدیل انرژی
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
thermal حرارتی
heat supply منبع حرارتی
thermal battery باطری حرارتی
thermal ammeter امپرسنج حرارتی
heat loss گمگشتگی حرارتی
heat sink انباره حرارتی
heat shield حفاظ حرارتی
heating mantle ژاکت حرارتی
thermal effects اثرات حرارتی
thermal devices ابزارهای حرارتی
heat pulse پالس حرارتی
heat proof quality ثبات حرارتی
thermocouple عنصر حرارتی
thermocouple زوج حرارتی
hot shortness شکنندگی حرارتی
high temperature strength استحکام حرارتی
heating wire سیم حرارتی
heating tape نور حرارتی
heating power توان حرارتی
heating jacket ژاکت حرارتی
heating installation تاسیسات حرارتی
heating furnace کوره حرارتی
temperature coefficient ضریب حرارتی
heating resistor مقاومت حرارتی
heating blower دمنده ی حرارتی
heat treatment عملیات حرارتی
heat exchanger مبدل حرارتی
heat engine موتور حرارتی
heating سیستم حرارتی
thermal protection محافظت حرارتی
thermal radiation تشعشع حرارتی
thermal shadow سایههای حرارتی
calorific power مقدار حرارتی
thermal stress تنش حرارتی
ablating material سپر حرارتی
thermal switch سویچ حرارتی
hot-wiring رشته حرارتی
hot-wires رشته حرارتی
hot-wired رشته حرارتی
thermal radiation تابش حرارتی
hot wire رشته حرارتی
thermopile پیل حرارتی
thermoswitch سویچ حرارتی
thermoswitch کلید حرارتی
hot-wire رشته حرارتی
thermal printer چاپگر حرارتی
thermal power توان حرارتی
thermal emission تابش حرارتی
evolution of heat انبساط حرارتی
heat capacity فرفیت حرارتی
heat conduction هدایت حرارتی
heat conductivity هدایت حرارتی
heat energy انرژی حرارتی
dilatation انبساط حرارتی
thermal expansion انبساط حرارتی
thermal fatigue خستگی حرارتی
thermal instability ناپایداری حرارتی
thermal power مقدار حرارتی
heat balance تعادل حرارتی
low heat value مقدار حرارتی پایین
precipitation heat treatment عملیات حرارتی رسوبی
thermal shadow سایه روشن حرارتی
thermal coefficient of expansion ضریب انبساط حرارتی
thermal conductivity رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
thermic وابسته بگرما حرارتی
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
thermit fusion welding جوشکاری ذوبی حرارتی
thermo plasticity شکل پذیری حرارتی
temperature stress تنش حرارتی یا دمایی
austemper سخت گردانی حرارتی
heating coil سیم پیچ حرارتی
heat treatment crack ترک عملیات حرارتی
heat treating property خاصیت عملیات حرارتی
heat treating furnace کوره عملیات حرارتی
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
heat treating department دپارتمان عملیات حرارتی
heat treating تشویه حرارتی فولاد
heat treatable قابل عملیات حرارتی
heat insulation عایق کاری حرارتی
thermonuclear بمب هستهای حرارتی
coefficient of thermal expansion ضریب انبساط حرارتی
convection ارزش حرارتی همبرداری
continous heating furnace کوره حرارتی دائمی
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
heating element المان یا عنصر حرارتی
radiant تشعشع کننده حرارتی
heating zone منطقه یا ناحیه حرارتی
hot wire meter امپر سنج حرارتی
internal thermal resistance مقاومت حرارتی داخلی
high temperature steel فولاد با ثبات حرارتی
hot working steel فولاد عملیات حرارتی
heat resisting steels فولادهای مقاوم حرارتی
induction heat treatment عملیات حرارتی القائی
hot working die ابزار عملیات حرارتی
thermit pressure welding روش جوشکاری فشاری حرارتی
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
heat treat انجام دادن عملیات حرارتی
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
heat treatable steel فولاد قابل عملیات حرارتی
radiant exposure پخش حرارت یا انرژی حرارتی
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
Is there heating? آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
dilatometer دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
reactor دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
thermojet نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
The heating doesn't work. این سیستم حرارتی کار نمیکند.
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
hot wire instrument دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
reactors دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
heat resisting quality حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
bi fuel موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
radiant exposure وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
maximum junction to case thermal impedan مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
invar الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
cyaniding عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
open cycle reactor system سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
utilities'man متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com