Total search result: 80 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
good relations |
روابط حسنه |
|
|
Search result with all words |
|
entente |
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم |
ententes |
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم |
ententes cordiales |
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم |
amity |
روابط حسنه حسن تفاهم |
rapprochement |
ایجاد روابط حسنه |
Other Matches |
|
labor relations |
روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری |
civil military relations |
روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر |
reestablishment of diplomatic relations |
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی |
public morals |
اخلاق حسنه |
good relations |
مناسبات حسنه |
prejudicial to public morality |
منافی اخلاق حسنه |
well conditioned |
نیکو خصال دارای صفات حسنه |
psychophysics |
علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک |
relations |
روابط |
diplomatic relations |
روابط سیاسی |
public affairs |
روابط عمومی |
diplomatic relations |
روابط دیپلماتیک |
disengagement |
متارکه روابط |
economic relations |
روابط اقتصادی |
social relations |
روابط اجتماعی |
financial relations |
روابط مالی |
terming |
روابط فصل |
termed |
روابط فصل |
term |
روابط فصل |
ideological relations |
روابط ارمانی |
paratactic |
فاقد روابط |
marital relations |
روابط زناشویی |
space relations |
روابط فضایی |
communal relationship |
روابط ناحیهای |
public relations |
روابط عمومی |
rapporchment |
تجدید روابط |
sexual relations |
روابط جنسی |
industrial relations |
روابط صنعتی |
means end relations |
روابط وسیله- هدف |
flesh and blood <idiom> |
روابط نزیک داشتن |
ideological relations |
روابط ایده ئولوژیک |
interstate relations |
روابط بین الدول |
rupture of diplomatic relations |
قطع روابط سیاسی |
industrial relations |
روابط کارگر وکارفرما |
breach of diplomatic relations |
قطع روابط سیاسی |
community relations |
قسمت روابط عمومی |
come to rupture |
قطع روابط کردن |
come to a rupture |
قطع روابط کردن |
good neigbourly relations |
روابط حسن همجواری |
break of relations |
قطع روابط کردن |
severance of diaplomatic relations |
قطع روابط سیاسی |
interruption of diplomatic relations |
قطع روابط سیاسی |
phalanstery |
روابط تعاونی اجتماعی |
rupture of diplomatic relations |
قطع روابط دیپلماتیک |
psychophysics |
مبحث روابط روان وماده |
sociometry |
سنجش روابط افراد جامعه |
international economic relations |
روابط اقتصادی بین المللی |
anthropology |
مبحث روابط انسان با خدا |
international |
وابسته به روابط بین المللی |
electro magnetism |
علم روابط فیزیکی میان |
internationals |
وابسته به روابط بین المللی |
psychophysical |
وابسته بعلم روابط میان تن وروان |
to break off diplomatic relations |
روابط دیپلماتیکی را قطع کردن [سیاست] |
to off negotiations |
اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن |
The sever ones connections ( relation ) with someone . |
روابط خود را با کسی قطع کردن |
dynamic relation |
روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول |
minnesota spacial relations test |
ازمون روابط فضایی مینه سوتا |
interdenominational |
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر |
pragmatics |
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها |
community relations |
روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی |
input output analysis |
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد |
geopolitic |
علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند |
civil censorship |
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان |
bioecology |
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد |
reciprocal agreement |
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند |
immunogenetics |
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی |
zoo ecology |
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی |
karyosystematice |
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد |
sexes |
احساسات جنسی روابط جنسی |
sex |
احساسات جنسی روابط جنسی |
public relations officer |
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی |
public relations officers |
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی |
european monetary agreement |
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین |
e c e |
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است |