Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (41 milliseconds)
English
Persian
vector
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vectors
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
Other Matches
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
path of flight
مسیر هواپیما
vector
مسیر ناوبری هواپیما
vectors
مسیر ناوبری هواپیما
bank angle
سراشیب مسیر هواپیما
aircraft plotter
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
intended track
مسیر تعیین شده هواپیما
turns
تغییر زاویهای مسیر هواپیما
turn
تغییر زاویهای مسیر هواپیما
aircraft vectoring
کنترل مسیر سمتی هواپیما
air plot
رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
intended track
مسیر پیش بینی شده هواپیما
acceleration error
اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
asymmetrical sweep
باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
turn and slip
زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
turn in point
نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
homing station
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
controls
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
crab angle
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
inbound traffic
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
true track
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
automatic trim
روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
reopening
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
awaiting aircraft availability
زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
green flag
پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
target pattern
شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
come round
بازگشتن
come back
بازگشتن
reoccurrence
بازگشتن
reoccurring
بازگشتن
untread
برگشتن بازگشتن
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
retreated
عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreating
عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreat
عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreats
عقب نشینی اجباری بازگشتن
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
approach
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
peregrinate
سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
contain
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
to mind
مراقب بودن
[مواظب بودن]
[احتیاط کردن]
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
crossest
تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crosser
تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
cross
تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crosses
تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
jigs
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
monitors
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
cocooning
رنگ کردن هواپیما
crash-landed
سقوط کردن هواپیما
crash-land
سقوط کردن هواپیما
crash-landing
سقوط کردن هواپیما
crash
سقوط کردن هواپیما
crashed
سقوط کردن هواپیما
change over
عوض کردن
[هواپیما]
crashes
سقوط کردن هواپیما
crashing
سقوط کردن هواپیما
crash-lands
سقوط کردن هواپیما
crashingly
سقوط کردن هواپیما
crash land
سقوط کردن هواپیما
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
path sweeping
پاک کردن مسیر
track
تعقیب مسیر کردن
staking
پیاده کردن مسیر
direction
مسیر هدایت کردن
setting out
پیاده کردن مسیر
tracked
تعقیب مسیر کردن
taxiway
مسیر تاکسی کردن
tracks
تعقیب مسیر کردن
turn off guidance
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
aborting
سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborts
سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted
سقوط کردن موشک یا هواپیما
take off
برداشتن پرواز کردن هواپیما
abort
سقوط کردن موشک یا هواپیما
tracked
دنبال کردن یک مسیر به درستی
tracks
دنبال کردن یک مسیر به درستی
track
دنبال کردن یک مسیر به درستی
routes
مسیر چیزیرا تعیین کردن
route
مسیر چیزیرا تعیین کردن
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
picketing
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
airlifting
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlift
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifts
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
cocooning
اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
airlifted
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
steering
روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
aircraft arresting reset unit
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
ramp
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramps
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
wrecks
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
parking
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
wreck
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
balisage
مشخص کردن مسیر جاده باچراغهای راهنما
stabilization
برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
bow line
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
meandering
پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meandered
پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meander
پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meanders
پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
monroe effect
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
maeander
پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
lead the way
<idiom>
جلو رفتن ونشان دادن مسیر،راهنماییی کردن
bail out
به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
ranges
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
transfer loader
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
ranged
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
to jink
[colloquial]
[British English]
در دویدن
[راه رفتن]
[رانندگی کردن]
ناگهان مسیر را تغییر دادن
staging base
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
muff
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
live up to
<idiom>
طبق خواسته کسی عمل کردن ،موافق بودن با ،سازش کردن با
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
parallelling
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com