English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (13 milliseconds)
English Persian
fenestration روزنه گشایی
Other Matches
public رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
indehiscence نا گشایی
decoding رمز گشایی
dissection کالبد گشایی
problem-solving مساله گشایی
opening joints درز گشایی
necroscopy کالبد گشایی
raking out of a joint درز گشایی
cryptographic مربوط به رمز گشایی
relief گره گشایی جبران
pickelock دزد قفل گشایی
Problem - solving . گره گشایی ( رفع مشکل )
executed رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
execute رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executes رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executing رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
processor پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه
fetches رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetch رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetched رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
cryptography مط العه روش ها و تکنیکهای رمز گذاری و رمز گشایی
cryptographic قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده
venting روزنه
holing روزنه
vented روزنه
eyelet روزنه
vent روزنه
port روزنه
eyelets روزنه
loop hole روزنه
OS روزنه
vents روزنه
window روزنه
pores روزنه
fenestra روزنه
casement روزنه
eyehole روزنه
casements روزنه
breathing hole روزنه
dream hole روزنه
fossa روزنه
pore روزنه
orifice روزنه
case ment روزنه
imperforate بی روزنه
hatched روزنه
hatch روزنه
apertures روزنه
stoma روزنه
outlet روزنه
winnock روزنه
outlets روزنه
peepholes روزنه
peephole روزنه
meshing روزنه
orifices روزنه
hatches روزنه
aperture روزنه
loop-hole روزنه
hole روزنه
chik روزنه
ostium روزنه
peep hole روزنه
spy hole روزنه
breathing-hole روزنه
port hole روزنه
holes روزنه
mesh روزنه
meshes روزنه
holed روزنه
fenestra ovalis روزنه بیضی
oval window روزنه بیضی
wall opening روزنه دیوار
fenestella روزنه محراب
ray of hope روزنه امید
dumb chamber اطاق بی روزنه
wicker work روزنه درنصفه
vision slit روزنه دید
orifice diameter قطر روزنه
meatus روزنه معبر
porosity نسبت روزنه ها
oeil de boeuf روزنه گرد
illumniation aperture روزنه روشنایی
inspection hole روزنه بازبینی
illuminating aperture روزنه روشنایی
foramen روزنه مخرج
stomatous روزنه دار
round window روزنه گرد
string picture روزنه کمان
fenestra rotunda روزنه گرد
sky light روزنه سقف
mesh aperture روزنه شبکه
eying روزنه دار
apertures روزنه گشادگی
slot روزنه شیار
loopholes مفر روزنه
loophole مفر روزنه
slots روزنه شیار
cellular روزنه دار
slotting روزنه شیار
perforate روزنه دار
eyes روزنه دار
eyeing روزنه دار
eye روزنه دار
bulls eye روزنه گرد
airports روزنه هوا
aperture روزنه گشادگی
aperture روزنه دید
airport روزنه هوا
perforates روزنه دار
apertures روزنه دید
perforating روزنه دار
louver گنبد روزنه دار
louvre گنبد روزنه دار
louvers گنبد روزنه دار
archery-house روزنه باریک تیزاندازی
eyelet plier انبردست روزنه دار
scuttle عقب نشینی روزنه
peep نیش افتاب روزنه
pores روزنه خلل وفرج
scuttling عقب نشینی روزنه
peeped نیش افتاب روزنه
peeping نیش افتاب روزنه
peeps نیش افتاب روزنه
eye hook قلاب روزنه دار
scuttled عقب نشینی روزنه
eye bolt پیچ روزنه دار
scuttles عقب نشینی روزنه
interfenestration پهنای حرزمیان دو روزنه
pore روزنه خلل وفرج
shutters پشت پنجرهای پرده روزنه
shutter پشت پنجرهای پرده روزنه
micropyle روزنه یاسوراخ بسیار ریزوخرد
interfenestration فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
jetting جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jetted جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jets جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
holing نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
hole نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
static vent روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
jet جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
oubiette زندان پنهان که در بالای ان یک روزنه هست و بس سیاه چال
hatch way روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
lancet [پنجره نوک تیز با روزنه ی باریک برای عبور نور]
kerb inlet روزنه یا منفذی که در زیرجدول جهت عبور اب باران تعبیه میشود
cipher رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
port روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com