Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 134 (9 milliseconds)
English	Persian
coder	رمز گذار
encoder	رمز گذار
Search result with all words
valuer	قیمت گذار
valuers	قیمت گذار
marker	نشان گذار
markers	نشان گذار
handler	دسته گذار
handlers	دسته گذار
over	گذار
over-	گذار
racer	مسابقه گذار
racers	مسابقه گذار
insured	بیمه گذار
transition	گذار
transitions	گذار
investor	سرمایه گذار
investors	سرمایه گذار
sentinel	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinels	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
blazer	علامت گذار
blazers	علامت گذار
founder	بنیان گذار
foundered	بنیان گذار
foundering	بنیان گذار
founders	بنیان گذار
swindler	کلاه گذار
swindlers	کلاه گذار
auctioneer	حراج گذار
auctioneers	حراج گذار
contributory	خراج گذار
innovator	بدعت گذار
innovators	بدعت گذار
pathfinder	هواپیمای علامت گذار مسیر
pathfinders	هواپیمای علامت گذار مسیر
heretic	بدعت گذار
heretics	بدعت گذار
legislator	قانون گذار
legislators	قانون گذار
bypass	کنار گذار
bypassed	کنار گذار
bypasses	کنار گذار
bypassing	کنار گذار
financier	سرمایه دار سرمایه گذار
financiers	سرمایه دار سرمایه گذار
winter	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winters	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
godmother	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
legislative	قانون گذار
salver	مرهم گذار
salvers	مرهم گذار
accomodating	منت گذار
assessor	خراج گذار
bailer	امانت گذار
bailor	امانت گذار
buoy tender	کشتی بویه گذار
buoy tender	ناو بویه گذار
burst gate	لامپ پیام گذار
crossing area	منطقه گذار منطقه پایاب
crossing site	محل گذار
dan layers	شناوه بویه گذار
dan runner	کشتی بویه گذار
deepositor	ودیعه گذار
demographic transition	گذار جمعیت
depositor	امانت گذار
depositor	صاحب سپرده سپرده گذار
depositor	ودیعه گذار مودع
differentiator	فرق گذار
discriminator	فرق گذار
dot generator	مولد خال گذار
dotter	نقطه گذار
punctuator	نقطه گذار
encipher	تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
encrypt	تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
free capital	سرمایه گذار پولی
grader	نمره گذار
graduator	درجه گذار
grounder	کار گذار
grounder	پایه گذار
instaurator	بنیاد گذار
insurant	بیمه گذار
legator	میراث گذار
legiskative	قانون گذار
legislatress	قانون گذار زن
legislatrix	قانون گذار زن
lienee	وثیقه گذار
loader	خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
lowpass	پایین گذار
mark sense	نشان گذار
mine layer	کشتی مین گذار
minelayer	کشتی مین گذار
minelayer	ناو مین گذار
miscreant	بدعت گذار خبیث
money lender	پول به بهره گذار
mortgagor	رهن گذار
net laying ship	کشتی تور گذار
nomographer	قانون گذار
nomothetes	کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
outdoor recreation	گشت و گذار
oviparous	تخم گذار
parentheses free nataton	نشان گذار بدون پرانتز
pawnor	رهن گذار
Other Matches
transition period	دوره گذار
transition state	حالت گذار
zoogenic	بچه گذار
marker pen	علامت گذار
impressionistic	برداشت گذار
trend-setter	بدعت گذار
trend-setters	بدعت گذار
transit time	زمان گذار
tracklayer	ریل گذار
tracked layer	ریل گذار
pledgor	رهن گذار
pledgor	وثیقه گذار
pracitcable	گذار کردنی
pricer	قیمت گذار
prizer	قیمت گذار
shelver	در قفسه گذار
shelver	در تاقچه گذار
space bar	فاصله گذار
spotter	خال گذار
tapper	توپی گذار
testator	شاهد میراث گذار
subcaliber	تفنگ اثر گذار
spacebar	کلید فاصله گذار
truster	ودیعه گذار اعتباردهنده
uniparous	هر باریک تخم گذار
position control	پیچ مرکز گذار
truster	باور کننده امانت گذار
You are not pulling my leg , are you ?	نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
spademan	نفر خرج گذار توپ
to mince matters	از گفتن راستی فرو گذار کردن
range ladder	تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
zoogenous	بچه زا بچه گذار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com