Dictiornary-Farsi | روشنایی ثابت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
constant luminance	روشنایی ثابت


Other Matches

iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
static employment	کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static test	ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital	سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing orders	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
sample	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
standing	ثابت دستورالعمل ثابت
steadies	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
luminance	روشنایی
lightness	روشنایی
illuminations	روشنایی
luminouity	روشنایی
peeps	روشنایی کم
peeping	روشنایی کم
peeped	روشنایی کم
peep	روشنایی کم
luminosity	روشنایی
illumination	روشنایی
night light	روشنایی شب
electric lighting	روشنایی
lightest	روشنایی
rushlight	روشنایی کم
lighted	روشنایی
clearness	روشنایی
light	روشنایی
lighting	روشنایی
search light illumination	روشنایی با نورافکن
candlelight	روشنایی شمع
luminance decay	کم شدن روشنایی
luminance channel	کانال روشنایی
optics	علم روشنایی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
lighting transformer	مبدل روشنایی
lighting switch	کلید روشنایی
lighting source	منبع روشنایی
illumination	شدت روشنایی
illuminations	شدت روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
glimmer	روشنایی ضعیف
room lighting	روشنایی اطاق
glimmered	روشنایی ضعیف
photology	دانش روشنایی
luminous flux	فلوی روشنایی
luminous intensity	شدت روشنایی
luminous power	قوه روشنایی
lux meter	روشنایی سنج
glimmers	روشنایی ضعیف
loom	هاله روشنایی
loomed	هاله روشنایی
light fluctuation	نوسان روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
luminous flux	شاره روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
photometer	روشنایی سنج
looms	هاله روشنایی
looming	هاله روشنایی
phot	واحد روشنایی
direct lighting	روشنایی مستقیم
illuminating aperture	روزنه روشنایی
asterism	روشنایی و نور
artifical light	روشنایی مصنوعی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illuminating device	تجهیزات روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illuminance	شدت روشنایی
gaslight	روشنایی گاز
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
earth light	روشنایی خاکستری
earth shine	روشنایی خاکستری
electric light	روشنایی برقی
country life	زندگی روشنایی
emergency lighting	روشنایی اضطراری
continuous illumination	روشنایی مداوم
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
ceiling light	روشنایی سقفی
full beam spread	باندکامل روشنایی
brightness signal	پیام روشنایی
brightness control	پیچ روشنایی
illumination method	روش روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
light control	کنترل روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
light meter	روشنایی سنج
light point	منبع روشنایی
lighting battery	باتری روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
lighting engineering	تکنیک روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
lighting feeder	تهیه روشنایی
lighting line	سیم روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
lighting outlet	خروجی روشنایی
light conditions	نسبتهای روشنایی
lighting control	کنترل روشنایی
light brightness control	کنترل روشنایی
illuminator	دستگاه روشنایی
illuminator	وسیله روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
incandescent lamp	لامپ روشنایی
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
intensity level	سطح روشنایی
intensity of illumination	شدت روشنایی
lambert	واحد روشنایی
glimmerings	روشنایی ضعیف
glimmering	روشنایی ضعیف
luminosity	بازده روشنایی
light adaptation	انطباق با روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
ray	روشنایی تشعشع
glared	روشنایی زننده
street lighting	روشنایی خیابان
sustained illumination	روشنایی مداوم
sustained illumination	روشنایی پایدار
flashed	روشنایی مختصر
glares	روشنایی زننده
flash	روشنایی مختصر
phosphorescence	روشنایی شب تابی
flashes	روشنایی مختصر
incandescence	روشنایی سیمابی
glare	روشنایی زننده
neon	شبیه روشنایی نئون
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی
lucifugous	گریزان از روشنایی روز
sensitive to light	حساس نسبت به روشنایی
gas lights	نور یا روشنایی گازی
to i. light from anything	گذر کردن روشنایی
gas light	نور یا روشنایی گازی
illumination photometer	شدت روشنایی سنج
illumination plan	طرح روشنایی منطقه
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
lighting point	محل یا نقطه روشنایی
lighting	سیستم روشنایی ماشین
it is pervious to light	روشنایی ازان می گذرد
lighting equipments	الات و ادوات روشنایی
at first light	در اولین روشنایی روز
over expose	زیاد روشنایی دادن
front lighting	روشنایی جلو ساختمان
lighting cable	کابل نور روشنایی
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
zodiacal light	روشنایی صبح کاذب
lighting hours	زمان روشنایی یا سوختن
lambent	دارای روشنایی ملایم
photorealistic	که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
photogenic	ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
lambency	ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
light is necessary to life	روشنایی لازمه زندگی است
photothropism	جنبش در تحت تاثیر روشنایی
will o the wisp	روشنایی مردابی فانوس شیطان
paraselene	روشنایی اطراف هاله ماه
photodynamic	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
will o the wisp	روشنایی کاذب درباغ سبز
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
intensity amplifier	تقویت کننده شدت روشنایی
ligting conditions	شرایط روشنایی نسبتهای نور
illumination	روشن کردن منطقه روشنایی
illuminations	روشن کردن منطقه روشنایی
photodynamics	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
friars lantern	روشنایی شبانه بر روی باطلاق
nit	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
light is necessary to life	روشنایی برای زندگی لازم است
phototherapy	معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
phot	واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
icebink	روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
lumen	واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
nits	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
fixes	ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix	ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
sheet lighning	برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
flare	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flares	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
photoconductive	مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
sidelights	اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
electroluminescent	قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
photosynthesis	ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
electroluminescing	که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
photoglyph	صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
sidelight	اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
mithra	نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
footcandle	واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
fog dog	روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود