English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
ecclesiogenic neurosis روان رنجوری مذهبی
Other Matches
neurosis روان رنجوری
neuroses روان رنجوری
psychoneurosis روان رنجوری
social neurosis روان رنجوری اجتماعی
school neurosis روان رنجوری اموزشگاهی
combat fatigue روان رنجوری جنگ
shell shock روان رنجوری جنگ
character neurosis روان رنجوری منش
anxiety neurosis روان رنجوری اضطرابی
pseudoneurosis روان رنجوری کاذب
actual neurosis روان رنجوری واقعی
obsessional neurosis روان رنجوری وسواسی
war neurosis روان رنجوری جنگ
combat neurosis روان رنجوری جنگ
experimental neurosis روان رنجوری ازمایشی
family neurosis روان رنجوری خانوادگی
shell-shock روان رنجوری جنگ
transference neurosis روان رنجوری انتقال
conversion neurosis روان رنجوری تبدیلی
vaccum neurosis روان رنجوری پوچی
traumatic neurosis روان رنجوری اسیب زاد
narcissistic neurosis روان رنجوری خود شیفتگی
pathoneurosis روان رنجوری بیماری زاد
obsessive compupsive disorer روان رنجوری وسواسی فکری- عملی
neurotic anxiety اضطراب روان رنجوری اضطراب نوروتیک
neurotic depression افسردگی روان رنجوری افسردگی نوروتیک
concordat پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
affliction رنجوری
afflictions رنجوری
undernutrition رنجوری
afflictedness رنجوری
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
psychophysics علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
churchly مذهبی
churchgoer مذهبی
religious مذهبی
churchgoers مذهبی
holy day تعطیل مذهبی
sects فرقه مذهبی
semireligious نیمه مذهبی
service book کتب مذهبی
missioner مبلغ مذهبی
converter مبلغ مذهبی
convertor مبلغ مذهبی
tenet متعقدات مذهبی
R.E تحصیلات مذهبی
neologize مذهبی بودن
religious rites شعائر مذهبی
spirituality روحیه مذهبی
holiday تعطیل مذهبی
guru معلم مذهبی
revivals جنبش مذهبی
revival جنبش مذهبی
sect فرقه مذهبی
gurus معلم مذهبی
ritual تشریفات مذهبی
religionism غیرت مذهبی
religiose مذهبی بودن
pontifex شورای مذهبی
pastoral psychiatry روانپزشکی مذهبی
religiosity تعصب مذهبی
religious matters مسائل مذهبی
religious tenets عقاید مذهبی
holidays تعطیل مذهبی
dogmatism تعصب مذهبی
missionaries مبلغ مذهبی
devout مذهبی عابد
clergymen عالم مذهبی
clergyman عالم مذهبی
missionary مبلغ مذهبی
swami رهبر مذهبی هندی
tabu منع یانهی مذهبی
cantor اواز خوان مذهبی
catechesis تعالیم مذهبی شفاهی
crusades جنگ مذهبی نهضت
crusaded جنگ مذهبی نهضت
chaplain activities fund اعتبار امور مذهبی
crusade جنگ مذهبی نهضت
traditor خائن در امر مذهبی
catechetic وابسته به تعالیم مذهبی
psalm سرود مذهبی خواندن
psalms سرود مذهبی خواندن
pauli اصول مذهبی پولس
catechism تعلیم ودستور مذهبی
catechisms پرسش نامه مذهبی
catechisms تعلیم ودستور مذهبی
revivalist طرفدار احیای مذهبی
revivalists طرفدار احیای مذهبی
revivalism اصول بیداری مذهبی
synod مجلس منافره مذهبی
synods مجلس منافره مذهبی
rectorate ریاست بنگاه مذهبی
religious sentiments احساسات وعقاید مذهبی
Easter Sepulchre تشریفات مذهبی تدفین
sacramental وابسته به مراسم مذهبی
psalter سرود مذهبی مزامیر
priggism تعصب سخت مذهبی
catechism پرسش نامه مذهبی
wowser مذهبی و خرده گیر
crusading جنگ مذهبی نهضت
taboos منع یانهی مذهبی
taboo منع یانهی مذهبی
rite مراسم تشریفات مذهبی
Religious (political) fanaticism تعصبات مذهبی ( سیاسی )
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
holyday روز تعطیل مذهبی
hymnbook کتاب سرود مذهبی
Mother Superior رئیس بنیاد مذهبی
Mother Superiors رئیس بنیاد مذهبی
dogmatics مبحث شعائر مذهبی
church کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
sacrilegious مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
anagoge تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagogy تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
indoctrinating تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinates تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinate تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indifferentism لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
menology سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
Scientology ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
sisterhood انجمن خیریه مذهبی نسوان
dogmatize تعصب مذهبی نشان دادن
neologian متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
vigilantism پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
neologian وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
churches کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
secular دورهای غیر مذهبی دنیائی
archdiocese قلمرو مذهبی اسقف اعظم
revivalist movement جنبش اصول بیداری مذهبی
jacobin عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
theocracies حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
taperer حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
simoniac خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
druze یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
scholasticism شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
vicarage محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
vicarages محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
casuistry حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
theocracy حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
interdenominational وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
last rites مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
the r. مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
superstitious uses مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
revealed religion مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
rigorist کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
religioner شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
shout song سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
Carthusian [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
canoness زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
month's mind ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
pious fraud حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
religionize دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
lay rezder عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
bar mitzvahs پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
neological ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
bar mitzvah پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
Jesuit عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuits عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
shifting sand شن روان
flowingly روان
cursive روان
flowing روان
profluent روان
glib روان
fluent روان
dust bowl شن روان
voluble روان
easier روان
gushing روان
easiest روان
slurry گل روان
liquids روان
liquid روان
running water اب روان
facile روان
ghost روان
inviscid روان
liquidly روان
lotic water اب روان
easy روان
spiriting روان
handier روان
ghosts روان
handiest روان
psyche روان
handy روان
glibly روان
fluid روان
spirit روان
fluids روان
deacons خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
voodooism ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
deacon خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com