English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (7 milliseconds)
English Persian
circuit switching راه گزینی مداری
Other Matches
monogyny یک زن گزینی
line switching خط گزینی
monogamy یک شو گزینی
canalization ره گزینی
switching راه گزینی
item selection پرسش گزینی
monandry یک همسر گزینی
message switching پیام گزینی
branching شاخه گزینی
domiciliation مسکن گزینی
accommodation بوم گزینی
accommodations بوم گزینی
object choice شیئی گزینی
permselectivity نفوذ گزینی
personnel selection کارمند گزینی
regioselectivity جهت گزینی
channelling راه گزینی
switching network شبکه راه گزینی
line switching راه گزینی خطی
word choice test ازمون واژه گزینی
polygyny چند زوجه گزینی
context switching راه گزینی قرینه
switch theory نظریه راه گزینی
drive channelling راه گزینی سائق
error choice technique شیوه خطا گزینی
switching center مرکز راه گزینی
bank switching راه گزینی محدوده
switching variable متغیر راه گزینی
packet switching راه گزینی بسته کوچک
automatic message switching راه گزینی خودکار پیام
automatic mode switching راه گزینی حالت خودکار
self selection انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
orbital velocity سرعت مداری
circuit diagram دیاگرام مداری
circuit family خانواده مداری
zonary مداری ناحیهای
zonal مداری ناحیهای
connection diagram دیاگرام مداری
short circuit کوته مداری
preorbital پیش مداری
orbital element عناصر مداری
orbital period تناوب مداری
swinging cross کوته مداری وزشی
diplomatize سیاست مداری کردن
edge فرایند یا مداری که با تغییر سطح
edges فرایند یا مداری که با تغییر سطح
series مداری که قط عات آن با هم سری هستند
blind circuit مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود
gating circuit مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
uart مداری که از UART برای تبدل نوع داده
cloned کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clone کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cloning کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
balun مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
circuits مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuit مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
clones کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clock مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
multiplexor مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
mux مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
n channel mos مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
nmos مداری که ازجریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکندOS
crowbars مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند
clocks مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
invisible مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
crowbar مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند
unpopulated board تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
read وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
reads وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
squeezer فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
differentiating cicuit مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
interface مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interfaces مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
monitored مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
i/o board تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
monitors مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
dip خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
ACIA مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد داده سری را با استفاده از دستیابی غیرهمگام ارسال و دریافت کند
dips خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
converter مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
convertor مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
polygamy چند همسری چند همسر گزینی
asynchronous مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
clocks مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
integrated circuit مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
microchips مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchip مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
polyandry چند شوهری چند شو گزینی
port مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
clamper مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
PIA مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
peripheral مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
d/a converter مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
interface مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interfaces مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com