English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (1 milliseconds)
English Persian
good neigbourly relations روابط حسن همجواری
Other Matches
juxtaposition همجواری
labor relations روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
civil military relations روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
reestablishment of diplomatic relations برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
psychophysics علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
relations روابط
space relations روابط فضایی
disengagement متارکه روابط
diplomatic relations روابط دیپلماتیک
diplomatic relations روابط سیاسی
communal relationship روابط ناحیهای
social relations روابط اجتماعی
financial relations روابط مالی
sexual relations روابط جنسی
good relations روابط حسنه
ideological relations روابط ارمانی
rapporchment تجدید روابط
marital relations روابط زناشویی
public affairs روابط عمومی
paratactic فاقد روابط
economic relations روابط اقتصادی
public relations روابط عمومی
termed روابط فصل
terming روابط فصل
industrial relations روابط صنعتی
term روابط فصل
rupture of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
means end relations روابط وسیله- هدف
industrial relations روابط کارگر وکارفرما
rapprochement ایجاد روابط حسنه
interstate relations روابط بین الدول
ideological relations روابط ایده ئولوژیک
rupture of diplomatic relations قطع روابط دیپلماتیک
phalanstery روابط تعاونی اجتماعی
come to rupture قطع روابط کردن
break of relations قطع روابط کردن
community relations قسمت روابط عمومی
severance of diaplomatic relations قطع روابط سیاسی
interruption of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
flesh and blood <idiom> روابط نزیک داشتن
come to a rupture قطع روابط کردن
breach of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
international وابسته به روابط بین المللی
psychophysics مبحث روابط روان وماده
electro magnetism علم روابط فیزیکی میان
international economic relations روابط اقتصادی بین المللی
amity روابط حسنه حسن تفاهم
sociometry سنجش روابط افراد جامعه
anthropology مبحث روابط انسان با خدا
internationals وابسته به روابط بین المللی
to break off diplomatic relations روابط دیپلماتیکی را قطع کردن [سیاست]
The sever ones connections ( relation ) with someone . روابط خود را با کسی قطع کردن
psychophysical وابسته بعلم روابط میان تن وروان
minnesota spacial relations test ازمون روابط فضایی مینه سوتا
dynamic relation روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
to off negotiations اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
interdenominational وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
ententes روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes cordiales روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
community relations روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
entente روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
input output analysis تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
geopolitic علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
civil censorship سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
bioecology رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyosystematice بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
sexes احساسات جنسی روابط جنسی
sex احساسات جنسی روابط جنسی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com