English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
verism رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
Other Matches
mythical افسانه امیز
yarns الیاف داستان افسانه امیز
yarn الیاف داستان افسانه امیز
mythopoeia افسانه سازی رواج افسانه
dissonance اختلاط اصوات و اهنگهای ناموزون
ground bass اهنگ بم مختصری که میان اهنگ ملودی و هارمونی تکرارشود
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
harmonist موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
cadenzas اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
cadenza اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
songfest دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
jam session اجرای اهنگهای طرب انگیز بوسیله ارکسترهای بزرگ و نوازندگان فراوان
rat race عملیات رقابت امیز عنیف وشتاب امیز
pleiades هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
preference رجحان
preminence رجحان
predominance رجحان
privilege رجحان
preferences رجحان
distinction رجحان
excellence رجحان
distinctions رجحان
predominancy رجحان
predilections رجحان برگزیدگی
time preference رجحان زمانی
revealed preference رجحان اشکار
predilection رجحان برگزیدگی
preference رجحان ترجیح
preferences رجحان ترجیح
food perference رجحان غذایی
preferable دارای رجحان
preference function تابع رجحان
gladiatorship قهرمانی
championship قهرمانی
heroism قهرمانی
championships قهرمانی
liquidity preference function تابع رجحان نقدینگی
consumer preference رجحان مصرف کننده
prefers رجحان دادن برگزیدن
preferring رجحان دادن برگزیدن
prefer رجحان دادن برگزیدن
liquidity preference theory نظریه رجحان نقدینگی
kuder preference record رجحان سنج کودر
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
championship مسابقههای قهرمانی
championships مسابقههای قهرمانی
playoffs مسابقهی قهرمانی
championships مسابقه قهرمانی
tournament مسابقات قهرمانی
tournaments مسابقات قهرمانی
championship مسابقه قهرمانی
tourney مسابقه قهرمانی
crown تاج قهرمانی
crowns تاج قهرمانی
playoff مسابقهی قهرمانی
victory lap دور قهرمانی
suasive ترغیب امیز تحریک امیز
antagonistic خصومت امیز رقابت امیز
incriminatory تهمت امیز اتهام امیز
expostulatory سرزنش امیز تعرض امیز
trickiest خدعه امیز مهارت امیز
gratulant تهنیت امیز تبریک امیز
trickier خدعه امیز مهارت امیز
tricky خدعه امیز مهارت امیز
admonitory نصیحت امیز توبیخ امیز
title-holder برندهی مقام قهرمانی
defending shampion مدافع عنوان قهرمانی
clinches کسب عنوان قهرمانی
title-holders برندهی مقام قهرمانی
clinching کسب عنوان قهرمانی
clinch کسب عنوان قهرمانی
clinched کسب عنوان قهرمانی
titles دارنده عنوان قهرمانی
title دارنده عنوان قهرمانی
time preference theory of interest نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
magic number امتیاز لازم برای قهرمانی
nontitle مسابقه بدون عنوان قهرمانی
europian championship وزنه برداری قهرمانی اروپا
candidates' tournament تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
field events ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
rematch مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
field event ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
Test match مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test matches مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
candidates' matches رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
grey cup مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
Olympic Games مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
atlases قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlas قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
in fashion متداول
in vogue متداول
quite the thing متداول
enchorial متداول
general متداول
generals متداول
standard متداول
up to date متداول
prevalent متداول
standards متداول
ordinary متداول
usual متداول
received متداول
demotic متداول
a la mode متداول
vogue متداول
conventional متداول
up-to-date متداول
current معاصر متداول
in line <idiom> با محدودیت متداول
out غیر متداول
currents معاصر متداول
out of fashion غیر متداول
bookish غیر متداول
rulings حکمرانی متداول
unwritten law رسم متداول
epidemical عام متداول
ruling حکمرانی متداول
styled سبک متداول
old-fashioned غیر متداول
styling سبک متداول
outed غیر متداول
tradition روایت متداول
prevailing عمومی متداول
style سبک متداول
to grow up متداول شدن
styles سبک متداول
out- غیر متداول
grow rife فراوان یا متداول شدن
style میله متداول شدن
dressiest متداول لباس دوست
styled میله متداول شدن
uncommonly غیر متداول غیرمعمول
mean square deviation میزان انحراف متداول
uncommon غیر متداول غیرمعمول
styles میله متداول شدن
dressier متداول لباس دوست
dressy متداول لباس دوست
styling میله متداول شدن
myth افسانه
romances افسانه
romance افسانه
figment افسانه
figments افسانه
fiction افسانه
fictions افسانه
fables افسانه
fable افسانه
myths افسانه
legendry افسانه
make-believe افسانه
tale افسانه
legends افسانه
legend افسانه
mythus افسانه
mythos افسانه
replete with fables پر از افسانه
make believe افسانه
tales افسانه
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
raunchier پست تر از استاندارد یا میزان متداول
world wide مشهور جهان متداول درهمه جا
raunchiest پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchy پست تر از استاندارد یا میزان متداول
rhumbatron نوع متداول محفظه تشدید
once famous belief عقیدهای که یک وقت متداول بود
mythoppetic افسانه خبر
fabler افسانه نویس
fabler افسانه گو ناقل
fabliau افسانه موزون
confabulation افسانه بافی
fabled افسانه مانند
paladin پهلوان افسانه یی
story teller افسانه نویس
mythology افسانه شناسی
fabrication افسانه بافی
science fiction افسانه علمی
fabulation افسانه بافی
fabulist افسانه نویس
mythomania افسانه بافی
mythopoeia ایجاد افسانه
mythologist افسانه شناس
mythopocic افسانه ساز
mythography افسانه نویسی
mythographer افسانه نگار
fictionist افسانه نویس
mythically افسانه وار
fabulize افسانه گفتن
fabulousness افسانه بودن
microfiches سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
microfiche سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
mythologize بصورت افسانه در اوردن
fabulous افسانه وار مجهول
story teller افسانه گو حکایت نویس
fictionalized بصورت افسانه دراوردن
to pull افسانه جعل کردن
fictionalised بصورت افسانه دراوردن
fictionalizing بصورت افسانه دراوردن
fictionize بصورت افسانه دراوردن
fictionalizes بصورت افسانه دراوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com