Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
biological classification
رده بندی زیستی
Other Matches
organic
زیستی
biological
زیستی
subsistence
زیستی
biologically
زیستی
biosystem
سازگان زیستی
existence load
بار زیستی
biological system
سازگان زیستی
biological system
نظام زیستی
biological shield
سپر زیستی
biological shield
حفاظ زیستی
biologism
زیستی نگری
bioluminescence
لومینانس زیستی
biophysical
زیستی- فیزیکی
biorhythm
چرخه زیستی
biosocial
زیستی- اجتماعی
biostimulant
محرک زیستی
biostimulant
انگیزای زیستی
biosystem
نظام زیستی
biological sciences
علوم زیستی
biological potential
توان زیستی
biocinosis
مجتمع زیستی
biological clock
ساعت زیستی
bioerosion
فرسودگی زیستی
bioerosion
فرسایش زیستی
biofacies
رخساره زیستی
biofeedback
پس خوراند زیستی
biogenesis
پدیدایی زیستی
biogeography
جغرافیای زیستی
biological agent
عامل زیستی
biological correlation
همبستگی زیستی
biological extinction
انقراض زیستی
biological extinction
نابودی زیستی
biological magnification
بزرگنمایی زیستی
biological monitoring
فرابینی زیستی
biological pollution
الودگی زیستی
biochemical
زیستی- شیمیایی
biotic succession
تواتر زیستی
life science
دانش زیستی
biological treatment
تسویه زیستی
biotic element
عنصر زیستی
life science
علوم زیستی
life sciences
دانش زیستی
life sciences
علوم زیستی
biotype
سنخ زیستی
biotonus
تونوس زیستی
biotic succession
پیاپی زیستی
environmetal protection
حمایت محیط زیستی
bioclimatology
اقلیم شناسی زیستی
bioinorganic chemistry
شیمی معدنی زیستی
biogeochemistry
زمین شیمی زیستی
bionics
علم فرایندای زیستی
existence load
بار اقلام زیستی
defense subsistence supply center
مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
environmental refugee
پناهنده محیط زیستی
[بوم شناسی ]
[سیاست]
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording
جمله بندی کلمه بندی
classifications
طبقه بندی رده بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
lineaments
طرح بندی صورت بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification
طبقه بندی رده بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
nailed up
سر هم بندی
taping
ته بندی
hermetic sealing
اب بندی
humidity insulation
اب بندی
humidity insulation
نم بندی
neuration
رگ بندی
queing
صف بندی
waterproofing
اب بندی
lapping
اب بندی
mud sill
ته بندی
patching
سر هم بندی
sealing off
اب بندی
laced
بندی
snacks
ته بندی
funicular
بندی
trimerous
سه بندی
vanation
رگ بندی
seals
اب بندی
articular
بندی
striation
خط بندی
alignment
صف بندی
seal
اب بندی
funiculars
بندی
alignments
صف بندی
commisural
بندی
snack
ته بندی
queuing
صف بندی
commissural
بندی
taxonomies
طبقه بندی
to nails up
سر هم بندی کردن
formulation
صورت بندی
dividing
تقسیم بندی
taxonomy
طبقه بندی
premunition
پیش بندی
queuing theory
نظریه صف بندی
to pin up
بی بندی کردن
ranks
رتبه بندی
packaged
بسته بندی
packages
عدل بندی
rhyme scheme
قافیه بندی
packages
بسته بندی
reticulation
شبکه بندی
rank
رتبه بندی
regimentalation
گروه بندی
to mull a mull of
سر هم بندی کردن
ranked
رتبه بندی
triangulation
مثلث بندی
totalization
جمع بندی
patchery
سرهم بندی
partitioning
جزء بندی
sealing
اب بندی کردن
juggled
چشم بندی
tabulate
جدول بندی
tabulated
جدول بندی
tabulates
جدول بندی
juggle
چشم بندی
juggles
چشم بندی
triangularization
مثلث بندی
trelliswork
داربست بندی
pluralization
جمع بندی
to take a snack
ته بندی کردن
somatotyping
سنخ بندی تن
patching
سرهم بندی
phantasma
چشم بندی
leverage
اهرم بندی
toe protection
پاشنه بندی
juggling
چشم بندی
sealing wax
موم اب بندی
typification
سنخ بندی
skelton
استخوان بندی
stratification
لایه بندی
stratification
چینه بندی
stratification
طبقه بندی
segmentation
قطعه بندی
syllabification
هجا بندی
stratification
قشر بندی
steining
طوقه بندی
staping
مرحله بندی
single sling
باربردار یک بندی
shuttering
تخته بندی
shoring
شمع بندی
self dramatization
بخود بندی
snow job
سرهم بندی
gambles
شرط بندی
columniation
ستون بندی
gambled
شرط بندی
gamble
شرط بندی
grade
درجه بندی
subsumption
رده بندی
sealings
بتونه اب بندی
paging
صفحه بندی
tabulation
جدول بندی
tariff classification
تعرفه بندی
package
عدل بندی
terracing
تراس بندی
package
بسته بندی
packaged
عدل بندی
to make a muddle of
سر هم بندی کردن
rootage
ریشه بندی
scheduling queue
صف زمان بندی
scheme of colour
رنگ بندی
sealing screw
پیچ اب بندی
summation
جمع بندی
syllabication
هجا بندی
syllabicity
هجا بندی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com