English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
English Persian
epistler رساله خوان
epistoler رساله خوان
Other Matches
tractarian رساله
text book رساله
rescript رساله
textbook رساله
textbooks رساله
monographs رساله
tractate رساله
leaflets رساله
leafleting رساله
leafleted رساله
leaflet رساله
epistle رساله
epistles رساله
monograph رساله
dissertations رساله
brochures رساله
enchiridion رساله
treatises رساله
disquisition رساله
treatise رساله
dissertation رساله
brochure رساله
acted رساله سرگذشت
epistler رساله نویس
iatrology رساله طبی
iatrology رساله پزشکی
booklets دفترچه رساله
proem رساله مقدماتی
pamphlets رساله چاپی
term paper رساله کوتاه
pamphlet رساله چاپی
booklet دفترچه رساله
pamphleteer رساله نویس
act رساله سرگذشت
tract رساله نشریه
pamphleteers رساله نویس
tracts رساله نشریه
monograph رساله درباره یک موضوع
monographs رساله درباره یک موضوع
handbooks کتاب راهنما رساله
theses رساله دکتری قضیه
thesis رساله دکتری قضیه
handbook کتاب راهنما رساله
bestiary رساله یامقاله راجع بحیوانات
bibles بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
bible بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
pamphleteers جزوه نویس رساله نویسی کردن
pamphleteer جزوه نویس رساله نویسی کردن
recitalist تک خوان
an omnivorous reader <idiom> خر خوان
soloist تک خوان
soloists تک خوان
lip reader لب خوان
tabling خوان
table خوان
tables خوان
tabled خوان
jude یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
page reader صفحه خوان
peayer دعا خوان
optical character reader کاراکترنوری خوان
optical reader نور خوان
night raven مرغ شب خوان
mark sense reader نشان خوان
lamenter مرثیه خوان
phrenologist جمجمه خوان
prayerful نماز خوان
prelector خطابه خوان
yodeler اواز خوان
weeper نوحه خوان
threnodist مرثیه خوان
tape reader نوار خوان
sopranist ششدانگ خوان
sopranist زیر خوان
songster غزل خوان
songster اواز خوان
scrimmager رجز خوان
songstress زن اواز خوان
psalmist مزمور خوان
gospeller انجیل خوان
gleeman حماسه خوان
singer اواز خوان
singers اواز خوان
crooner اواز خوان
character reader دخشه خوان
crooners اواز خوان
braggart رجز خوان
card reader کارت خوان
braggarts رجز خوان
cantatrice زن اوازه خوان
mourner نوحه خوان
ballad singer تصنیف خوان
mourners نوحه خوان
badge reader نشانه خوان
film reader فیلم خوان
epigraphist کتیبه خوان
document reader سند خوان
studious درس خوان
studious کتاب خوان
decoder رمز خوان
triller اواز خوان باتحریر
buskers آواز خوان دورهگرد
reference کتاب بس خوان بازگشت
major domo نافر خوان سالار
major-domos نافر خوان سالار
references کتاب بس خوان بازگشت
artistes اوازه خوان یا رقاص
artiste اوازه خوان یا رقاص
major-domo نافر خوان سالار
busker آواز خوان دورهگرد
singin bird پرنده اواز خوان
optical character reader دخشه خوان نوری
disk drive head نوک دیسک خوان
optical page reader صفحه نوری خوان
chanter سرود خوان کلیسا
optical mark reader نشان خوان نوری
paper tape reader نوار کاغذی خوان
cantor اواز خوان مذهبی
beadsman فاتحه خوان مزدور
psalmodist زبور خوان مزمورسرا
magnetic tape reader نوار مغناطیسی خوان
optical mark reader علامت نوری خوان
lay clerk سرود خوان کلیسا
optical mark reader علامت خوان نوری
threnodist روضه خوان مرثیه نویس
choristers اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
chorister اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
The singer made some recordings ,. آوازه خوان چند صفحه پرکرد
natural philosopher فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
omr را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
optical قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
background نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
interactive video سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
like father like son پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
autos توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
wand دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
turnaround document متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
fast وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com