English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (9 milliseconds)
English Persian
child psychology روانشناسی کودک
Other Matches
psychological عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
gestalt psychology روانشناسی گشتالت روانشناسی هیات نگر
genetic psychology روانشناسی تکوینی روانشناسی ژنتیکی
infants کودک
baby کودک
tyke کودک
tike کودک
bantling کودک
infant کودک
kinchin کودک
babies کودک
toddler کودک نو پا
toddlers کودک نو پا
it ان کودک
chit کودک
chits کودک
child کودک
carrycots صندلی کودک
childproof کودک ایمن
schoolchild کودک دبستانی
suckling کودک شیرخواره
schoolchildren کودک دبستانی
carrycot صندلی کودک
pediatrics پزشکی کودک
pedology کودک شناسی
feral child کودک وحشی
day care center مهد کودک
puerilism کودک خویی
rejected child کودک مطرود
puerilism کودک منشی
child study کودک پژوهی
child psychiatry روانپزشکی کودک
child law حقوق کودک
child development رشد کودک
child centered کودک محور
infantilism کودک ماندگی
suckles کودک شیرخوار
babyish کودک مانند
kidded کودک بچه
kid کودک بچه
kindergartens باغ کودک
kindergarten باغ کودک
suckle کودک شیرخوار
suckled کودک شیرخوار
nurseries مهد کودک
nursery مهد کودک
infanticide کودک کشی
kidding کودک بچه
suckling کودک شیر خوار
wolf child کودک گرگ پرورده
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
problem child کودک مشکل افرین
child guidance clinic درمانگاه راهنمایی کودک
enelicomorphism بزرگسال انگاری کودک
pedometer رشد سنج کودک
backward child کودک عقب مانده
pedimeter رشد سنج کودک
child abuse بهره کشی از کودک
eros صورت کودک بالدار
psychology روانشناسی
toddlers کودک تازه براه افتاده
babes کودک شخص ساده و معصوم
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
babe کودک شخص ساده و معصوم
toddle کودک تازه براه افتاده
toddled کودک تازه براه افتاده
toddling کودک تازه براه افتاده
toddler کودک تازه براه افتاده
toddles کودک تازه براه افتاده
weanling کودک تازه از شیر گرفته
deliriousness دیوانگی [روانشناسی]
military psychology روانشناسی نظامی
school psychology روانشناسی اموزشگاهی
organismic psychology روانشناسی ارگانیسمی
occupational psychology روانشناسی شغلی
organizational psychology روانشناسی سازمانی
social psychology روانشناسی اجتماعی
psychologic وابسته به روانشناسی
psycholinguistics روانشناسی زبان
pseudopsychology شبه روانشناسی
political psychology روانشناسی سیاسی
piagetian psychology روانشناسی پیاژهای
physiological psychology روانشناسی فیزیولوژیکی
philosophical psychology روانشناسی فلسفی
personnel psychology روانشناسی استخدامی
medical psychology روانشناسی پزشکی
mathematical psychology روانشناسی ریاضی
criminal psychology روانشناسی کیفری
experimental psychology روانشناسی ازمایشی
existential psychology روانشناسی وجودی
pedagogical psychology روانشناسی پرورشی
educational psychology روانشناسی پرورشی
aviation psychology روانشناسی هوانوردی
comparative psychology روانشناسی تطبیقی
differential psychology روانشناسی افتراقی
developmental psychology روانشناسی رشد
clinical psychology روانشناسی بالینی
depth psychology روانشناسی عمقی
abnormal psychology روانشناسی نابهنجاری
armchair psychology روانشناسی مجلسی
applied psychology روانشناسی کاربردی
mass psychology روانشناسی توده ها
consulting psychology روانشناسی مشاورهای
counseling psychology روانشناسی مشاورهای
analytical psychology روانشناسی تحلیلی
industrial psychology روانشناسی صنعتی
individual psychology روانشناسی فردنگر
animal psychology روانشناسی حیوانی
general psychology روانشناسی عمومی
functional psychology روانشناسی کارکردی
forensic psychology روانشناسی قانونی
folk psychology روانشناسی قومی
dewy-eyed معصوم و پاک چون کودک بی گناه
childlike ساده وبی الایش کودک مانند
dewy eyed معصوم و پاک چون کودک بی گناه
Jungian پیروی یونگ [روانشناسی]
need for affection مهر طلب [روانشناسی]
imaginary friends دوستان خیالی [روانشناسی]
deliriousness روان آشفتگی [روانشناسی]
deliriousness پرت گویی [روانشناسی]
deliriousness هذیان گویی [روانشناسی]
deep sleep خواب عمیق [روانشناسی]
slow-wave sleep [SWS] خواب عمیق [روانشناسی]
succorance مهر طلب [روانشناسی]
neuropsychology روانشناسی عصب شناختی
consumer psychology روانشناسی مصرف کننده
stimulus response psychology روانشناسی محرک- پاسخ
s r psychology روانشناسی محرک- پاسخ
cross cultural psychology روانشناسی میان فرهنگی
environmental psychology روانشناسی محیط نگر
psychobiology روانشناسی زیست شناختی
ethnopsychology روانشناسی قوم شناختی
phenomenological psychology روانشناسی پدیدار نگر
faculty psychology روانشناسی قوای ذهنی
personalistic psychology روانشناسی شخص نگر
hormic psychology روانشناسی غایت نگر
introspective psychology روانشناسی درون نگر
objective psychology روانشناسی عینی نگر
structural psychology روانشناسی ساخت گرا
topological psychology روانشناسی مکان نگر
association psychology روانشناسی تداعی گرا
atomistic psychology روانشناسی جزء نگر
community psychology روانشناسی اجتماع نگر
vector psychology روانشناسی بردار نگر
act psychology روانشناسی عمل نگر
subjective psychology روانشناسی ذهنی گرا
nurser شیشه درجه دار برای شیردادن کودک
Cupid خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
teething ring حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal. مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
cupids خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
slow-wave sleep [SWS] مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
deep sleep مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
I am thinking of baby number two as I am not getting any younger. من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
to go cold turkey یکدفعه اعتیادی را ترک کردن [روانشناسی] [پزشکی]
behaviorism مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
structuralism بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
psychologize پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
trot یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com