Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (29 milliseconds)
English
Persian
steering
روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
Other Matches
range
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranges
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranged
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
combat crew
خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
gross weight
وزن کل هواپیما یاخودرو با بار وزن خالص
zooms
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
zoom
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
zoomed
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
drives
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drive
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
collimator
وسیله روانه کردن توپ کولیماتور روانه کردن توپ
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
send away
روانه کردن
to give the mitten
روانه کردن
sends
روانه کردن
pack off
روانه کردن
sending
روانه کردن
to pack off
روانه کردن
send
روانه کردن
hale
روانه کردن
orientation
روانه کردن
dismisses
روانه کردن
dismiss
روانه کردن
kick out
<idiom>
روانه کردن
lay
روانه کردن
lays
روانه کردن
to give the sack
روانه کردن
to send away
روانه کردن
dispateh
روانه کردن
dismissing
روانه کردن
to put a way childish
روانه کردن
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
orientation
روانه کردن دستگاهها
to send one to the right about
کسی را روانه کردن
reciprocal
روانه کردن متقابله
direct laying
روانه کردن مستقیم
dispatches
روانه کردن فرستادن
to send someone packing
کسیرا روانه کردن
despatched
روانه کردن فرستادن
laying
روانه کردن توپ
dispatched
روانه کردن فرستادن
despatches
روانه کردن فرستادن
dispatch
روانه کردن فرستادن
despatching
روانه کردن فرستادن
orient
روانه کردن تطبیق دادن
orienting
روانه کردن تطبیق دادن
orients
روانه کردن تطبیق دادن
get off
روانه کردن عقب رفتن از
reciprocal laying
روانه کردن متقابله توپها
depart
روانه شدن حرکت کردن
indirect fire
روانه کردن غیر مستقیم
departs
روانه شدن حرکت کردن
departing
روانه شدن حرکت کردن
relay
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relays
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relayed
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
lay
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
let out
<idiom>
روانه کردن یا مرخص شدن (ازکلاس)
lays
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
layihg azimuth
گرای روانه کردن لوله توپ
gun pointing data
عناصر مربوط به روانه کردن توپ
embarkation area
محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
sends
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
directing
اداره کردن روانه کردن وسایل
send
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
sending
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
pip matching
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
launches
روانه کردن مامور کردن
launching
روانه کردن مامور کردن
launched
روانه کردن مامور کردن
launch
روانه کردن مامور کردن
exorcised
دفع کردن راندن
repulsed
دفع کردن راندن
repulses
دفع کردن راندن
repulsing
دفع کردن راندن
exorcises
دفع کردن راندن
exorcizing
دفع کردن راندن
whisks
راندن جاروب کردن
chace
راندن واخراج کردن
exorcising
دفع کردن راندن
exorcizes
دفع کردن راندن
exorcize
دفع کردن راندن
exorcized
دفع کردن راندن
repulse
دفع کردن راندن
chasing
راندن واخراج کردن
whisk
راندن جاروب کردن
whisking
راندن جاروب کردن
whisked
راندن جاروب کردن
chases
راندن واخراج کردن
chased
راندن واخراج کردن
chase
راندن واخراج کردن
disroot
ازجای خودبیرون کردن راندن
dislodging
از جای خودبیرون کردن راندن
dislodge
از جای خودبیرون کردن راندن
dislodged
از جای خودبیرون کردن راندن
dislodges
از جای خودبیرون کردن راندن
rammed
پر کردن توپ راندن به داخل لوله
rams
پر کردن توپ راندن به داخل لوله
ram
پر کردن توپ راندن به داخل لوله
To treat them all alike. (indiscriminately).
همه رابا یک چوب راندن ( یکسان رفتار کردن )
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
direct fire
هدایت کردن اتش روانه کردن اتش
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
jig
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
streamed
روانه
streams
روانه
stream
روانه
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
stream routing
روند روانه
information flow
روانه خبر
reshaping
روانه کاری
goes
روانه ساختن
go
روانه ساختن
to get the mitten
روانه شدن
flings
روانه ساختن
flinging
روانه ساختن
fling
روانه ساختن
to get one's mittimus
روانه شدن
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
crashingly
سقوط کردن هواپیما
crashing
سقوط کردن هواپیما
crashes
سقوط کردن هواپیما
crashed
سقوط کردن هواپیما
cocooning
رنگ کردن هواپیما
change over
عوض کردن
[هواپیما]
crash
سقوط کردن هواپیما
crash-lands
سقوط کردن هواپیما
crash land
سقوط کردن هواپیما
crash-land
سقوط کردن هواپیما
crash-landed
سقوط کردن هواپیما
crash-landing
سقوط کردن هواپیما
launghing
روانه سازی پرتاب
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
back sight method
روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
aborting
سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted
سقوط کردن موشک یا هواپیما
turn off guidance
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
aborts
سقوط کردن موشک یا هواپیما
take off
برداشتن پرواز کردن هواپیما
abort
سقوط کردن موشک یا هواپیما
continuously pointed fire
اتش روانه شده مداوم
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
cocooning
اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
airlifts
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifting
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
picketing
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
airlift
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifted
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
wrecking
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
ramps
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
wrecks
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
parking
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
aircraft arresting reset unit
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
ramp
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
vector
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vectors
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
bow line
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
bail out
به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
transfer loader
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
staging base
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
sail
راندن
row
راندن
advances
راندن
power
راندن
unkennel
راندن
powered
راندن
steering
راندن
advance
راندن
rein
راندن
stubbed
راندن
advancing
راندن
sailed
راندن
pulsion
راندن
sailings
راندن
rows
راندن
rowed
راندن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com