Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (10 milliseconds)
English
Persian
heat fast paint
رنگ مقاوم گرما
Search result with all words
resistant to heat
مقاوم در برابر گرما
Other Matches
hardened site
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
thermostats
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
refractory
مقاوم
resister
مقاوم
resisters
مقاوم
resistor
مقاوم
plasma plating
مقاوم
resistant
مقاوم
renitent
مقاوم
resistors
مقاوم
tolerant
مقاوم
resistive force
نیروی مقاوم
resisting moment
لنگر مقاوم
rigid cores
هستههای مقاوم
adamant
مقاوم یکدنده
adamantly
مقاوم یکدنده
weatherproof
مقاوم در برابرهوا
stabile
مقاوم در برابرگرما
moment of resistence
لنگر مقاوم
forcing cone
مخروط مقاوم
water resistant
مقاوم در برابر اب
stand up
<idiom>
مقاوم بودن
hardened site
پایگاه مقاوم
counterpoise
نیروی مقاوم
drag chain conveyor
نقاله با زنجیر مقاوم
shell proof
مقاوم در مقابل گلوله
drag force
نیروی مقاوم حرکت
resistance to tempering
مقاوم در برابر بازپخت
torsion resistant
مقاوم در برابر پیچش
resistance to failure
مقاوم در برابر ترک
wear resistant
مقاوم در بربر سائیدگی
windproof
مقاوم در مقابل باد
passive earth pressure
فشار مقاوم خاک
resistance to cracking
مقاوم در برابر شکستگی
passive earth pressure
رانش مقاوم خاک
swelling resistant
مقاوم در برابر تورم
creep resistant
مقاوم در برابر خزش
internal resisting moment
لنگر مقاوم درونی
lightfast
مقاوم در برابر نور
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
insulant
ماده مقاومت کننده مقاوم
resistance to corrosion
مقاوم در برابر زنگ زدگی
resistor
اسباب مقاوم دربرابر برق
deadman
پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
resistance to plastic deformation
مقاوم در برابر تغییر شکل
resister
اسباب مقاوم دربرابر برق
fracture proof
مقاوم در برابر شکستگی نشکن
defendants
مقاوم درمقابل زور و فشار
defendant
مقاوم درمقابل زور و فشار
resistors
اسباب مقاوم دربرابر برق
acid resistant
ماده مقاوم در برابر اسید
resisters
اسباب مقاوم دربرابر برق
thermistor
الت مقاوم درمقابل برق
stainless steel
فولاد مقاوم در برابر خوردگی
earthquake proof foundation
غیر مقاوم درمقابل زلزله
acid fast
مقاوم در برابر رنگ بری اسید
phosphate esters
مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
resistance to deflaction
مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
incolen
الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
bomb proof
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
cold wet clothing
لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
pressure cabin
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
monel
الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
cassettes
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
heat
گرما
isotherm
خط هم گرما
heats
گرما
cauma
گرما
radiation of heat
گرما
immune
مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
heat flow
جریان گرما
heat exchange
تبادل گرما
thermal reservoir
منبع گرما
heat absorbing
جذب گرما
thermal unit
واحدسنجش گرما
thermomagnetic
گرما مغناطیس
thermosphere
گرما سپهر
thermosphere
گرما کره
thermoelectric
گرما برقی
I am absolutely baked.
از گرما پختم
heat flux
شار گرما
thermal flux
شار گرما
heat loss
تلف گرما
pyromagnetic
گرما- مغناطیس
thermochemistry
گرما شیمی
non conducting
عایق گرما
thermoelasticity
گرما کشسانی
thermal agitation voltage
اثر گرما
thermal effect
اثر گرما
incalescent
گرما گرای
incalescence
گرما جویی
hot cabinet
قفسه گرما
pyro electricity
گرما برق
heat transmission
انتقال گرما
heat transfer
انتقال گرما
heat radiation
تابش گرما
thermo electricity
گرما برق
intensity of heat
شدت گرما
thermometers
گرما سنج
calorification
پیدایش گرما
btu
واحدبریتانیایی گرما
thermometer
گرما سنج
radiator
گرما تاب
thermal
مربوط به گرما
adiabatic
عایق گرما
heat
گرما حرارت
melted
از گرما سوختن
heats
گرما حرارت
convection
انتقال گرما
radiator
گرما افکن
radiators
گرما تاب
radiators
گرما افکن
cold is merely privative
گرما نیست
temperatures
درجه گرما
temperature
درجه گرما
stiffest
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiff
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffer
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
plasma plating
ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
she cannot bear heat
طاقت گرما را ندارد
she cannot bear heat
تاب گرما رانمیاورد
temperature independent paranagnetism
پارامغناطیس گرما مستقل
swelters
از گرما بیحال شدن
sweltered
از گرما بیحال شدن
swelter
از گرما بیحال شدن
thermotropism
حساسیت نسبت به گرما
thermoelectric effect
اثر گرما- برق
therm
واحد گرما حمام
therm
حمام عمومی گرما
therms
واحد گرما حمام
to resist heat
تاب گرما اوردن
to evolve heat
گرما بیرون دادن
therms
حمام عمومی گرما
thermotaxis
تحرک در اثر گرما
thermonuclear reaction
واکنش گرما- هستهای
warmth
تعادل گرما ملایمت
thermolytic
وابسته به تحلیل گرما
thermoforming
شکل دادن با گرما
thermotropic
علاقمند به گرما دماگرای
radiator
بیرون دهنده گرما
cooling water thermometer
گرما سنج اب سرد
calory
واحد سنجس گرما
fehrenheit thermometer
گرما سنج فارنهایت
heat flux density
چگالی شار گرما
b.t.u.
واحد بریتانیایی گرما
hot shorteness
شکنندگی حاصل از گرما
baking enamel
لعاب دادن با گرما
chinical t.
گرما سنج طبی
british thermal unit
واحد بریتانیایی گرما
heat transfer coefficient
ضریب انتقال گرما
diathermacy
خاصیت هدایت گرما
calories
واحد سنجس گرما
heat-stroke
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat stroke
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
calorie
واحد سنجس گرما
radiators
بیرون دهنده گرما
mechanical equivalent of heat
هم ارز مکانیکی گرما
convectors
جسم انتقال دهنده گرما
stew
خیس عرق شدن
[در گرما]
heat radiates from the stove
گرما ازبخاری متشعشع میشود
electricity
مین نور یا گرما یا نیرو
heater
بخاری دستگاه تولید گرما
heaters
بخاری دستگاه تولید گرما
thermolytic
وابسته به تجزیه در اثر گرما
thermographic
وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
calorie
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
calories
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
conductibility of heat
قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
warm spot
اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
convector
جسم انتقال دهنده گرما
registers
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
variations of temperature
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
register
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
cylinder liner
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
photoresist
روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
chromometer
ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
epicritic
تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
In the heat of the moment
<idiom>
[در گرما گرم کار]
[بحث ومجادله لفظی]
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
thermostatics
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
advection
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
material theory of heat
پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
glass wool
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
cracking
وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
stirling cycle
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
thermodynamics
علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
accelerators
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
electrosensitive
کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
conductance
رسانایی الکتریکی گرما رسانایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com