Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 88 (7 milliseconds)
English	Persian
the nuptial day	روز عروسی
Search result with all words
hymen	خدای عروسی ونکاح
hymen	عروسی
hymens	خدای عروسی ونکاح
hymens	عروسی
marriage	عروسی
marriage	جشن عروسی
marriages	عروسی
marriages	جشن عروسی
bridal	عروسی
bridal	جشن عروسی
consummate	انجام دادن عروسی کردن
consummated	انجام دادن عروسی کردن
consummates	انجام دادن عروسی کردن
consummating	انجام دادن عروسی کردن
married	عروسی کرده متاهل
wed	عروسی کردن با
remarried	دوباره عروسی کردن
remarries	دوباره عروسی کردن
remarry	دوباره عروسی کردن
marries	عروسی کردن
marry	عروسی کردن
espouse	عروسی کردن نامزدکردن
espoused	عروسی کردن نامزدکردن
espouses	عروسی کردن نامزدکردن
espousing	عروسی کردن نامزدکردن
espousal	عروسی
anniversaries	جشن سالیانه عروسی
anniversary	جشن سالیانه عروسی
wedding ring	انگشتر عروسی
nuptial	نکاحی عروسی
nuptial	عروسی
nuptials	نکاحی عروسی
nuptials	عروسی
diamond wedding	شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
diamond weddings	شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
golden wedding	جشن پنجاهمین سال عروسی
golden weddings	جشن پنجاهمین سال عروسی
wedding	جشن عروسی
wedding	عروسی
weddings	جشن عروسی
weddings	عروسی
matrimonial	وابسته به عروسی
matrimony	عروسی
wedlock	عروسی
antenuptial	مربوط به پیش از عروسی
d. wedding	جشن شصتمین سال عروسی
deuterogamy	عروسی دوم باره تجدیدفراش
digamy	عروسی دوباره
genial bed	رختخواب یافراش عروسی
get marriage	عروسی کردن
handfast	پیمان عروسی
handfast	دست نامزدی پیمان عروسی بستن با حلقه
hedge marriage	عروسی زیرجلی
hymeneal	سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
internuptial	وابسته به عروسی
left handed marriage	عروسی با پست تر از خود عروسی با غیر هم کفو
love match	عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
maritally	چنانکه وابسته بشوهر باشد از راه عروسی
marriage lines	گواهی نامه عروسی
marriage preparations	تدارکات عروسی
marriageable	درخور عروسی
married under a contract unlimited perio	زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
mismarriage	عروسی ناجور
morganatic marriage	عروسی یکی از بزرگان بازنی که ازطبقات پست که باشوهرخودهم پایه نمیشود
nuptial ceremonies	ایین عروسی
p sexual relations	امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
postnuptial	وابسته به بعد از عروسی
promise of marriage	قول یا پیمان عروسی
proposal of marriage	پیشنهاد عروسی
relative impediment	محظور شرعی برای عروسی
sham marriage	عروسی ساختگی یا دروغی
silver wedding	بیست وپنجمین سال عروسی
spousal	عروسی
spousal	زفاف وابسته به عروسی
the advantages of marriage	فوائد عروسی
they were made one	یعنی باهم عروسی کردند
to chang one's condition	عروسی کردن
to get married	عروسی کردن
to change ones condition	عروسی کردن
to pop the question	پیشنهاد عروسی کردن
trigmous	سه بار عروسی کرده
wedding cake	کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
wedding day	روز عروسی جشن سالیانه عروسی
wedding party	مجلس عروسی یا عقد کنان
We have a wedding ceremony comin off.	جشن عروسی در پیش داریم
to come dressed in your wedding finery	با لباس عروسی آمدن
a wedding with all the trimmings [fixings]	یک عروسی با هر چیزی که باهاش می آید
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com