Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
dilution	رقیق شدگی
Other Matches
gelation	بسته شدگی سفت شدگی
imminution	کم شدگی باریک شدگی
leaned	رقیق
wishy-washy	رقیق
attenute	رقیق
wishy washy	رقیق
light fog	مه رقیق
pappy	رقیق
ethereal	رقیق
thins	رقیق
lean	رقیق
watery	رقیق
leans	رقیق
dilutes	رقیق
diluted	رقیق
dilute	رقیق
attenuating	رقیق
attenuates	رقیق
attenuated	رقیق
attenuate	رقیق
diluting	رقیق
thinnest	رقیق
thinners	رقیق
washy	رقیق
thinned	رقیق
rarest	رقیق
thin	رقیق
rarer	رقیق
rare	رقیق
attenuated	رقیق کردن
pap	خوراکنرم و رقیق
attenuate	رقیق کردن
tender hearted	رقیق القلب
tender minded	رقیق القلب
diluting	رقیق کردن
subtilize	رقیق کردن
thinning	رقیق گردانی
thin	رقیق و ابکی
thin	بطور رقیق
thinner	رقیق کننده
attenuates	رقیق کردن
thinnre	رقیق کننده
dilutes	رقیق کردن
diluted	رقیق کردن
tender-hearted	رقیق القلب
dilute	رقیق کردن
to wash down	رقیق کردن
attenuating	رقیق کردن
dilutor	رقیق کننده
rarify	رقیق کردن
thinners	رقیق و ابکی
poor lime	اهک رقیق
thinned	رقیق کردن
lenis	رقیق فریف
lean mixture	مخلوط رقیق
lean gas	گاز رقیق
grout	ملاط رقیق
thins	رقیق کردن
rarafaction	رقیق سازی
rarefy	رقیق کردن
thinnest	رقیق و ابکی
thinnest	بطور رقیق
rarefactive	رقیق شونده
thinnest	رقیق کردن
thinners	بطور رقیق
thins	رقیق و ابکی
thins	بطور رقیق
thinned	بطور رقیق
extenuate	رقیق کردن
arrefication	رقیق سازی
attenuant	رقیق کننده
thin	رقیق کردن
derichment	رقیق سازی
diluent	رقیق کننده
thinners	رقیق کردن
dilute phase	فاز رقیق
diluter	رقیق کننده
dilution	رقیق سازی
thinned	رقیق و ابکی
dilution	رقیق کردن
diluted soluble oil	روغن حل شونده رقیق
diluting media	ماده رقیق کننده
crankcase dilution	رقیق سازی روغن
smaze	غبار شبیه مه رقیق
diluent	ماده رقیق کننده
fined	رقیق شدن خوب
fine	رقیق شدن خوب
finest	رقیق شدن خوب
slopped	مشروب رقیق وبی مزه
slop	مشروب رقیق وبی مزه
paint thinner	تینر یا رقیق کننده رنگ
lenis	دارای تلفظ نرم رقیق
slopping	مشروب رقیق وبی مزه
liniments	مرهم رقیق روغن مالش
liniment	مرهم رقیق روغن مالش
erections	شق شدگی
the mast has raked	کج شدگی
depression	کم شدگی
neck	نخ شدگی
bottling	نخ شدگی
erection	شق شدگی
geniculation	خم شدگی
depressions	کم شدگی
dostortion	کج شدگی
necks	نخ شدگی
embeddeness	حک شدگی
this soup is mere wash	این سوپ خیلی رقیق است
pickling	غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
weakish	چیز رقیق و نرم سست و ضعیف
sprains	رگ برگ شدگی
gelidity	بسته شدگی
puckers	جمع شدگی
depressions	گود شدگی
homogenization	هم جنس شدگی
eviration	هذیان زن شدگی
incalescence	گرم شدگی
intensification	افزون شدگی
invagination	غلاف شدگی
lateral yield	له شدگی جانبی
sprain	رگ برگ شدگی
gasification	تبخیر شدگی
flocculence	قلنبه شدگی
spraining	رگ برگ شدگی
distotion factor	ضریب کج شدگی
erasure	پاک شدگی
scleriasis	سفت شدگی
expunction	پاک شدگی
expurgation	پاک شدگی
sprained	رگ برگ شدگی
fixedness	تثبیت شدگی
depression	گود شدگی
flagginess	ول شدگی اویختگی
polarization	قطبی شدگی
congestion	جمع شدگی
purler	پرت شدگی از سر
strobilation	باریک شدگی
recvrvature	دولا شدگی
sclerosis	سخت شدگی
diffusion	پخش شدگی
turn over	واژگون شدگی
offsetting	دوخم شدگی
translocation	جابجا شدگی
offset	دوخم شدگی
conglomerations	گلوه شدگی
narrowing	تنگ شدگی
tight coupling	جفت شدگی
pulverization	خرد شدگی
puchery	جمع شدگی
liquescence	مایع شدگی
necking	باریک شدگی
nigrescence	سیاه شدگی
occlusion	بسته شدگی
occlusion	جفت شدگی
encrustations	دلمه شدگی
pairing	جفت شدگی
encrustation	دلمه شدگی
paralysation	فلج شدگی
petrifaction	سنگ شدگی
conglomeration	گلوه شدگی
expulsion	بیرون شدگی
blots	پاک شدگی
shrinkage	چروک شدگی
choking	اب بند شدگی
acetification	ترش شدگی
puckering	جمع شدگی
puckered	جمع شدگی
hybridization	هیبرید شدگی
fading	محو شدگی
coupling	جفت شدگی
scarlet	سرخ شدگی
bronchocele	بزرگ شدگی
dispersion	پخش شدگی
hardening	سفت شدگی
blot	پاک شدگی
elongation	دراز شدگی
petrification	سنگ شدگی
acceptability	قبول شدگی
smelting	ذوب شدگی
pucker	جمع شدگی
blotted	پاک شدگی
locking	قفل شدگی
damnation	لعنت شدگی
shortening	کوتاه شدگی
carburization	پودر شدگی
coagulation	دلمه شدگی
crookedness	انحناء و کج شدگی
removal	جدا شدگی
blotting	پاک شدگی
leakages	فاش شدگی
diminution	کم شدگی تحقیر
detruncation	کوتاه شدگی
desuetude	موقوف شدگی
contraction	جمع شدگی
contractions	جمع شدگی
expulsions	بیرون شدگی
comminution	خرد شدگی
leakage	فاش شدگی
concretion	سفت شدگی
shrinking	انقباض چوروک شدگی
shrinks	انقباض چوروک شدگی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com