English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
Other Matches
poll تعداد اراء اخذ اراء
polled تعداد اراء اخذ اراء
polls تعداد اراء اخذ اراء
underground مخفی شبکه مخفی جنگ غیر منظم
residual sum of squares مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
sum of squares of regression مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
regression sum of squares مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
counting votes استخراج اراء
plebiscites اراء عمومی
poll صورت اراء
counting votes شمارش اراء
tie vote اراء مساوی
consensus of opinion اتفاق اراء
polls صورت اراء
polled صورت اراء
consensus اتفاق اراء
unanimously باتفاق اراء
by a unanimity vote به اتفاق اراء
by a unanimous به اتفاق اراء
unanimity اتفاق اراء
scrutineer بازرس اراء
by a majority vote به اکثریت اراء
unanimously به اتفاق اراء
tie vote تساوی اراء
plebiscite اراء عمومی
ostracized با اراء عمومی تبعیدکردن
ostracizing با اراء عمومی تبعیدکردن
ostracising با اراء عمومی تبعیدکردن
ostracize با اراء عمومی تبعیدکردن
poll مراجعه به اراء عمومی
ostracism تبعید با اراء عمومی
ostracised با اراء عمومی تبعیدکردن
ostracises با اراء عمومی تبعیدکردن
consentaneous دارای اتفاق اراء
polls مراجعه به اراء عمومی
polled مراجعه به اراء عمومی
vote down به اکثریت اراء رد کردن
vox populi اراء یا افکار مردم
ostracizes با اراء عمومی تبعیدکردن
ostracized با اراء عمومی تبعید کردن
vote با اکثریت اراء تصویب کردن
ostracizes با اراء عمومی تبعید کردن
voted با اکثریت اراء تصویب کردن
ostracize با اراء عمومی تبعید کردن
ostracising با اراء عمومی تبعید کردن
ostracises با اراء عمومی تبعید کردن
ostracised با اراء عمومی تبعید کردن
ostracizing با اراء عمومی تبعید کردن
white primary اخذ اراء مقدماتی حزبی
votes با اکثریت اراء تصویب کردن
pollster متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
pollsters متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
public opinion polling استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
canvassing برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
canvasses برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
canvass برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
canvassed برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
treating جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
totalling مجموع
totaling مجموع
totaled مجموع
over all مجموع
total مجموع
totalled مجموع
summation مجموع
ensemble مجموع
ensembles مجموع
amount مجموع
sums مجموع
sum مجموع
sum total مجموع
lump مجموع
lumped مجموع
lumps مجموع
totals مجموع
rootage مجموع ریشه ها
sum of squares مجموع مربعات
summation مجموع یابی
sideways sum مجموع جانبی
sum of products مجموع حاصلضرب
sum of squares مجموع مجذورات
summated ratings مجموع درجه ها
totyality جمع مجموع
tercet مجموع سه چیز
iambus وتد مجموع
check sum مجموع مقابلهای
anecdotage مجموع حکایات
altogether همگی مجموع
logic sum مجموع منطقی
iamb وتد مجموع
triad مجموع سه چیز
triads مجموع سه چیز
modulo two sum مجموع به پیمانه دو
pentachord مجموع پنج نت
checksum مجموع مقابلهای
totality تمامیت مجموع
clandestine مخفی
hush-hush مخفی
concealed مخفی
covert مخفی
undercover مخفی
hid مخفی
slinky مخفی
slinkiest مخفی
slinkier مخفی
hidden مخفی
closet مخفی
closets مخفی
perdu or due مخفی
closeted مخفی
furtive مخفی
secrets مخفی
hush hush مخفی
secret مخفی
closeting مخفی
cordage مجموع طنابهای کشتی
toted جمع کردن مجموع
tote جمع کردن مجموع
toting جمع کردن مجموع
totes جمع کردن مجموع
alpine combined مجموع مسابقههای الپاین
aggregate مجموع جمع کردن
baronage مجموع بارونها و نجبا
series مجموع یک دنباله [ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence مجموع یک دنباله [ریاضی]
aggregates مجموع جمع کردن
sewerage مجموع مجرای فاضلاب
sum of squares of residual مجموع مربعات باقیمانده
mass diagram منحنی مجموع بدهها
imbic دارای وتد مجموع
fore and aftring مجموع بادبانهای کشتی
vocabularies مجموع لغات یک زبان
bureaucracies مجموع گماشتگان دولتی
iambic وابسته به وتد مجموع
vocabulary مجموع لغات یک زبان
total search result مجموع نتیجه جستجو
bureaucracy مجموع گماشتگان دولتی
hugger mugger مخفی کردن
emissary مامور مخفی
bugs میکروفن مخفی
obscuring مخفی کردن
obscurest مخفی کردن
obscures مخفی کردن
obscurer مخفی کردن
bugging میکروفن مخفی
bug میکروفن مخفی
obscured مخفی کردن
obscure مخفی کردن
hidden file فایل مخفی
by ballot با رای مخفی
occult مخفی کردن
submerged مخفی کردن
submerge مخفی کردن
submerging مخفی کردن
covert operations عملیات مخفی
codes کدهای مخفی
hideaway مخفی گاه
hid مخفی شده
under- مخفی درزیر
hideaways مخفی گاه
clandestinely بطور مخفی
emissaries مامور مخفی
under مخفی درزیر
plainclothesman پلیس مخفی
hickok belt مخفی کردن زه
hidden codes رمزهای مخفی
submerges مخفی کردن
secret agent مامور مخفی
conceals مخفی کردن
blinds مخفی گاه
submers مخفی کردن
skeleton in one's closet <idiom> رازهای مخفی
stows مخفی کردن
stowaways مسافر مخفی
stowing مخفی کردن
stowed مخفی کردن
stow مخفی کردن
stowaway مسافر مخفی
secret agents مامور مخفی
blind مخفی گاه
submergence مخفی سازی
covers مخفی در بر گرفتن
conceal مخفی کردن
hidden مخفی شده
defector in place مامور مخفی
hidey-hole مخفی گاه
hidy-hole مخفی گاه
secret ballot رای مخفی
coverings مخفی در بر گرفتن
cover مخفی در بر گرفتن
blinded مخفی گاه
mole مامور مخفی
referenda همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
referendum همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
referendums همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
total deformation مجموع تمام تغییر شکلها
matmen مجموع کشتی گیران و داوران
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com