Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
fog dog
روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
Other Matches
phosphene
حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
iceblink
روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
jetties
سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
jetty
سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
corposant
گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
town fog
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
it is of frequent
بسیار دیده میشود
bird's eye view
منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views
منظرهای که از بلندی دیده میشود
visually
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visuals
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
annunciator
ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
this word occurs in gulistan p
این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
lime light
روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
keloid or cheloid
یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
lanugo
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
dual
دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
many
اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
iguanodon
سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
addax
یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
rill erosion
این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
lags
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
bleeder
توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
bleeders
توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
near side
سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
virus
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
jaggies
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
viruses
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
certificate of damage
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
it is insensitive to light
روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
postscript
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
hyphen
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
m day force
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
sound off
قدم شماری درهنگام رژه رفتن
pivot foot
پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
loyalists
کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
loyalist
کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
screening
پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
find touch
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
climber
پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
inside
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closer
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
point bland
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
haemospasia
کشیدن خون بقسمتی ازتن چون درهنگام خون گرفتن
run duration
نرم افزاری است که درحافظه اصلی لازم است درهنگام اجرای برنامه
refresh buffer
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
approach
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
inurement
خو گرفتگی
addicts
: خو گرفتگی
mud silting
گل گرفتگی
addict
خو گرفتگی
congestion
گرفتگی
mugginess
گرفتگی
fouling
گرفتگی
blocking up
گرفتگی
mud filling
گل گرفتگی
decongestants
گرفتگی بر
haziness
مه گرفتگی
eclipsing
گرفتگی
sultriness
گرفتگی
mistiness
مه گرفتگی
melancholia
گرفتگی
eclipses
گرفتگی
eclipsed
گرفتگی
eclipse
گرفتگی
crick
گرفتگی
decongestant
گرفتگی بر
unstuck
بی گرفتگی
spasm
گرفتگی
spasms
گرفتگی
stasis
گرفتگی
coordinated illumination
روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
cramps
گرفتگی عضلانی
lunar eclipse
ماه گرفتگی
coprostasis
شکم گرفتگی
cramp
گرفتگی عضله
incurrence
تعلق گرفتگی
birth mark
ماه گرفتگی
eclipse of sun
افتاب گرفتگی
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی
dust laden
خاک گرفتگی
aggradation
شن گرفتگی برنهاد
cramp
گرفتگی عضلانی
myoclonus
گرفتگی عضلانی
inundation
سیل اب گرفتگی
sea sickness
دریا گرفتگی
fouling
جرم گرفتگی
fouling
لای گرفتگی
writer's cramp
دست گرفتگی
silting up
لای گرفتگی
roup
گرفتگی صدا
graphospasm
گرفتگی دست
grubbiness
گرم گرفتگی
cramps
گرفتگی عضله
sand filling
ماسه گرفتگی
morphiomania
خو گرفتگی به مرفین
mountain sickness
کوه گرفتگی
mant
زبان گرفتگی
mid wicket
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
opiumism
خو گرفتگی بکشیدن افیون
cramp in the calf
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
cramp in the leg
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
aggradation
فراسازی ماسه گرفتگی
systremma
[leg cramps]
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
hoarseness
گرفتگی صدا یا سینه
eclipse of the moon
ماه گرفتگی انخساف
charley horse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
cramp in the calf
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
cramp in the leg
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
obstruction
جلو گیری گرفتگی
obstructions
جلو گیری گرفتگی
systremma
[leg cramps]
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
contretemps
بدشانسی گرفتگی حالت
archer's paralysis
گرفتگی عضله کمانگیر
vaginismus
گرفتگی عضلات مهبل
charley horse
[American]
[colloquial]
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
vaginism
گرفتگی عضلات مهبل
iodism
خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
birthmark
علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
birthmarks
علامت ماه گرفتگی بر بدن
systremma
[leg cramps]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
cramp in the leg
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
cramp in the calf
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charley horse
کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
charleyhorse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
scaliness
پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
foghorn
شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorns
شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
adenoid
عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
charly horse
کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
cramps
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
blocking
گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
suffix notation
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
mastered
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
second
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
eyes
دیده
eye
دیده
eyeing
دیده
eying
دیده
eye water
اب دیده
peep
روشنایی کم
illuminations
روشنایی
night light
روشنایی شب
lightest
روشنایی
lighted
روشنایی
light
روشنایی
luminance
روشنایی
lightness
روشنایی
lighting
روشنایی
clearness
روشنایی
illumination
روشنایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com