Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English
Persian
kerchief
روسری دستمال سر
kerchiefs
روسری دستمال سر
Other Matches
hood
روسری
head band
روسری
head dress
روسری
head gear
روسری
scarf
روسری
scarfs
روسری
head tire
روسری
headgear
روسری
hoods
روسری
headscarf
روسری
kerchief
زن روسری پوش
kerchiefed or chift
روسری دار
headdresses
روسری زنانه
headdress
روسری زنانه
head-dresses
روسری زنانه
faille
روسری خانم ها
kerchiefs
زن روسری پوش
mantilla
یک جور روسری زنانه
caul
نوعی روسری مشبک توری
peplos
یکجور روسری زنانه دریونان باستان
calash
کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
barbe
شال گردن یا روسری دندانهای ریز
wimple
روسری زنان قرون وسطی چرخ
tulle
پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
headdress
دستمال سر
handkerchief
دستمال
napkin
دستمال
napkins
دستمال
kerchief
دستمال
kerchiefs
دستمال
handkerchiefs
دستمال
kerchief
دستمال سر
hankies
دستمال
hanky
دستمال
neck cloth
دستمال گردن
dish clout
قاب دستمال
snot rag
دستمال دماغ
dish cloth
قاب دستمال
neckcloth
دستمال گردن
a napkin
یک دستمال سفره
towel
دستمال کاغذی
table linen
دستمال سفره
necker chief
دستمال گردن
ascot
دستمال گردن
serviettes
دستمال سفره
shawl
دستمال گردن
neckerchiefs
دستمال گردن
neckerchief
دستمال گردن
bandannas
دستمال گلدار
bandanna
دستمال گلدار
bandana
دستمال گلدار
napkins
دستمال سفره
napkin
دستمال سفره
ties
دستمال گردن
shawls
دستمال گردن
handkerchief
دستمال گردن
serviette
دستمال سفره
pocket handkerchiefs
دستمال جیبی
pocket handkerchief
دستمال جیبی
towels
دستمال کاغذی
yashmak shawl
دستمال کاغذی
Kleenexes
دستمال کاغذی
Kleenex
دستمال کاغذی
handkerchiefs
دستمال گردن
tie
دستمال گردن
doilies
دستمال کوچک سرسفره
doily
دستمال کوچک سرسفره
tissue paper
دستمال کاغذی نازک
doyley
دستمال کوچک سرسفره
doyly
دستمال کوچک سرسفره
pullicate
یکجور دستمال رنگی
napkin ring
حلقه دستمال پا سفره
blowrag
دستمال جیب
[اصطلاح عامیانه]
tea cloth
دستمال برای خشکاندن فنجان ها
snot rag
دستمال جیب
[اصطلاح عامیانه]
Take this handkerchief and wipe your eyes.
این دستمال را بگیر اشکهایت را پاک کن
lambrequin
دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
belcher
دستمال گردن با زمینه ابی وخال سفید
She scrunched the handkerchief into a ball.
او
[زن]
دستمال جیب خود را به یک توپ مچاله کرد.
sanitary napkin
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkins
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
to wave one's handkerchief
دستمال جیب خود را
[برای کسی]
تکان دادن
pullicate
پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
jabot
دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
Could we have a napkin please?
ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
sudarium
دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
napery
سفره و ملافههای خانه دستمال سفره و سفره و غیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com