English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
sepia رنگ قرمز قهوه ای
Search result with all words
rust رنگ قرمز مایل به قهوه ای
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
Other Matches
storm warning پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
coffee berry بن قهوه
Brown قهوه ای
coffees قهوه
coffee قهوه
coffeebean بن قهوه
coffee roaster قهوه بوده
coffee berry دانه قهوه
coffee and milk قهوه و شیر
coffee and milk شیر قهوه
black coffee قهوه بی شیر
coffee grounds تفاله قهوه
coffee house قهوه خانه
black coffee قهوه تلخ
coffees درخت قهوه
coffee pots قهوه ساز
coffee pots قوری قهوه
coffee pots قهوه جوش
coffee mills قهوه خرد کن
teahouse قهوه خانه
tea tray سینی قهوه
tea house قهوه خانه
coffee درخت قهوه
iced coffee قهوه سرد
black coffee قهوه سیاه
coffee pots کتری قهوه
percolators قهوه جوش
percolator قهوه جوش
coffee shop قهوه خانه
white coffee قهوه با شیر
coffeehouse قهوه خانه
coffeepot قهوه ریز
coffeepot قهوه جوش
coffee tree درخت قهوه
coffeebean دانه قهوه
mocha قهوه مکا
coffeebean حبه قهوه
black coffee قهوه بدون شیر
suntans قهوه مایل بسرخ
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
to pulp coffee beans دانههای قهوه را مغز کن
suntan قهوه مایل بسرخ
demitasse فنجان قهوه خوری
Sienna <adj.> <noun> رنگ قهوه ای سوخته
tea shops نهارخوری قهوه خانه
tea shop نهارخوری قهوه خانه
decaffeined coffee قهوه بدون کافئین
coffee roaster اسباب بودادن قهوه
durian درخت قهوه سودانی
umber قهوه ای مایل به زرد
dark brown رنگ قهوه ای تیره
Rosewood رنگی میان بنفش و قهوه ای
brownstone [ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
kolanut مغز تلخ قهوه سودانی
Tan <adj.> <noun> رنگی میان قهوه ای و کرم
ocher <adj.> <noun> رنگی میان قهوه ای و زرد
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
To color a room brown. اتاقی را رنگ قهوه ای زدن
estaminet قهوه خانهای که سیگارکشیدن درانجا ازاداست
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
cybercafe نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
kola مغز قهوه سودانی درخت کولا
Two coffees please . لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
espressos نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
The coffee is piping hot. این قهوه خیلی داغ است
This tie tones in with a brown jacket(coat). این کروات با کت قهوه ای جور می آید
I could do with a cup of coffee. از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
espresso نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
pulper اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
irish coffee قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
coffee breaks تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
karakul کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
redheads مو قرمز
redder قرمز
reddest قرمز
reds قرمز
gules قرمز
red <adj.> قرمز
erythroid قرمز
laky a قرمز
erythrean قرمز
redhead مو قرمز
ponceau قرمز
red line خط قرمز
coralline قرمز
cramoisy قرمز
raddle گل قرمز
rubric خط قرمز
sanguineous قرمز
rubrics خط قرمز
vermilion قرمز
vermeil قرمز
aka قرمز
vermillion قرمز
bloodshot قرمز
vinaceous قرمز
kratom [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
chilli pepper فلفل قرمز
murrey قرمز ارغوانی
nacarat قرمز روشن
neutral red قرمز خنثی
oxide of copper توتیای قرمز
red peppers فلفل قرمز
staring red قرمز زننده
infrared مادون قرمز
minium اکسید قرمز
minium شنجرف قرمز
methyl red قرمز متیل
Red chilli فلفل قرمز
ladyfinger فلفل قرمز
ripe lips لبهای قرمز
red pepper فلفل قرمز
hot lines تلفن قرمز
infrared زیر قرمز
martagon سوسن قرمز
kidney bean لوبیا قرمز
phenol red قرمز فنول
safflower carmine قرمز کافیشه
scarlet قرمز جگری
scarlet قرمز لاکی
crimson قرمز روناسی
rubefaction قرمز سازی
rel pole قطب قرمز
rubefacient قرمز کننده
roucou قرمز بویا
rosily برنگ قرمز
red lips لبهای قرمز
red nucleus هسته قرمز
rubefy قرمز کردن
kidney beans لوبیا قرمز
rufous قرمز کم رنگ
ruffous قرمز کم رنگ
red brick اجر قرمز
red card کارت قرمز
red lead سرب قرمز
ruby of arsenic زرنیخ قرمز
rubious قرمز یاقوتی
red letter با حروف قرمز
rubescent قرمز شونده
hot line تلفن قرمز
redlining خط قرمز کشیدن
Cayenne فلفل قرمز
reddened قرمز کردن
reddened قرمز شدن
encrimson قرمز کردن
reddening قرمز کردن
caramels مایل به قرمز
caramel مایل به قرمز
reddening قرمز شدن
reddens قرمز کردن
reddens قرمز شدن
first class brick اجر قرمز
infra-red زیر قرمز
redden قرمز شدن
redden قرمز کردن
flush قرمز کردن
flushes قرمز کردن
chlorophennol red قرمز کلروفنول
congo red قرمز کنگو
bright red قرمز روشن
body brick اجر قرمز
flushing قرمز کردن
goldfish ماهی قرمز
gold fish ماهی قرمز
dressed inred قرمز پوش
ruddy قرمز رنگ
infra red زیر قرمز
elm نارون قرمز
cochineal قرمز دانه
infera red مادون قرمز
crimson قرمز سیر
hot pepper فلفل قرمز
red light چراغ قرمز
cresol red قرمز کرزول
angry قرمز شده
red lights چراغ قرمز
elms نارون قرمز
gorcock با قرقره قرمز
angrier قرمز شده
angriest قرمز شده
cochineal قرمز شراب کش
vermeil لعل قرمز رنگ
rubicund رنگ مایل به قرمز
red tape نوار باریک قرمز
roset رنگ نفاشی قرمز
zincite اکسید قرمز روی
carbuncled مزین به یاقوت قرمز
crimson لاکی قرمز کردن
redstart بلبل دم قرمز اروپایی
redshank مرغ پا قرمز کرانه زی
scarlet قرمز مایل به زرد
rubiginous برنگ قرمز اجری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com