English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
Other Matches
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
new work عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
end product مجموعه قطعات
track bolt پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
reassembles بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
story board مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
relative income hypothesis بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
lool لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
elevator نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
smithereens قطعات
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
component drawing رسم قطعات
bill of material صورت قطعات
shatter قطعات شکسته
chosen fragments قطعات منتخبه
common parts قطعات عمومی
analecta قطعات ادبی
table of replaceable partes فهرست قطعات
cable accessory قطعات کابل
common items قطعات عمومی
parts قطعات یدکی
main members قطعات اصلی
chrestomathy قطعات منتخب
parts peculiar قطعات اختصاصی
staff section قطعات سمبه
chrestomathy قطعات برگزیده
parts list لیست قطعات
shatters قطعات شکسته
repair parts قطعات یدکی
spare parts قطعات یدکی
shell fragments قطعات گلوله
common hardware قطعات عمومی
chosen fragments قطعات گزیده
parts peculiar قطعات مخصوص
web stiffeners قطعات تقویتی
parts list فهرست قطعات
trilcgy یا قطعات سه گانه
flinders قطعات شکسته
object assembly test ازمون الحاق قطعات
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
fragments قطعات متلاشی خردکردن
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
renovation تجدید قطعات کردن
fragmenting قطعات متلاشی خردکردن
common parts قطعات یدکی عمومی
fragment قطعات متلاشی خردکردن
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
bottom casting قطعات ریخته گی بسته
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
fractured مو برداشتن قطعات و وسایل
rebuilds نوسازی کردن قطعات
analects قطعات ادبی منتخبات
fracturing مو برداشتن قطعات و وسایل
assemble سوار کردن قطعات
assembled سوار کردن قطعات
fractures مو برداشتن قطعات و وسایل
assembles سوار کردن قطعات
rebuild نوسازی کردن قطعات
investment castings قطعات ریخته گی بسته
fracture مو برداشتن قطعات و وسایل
authorized parts list لیست قطعات مجاز
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
bitty متشکل از قطعات ریز
nomenclature نام گذاری قطعات
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
wild card character نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
match mark جفتن و جور کردن قطعات
dismantle پیاده کردن قطعات مونتاژ
wiggly block test ازمون قطعات موج دار
shard شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismantled پیاده کردن قطعات مونتاژ
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
dismantles پیاده کردن قطعات مونتاژ
shards شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
quadrat به قطعات مستطیل تقسیم کردن
weldment قطعات بهم جوش خورده
dismantling پیاده کردن قطعات مونتاژ
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
salvaging پیاده کردن کامل قطعات
salvages پیاده کردن کامل قطعات
dismounts پیاده کردن قطعات و وسایل
salvage پیاده کردن کامل قطعات
salvaged پیاده کردن کامل قطعات
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
dismount پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounting پیاده کردن قطعات و وسایل
end product قطعات حاصله دستگاه نهایی
borescope ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
clapboard قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
boss ناف روی قطعات ریختگی قوز
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bossing ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossed ناف روی قطعات ریختگی قوز
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
disassembly عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
bosses ناف روی قطعات ریختگی قوز
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
clapboards قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
dicing طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
foldboat قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
backlash خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
dice طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
sand casting ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
vapor degreasing غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
recondition نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
grout بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
overhauls پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
piece mark شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
overhauling پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditions نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
alodine نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
breakdown drawing رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
fishplate قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
tessera قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
okuns law براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
braze welding جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
I am done with you. رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am [have] finished with you. رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
replace عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaces عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
disassembly order دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
organisers تشکیل دهنده
organizers تشکیل دهنده
former تشکیل دهنده
formative تشکیل دهنده
organizer تشکیل دهنده
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
parcels به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcel به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
fundametal بنیادی تشکیل دهنده
constituent سازه تشکیل دهنده
constituents جزء تشکیل دهنده
constitutive تشکیل دهنده ساختمانی
constituents سازه تشکیل دهنده
constituent جزء تشکیل دهنده
syndicator تشکیل دهنده اتحادیه
nuclei هسته تشکیل دهنده
nucleus هسته تشکیل دهنده
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
circular موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com