Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
packet switching
راه گزینی بسته کوچک
Other Matches
packet
بسته کوچک
packets
بسته کوچک
routinely
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routines
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
k ration
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
winchester disk
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
packets
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
line switching
خط گزینی
monogamy
یک شو گزینی
canalization
ره گزینی
monogyny
یک زن گزینی
permselectivity
نفوذ گزینی
branching
شاخه گزینی
accommodation
بوم گزینی
monandry
یک همسر گزینی
accommodations
بوم گزینی
domiciliation
مسکن گزینی
regioselectivity
جهت گزینی
item selection
پرسش گزینی
switching
راه گزینی
object choice
شیئی گزینی
message switching
پیام گزینی
channelling
راه گزینی
personnel selection
کارمند گزینی
bank switching
راه گزینی محدوده
polygyny
چند زوجه گزینی
error choice technique
شیوه خطا گزینی
switching center
مرکز راه گزینی
line switching
راه گزینی خطی
drive channelling
راه گزینی سائق
switch theory
نظریه راه گزینی
context switching
راه گزینی قرینه
switching variable
متغیر راه گزینی
circuit switching
راه گزینی مداری
switching network
شبکه راه گزینی
word choice test
ازمون واژه گزینی
automatic mode switching
راه گزینی حالت خودکار
automatic message switching
راه گزینی خودکار پیام
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
self selection
انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
polygamy
چند همسری چند همسر گزینی
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
polyandry
چند شوهری چند شو گزینی
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
curdy
بسته
stacks
بسته
bagful
یک بسته
packed
بسته ای
solids
بسته
clotty
بسته
pinioned
کت بسته
stacked
بسته
pent
بسته
datagram
یچ بسته
crossed cheque
چک بسته
crossed chaque
چک بسته
packet
بسته
packets
بسته
bunged up
بسته
corked
بسته
fronted
صف بسته
interdependent
به هم بسته
packaged
بسته
bundle
بسته
bundles
بسته
bundling
بسته
grumous
بسته
packages
بسته
packs
بسته
package
بسته
connected
بسته
uncrossed
بسته
imperforate
بسته
trusser
بسته
ice bound
یخ بسته
solid
بسته
shook
بسته
logical
یچ بسته
pack
بسته
strikebound
بسته
pack box
بسته
closed
بسته
kit
بسته
clotted
بسته
kits
بسته
shuts
بسته
stack
بسته
fardel
بسته
shut
بسته
jellied
بسته
barred
بسته
shutting
بسته
parcels
بسته
parcel
بسته
close column
ستون بسته
armfuls
یک بغل یک بسته
occlusion
بسته شدگی
bound charge
بار بسته
case numbers
شماره بسته ها
box trail
سهم بسته
dumber
زبان بسته
aleatory
بسته به بخت
tied up
<adj.>
دست بسته
close-fisted
<adj.>
دست بسته
on the rope
بهم بسته
package tour
گشت بسته ای
closure
بسته شدن
parcel post
بسته پستی
closures
بسته شدن
blind fold
با چشم بسته
manacled
<adj.>
دست بسته
package holiday
گشت بسته ای
blocked opening
درگاه بسته
armful
یک بغل یک بسته
all-expense tour
گشت بسته ای
bound electron
الکترون بسته
clogging
بسته شدن
young ice
یخ تازه بسته
unopened
بسته - بازنشده
packages
بسته بندی
kit
بسته لوازم
kits
بسته لوازم
dog
دفاع بسته
dogs
دفاع بسته
closed circuit
مدار بسته
closed circuits
مدار بسته
closed shop
سیستم بسته
packaged
بسته بندی
package
بسته بندی
survival pack
بسته نجات
packing
بسته بندی
tongue tied
زبان بسته
to shut down
بسته شدن
dumb
زبان بسته
dumbest
زبان بسته
shook
بسته کردن
closed shops
سیستم بسته
shut down
بسته شدن
set in
بسته شدن
assumed
بخود بسته
program package
بسته برنامه
dogging
دفاع بسته
pre assembled
پیش بسته
van
کامیون سر بسته
vans
کامیون سر بسته
application package
بسته کاربردی
shut in personality
شخصیت بسته
shutt down
بسته شدن
tongue-tied
زبان بسته
blindfold
چشم بسته
blindfolded
چشم بسته
blindfolding
چشم بسته
blindfolds
چشم بسته
as the case may be
بسته بمورد
closed area
منطقه بسته
posts
بسته پستی
posted
بسته پستی
post-
بسته پستی
post
بسته پستی
drafts
بسته کالا
packs
بسته کردن
drafted
بسته کالا
draft
بسته کالا
closed system
سازگان بسته
closed traverse
پیمایش بسته
closed universe
جهان بسته
finite universe
جهان بسته
closed variation
واریاسیون بسته
icebound
یخ بند یخ بسته
closed mind
ذهن بسته
homogamy
زناشویی بسته
lamblkin
زبان بسته
closed network
شبکه بسته
closed society
جامعه بسته
pack
بسته کردن
closed subroutine
زیرروال بسته
closed system
نظام بسته
closed system
سیستم بسته
blocked
<adj.>
<past-p.>
بسته شده
coagulum
خون بسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com