Dictiornary-Farsi | رشته سلسله | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (10 milliseconds)

English	Persian
train	رشته سلسله
trained	رشته سلسله
trains	رشته سلسله
ghat	رشته سلسله


Search result with all words

flight	یک رشته پلکان سلسله
system	سلسله رشته
systems	سلسله رشته
Other Matches

null	رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills	حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill	حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
chains	سلسله سلسله مراتب
chain	سلسله سلسله مراتب
ghaut	سلسله سلسله کوه
thready	رشته رشته باصدای باریک
command channels	سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
fiberize	رشته رشته کردن
fibrillation	رشته رشته سازی
threads	رشته رشته شدن
thread	رشته رشته شدن
universal	قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
dynasties	سلسله
ranges	سلسله
systems	سلسله
strips	سر سلسله
kingdom	سلسله
dynasty	سلسله
trained	سلسله
nexus	سلسله
trains	سلسله
chain	سلسله
gradation	سلسله
gradations	سلسله
genealogy	سلسله
genealogies	سلسله
train	سلسله
chains	سلسله
ranged	سلسله
catena	سلسله
range	سلسله
runs	سلسله
system	سلسله
run	سلسله
nervous systems	سلسله عصب
channeling	سلسله مراتب
nervous system	سلسله عصب
unit system	سلسله احاد
phylon	اجداد سلسله
mountain ranges	سلسله جبال
ommiades	سلسله امیه
phylum	اجداد سلسله
protomartyr	سر سلسله شهدا
pulse train	سلسله تپش ها
channels	سلسله مراتب
channelled	سلسله مراتب
rank	سلسله مقام
channel	سلسله مراتب
ranks	سلسله مقام
range	سلسله ردیف
sequences	سلسله مراتب
sequence	سلسله مراتب
channeled	سلسله مراتب
ommiad	سلسله امیه
ranged	سلسله ردیف
the vascular system	سلسله اوندهاومجراها
chains	سلسله کوه
chain	سلسله کوه
ranges	سلسله ردیف
ranked	سلسله مقام
ghat	سلسله کوه
series	سلسله ردیف
string	ردیف سلسله
hierarchy	سلسله مراتب
pecking order	سلسله مراتب
hierarchies	سلسله مراتب
coneatenation	تسلسل سلسله
chain of command	سلسله مراتب
hierachy	سلسله مراتب
hierachical structure	ساختار سلسله مراتبی
heavenly hierarchy	سلسله مراتب فرشتگان
response hierarchy	سلسله مراتب پاسخ
neural	وابسته به سلسله اعصاب
hierarchical network	شبکه سلسله مراتبی
hierarchical model	مدل سلسله مراتبی
the nervous system	سلسله پیهای نباتی
occupational hierarchy	سلسله مراتب شغلی
control hierarchy	سلسله مراتب کنترل
memory hierarchy	سلسله مراتب حافظه
hierarchy of needs	سلسله مراتب نیازها
hierarchism	اصول سلسله مراتب
military channel	سلسله مراتب نظامی
data hierarchy	سلسله مراتب داده ها
thearchy	سلسله مراتب خدایان
chain of command	سلسله مراتب فرماندهی
cryptochannel	سلسله مراتب رمز
achamenidae	سلسله هخامنشی هخامنشیان
request mast	از طریق سلسله مراتب
hierarchy	ساختار دادهای سلسله مراتبی
request mast	گزارش از طریق سلسله مراتب
hierarchies	ساختار دادهای سلسله مراتبی
ohms	واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
algebraic hierarchy parenthese	پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
argumentum	یک سلسله دلایل قابل قبول
echelons	ستون طبقه سلسله مراتب
dynastical	وابسته بیک سلسله پادشاهان
dynast	عضو سلسله پادشاهان سرسلسله
ohm	واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
novus actus intervenieus	قطع سلسله علیت در خسارات
campaigned	سلسله عملیات کوره بلند
pecking order	سلسله مراتب دانه چینی
campaigning	سلسله عملیات کوره بلند
sympathetics	سلسله پیهای نباتی باشد
echelon	ستون طبقه سلسله مراتب
hierachical file system	سیستم فایل سلسله مراتبی
campaigns	سلسله عملیات کوره بلند
campaign	سلسله عملیات کوره بلند
hierarchic	وابسته به سلسله مراتب وریاست
habit family hierarchy	سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
sierra	رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
exempted station	یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
train	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trains	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
underplot	یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
aborting	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
hierarchical data base management system	سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
aborted	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborts	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
semiosis	یک سلسله فعل وانفعالات مشخص جانور علامت
abort	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
hierarchy	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchies	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
fiscal station	قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
hdbms	DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
threads	رشته
thread	رشته
chains	رشته
strand	رشته
strands	رشته
catena	رشته
coneatenation	رشته
ghaut	رشته
funicle	رشته
filaments	رشته
arteries	رشته
artery	رشته
fiber	رشته
filaria	رشته
filament	رشته
lines	رشته
field	رشته
fibres	رشته
branch	رشته
branches	رشته
train	رشته
trained	رشته
trains	رشته
suite	رشته
tatter	رشته رشته
suites	رشته
fibre	رشته
yarns	رشته
line	رشته
yarn	رشته
fields	رشته
fielded	رشته
series	رشته
seriated	رشته رشته
chain	رشته
sequences	رشته
range	رشته
string	رشته
unifilar	یک رشته
ranges	رشته
sequence	رشته
reeve	رشته
ranged	رشته
filum	رشته لیفی
filament resistor	مقاومت رشته
division	رشته [دانشی]
field	رشته [دانشی]
branch	رشته [دانشی]
craftsman trade	رشته فنی
area	رشته [دانشی]
copper strand	رشته مسی
finite series	رشته کراندار
empty string	رشته خالی
filiform	رشته مانند
finespun	نازک رشته
string variable	متغیر رشته
string manipulation	دستکاری رشته
string length	طول رشته
string handling	بکارگیری رشته
incandescent filament	رشته ملتهب
lighting filament	رشته ملتهب
main sequence	رشته اصلی
spinnerete	رشته ساز
spinneret	رشته ساز
noodle	رشته فرنگی
null string	رشته پوچ
null string	رشته تهی
optical fiber	رشته اپتیکی
strobilation	تشکیل رشته
stup string	رشته تنظیم
symbol stringe	رشته نمادی
guinea worm	کرم رشته
hair worm	کرم رشته
solid wire	سیم تک رشته