English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
offset plottin روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
Other Matches
special corrections تصحیحات مخصوص
spotting charge خرج مشقی برای تصحیحات دیدبانی خرج مخصوص تنظیم تیر
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
air spot تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
mobile employment استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
pack artillery توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
processor bound اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود
user area فضای مخصوص استفاده کننده
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
vectograph عکس مخصوص استفاده از عینک برجسته بینی
basic کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
basics کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
mflops اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
cbl آموزش و تحصیلات با استفاده از برنامههای مخصوص روی یک کامپیوتر
desktop نمایش و چاپ متن با استفاده ازنرم افزار مخصوص
apple pascal یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مخصوص استفاده درخانواده
zero slot lan شبکه محلی که از آداپتور داخلی استفاده نمیکند و به جای آن از پورت مخصوص
fall back دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
corrections تصحیحات
numeric keypad یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
comouflage detection photography نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
position correction تصحیحات موضعی
amendment تصحیحات مکملها
amendments تصحیحات مکملها
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
transfer limit حدود تصحیحات انتقال تیر
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
gyrograph نمودارهای تصحیحات قطب نمای مغناطیسی ناو
host computer کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
teletext روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
attribute مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attributes مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attributing مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
transfer limit حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
flashed عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashes عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
q correction تصحیحات مربوط به هدف یاجای هدف
ordnace توپخانه
artillery توپخانه
ordnance توپخانه
gunnery توپخانه
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
hostile artillery توپخانه دشمن
gunner جمعی توپخانه
artillery رسته توپخانه
medium artillery توپخانه متوسط
light artillery توپخانه سبک
artillery توپخانه صحرایی
division artillery توپخانه لشگری
division artillery توپخانه لشگر
gunners جمعی توپخانه
corps artillery توپخانه سپاه
self propelled توپخانه خودکششی
artillerist متخصص توپخانه
artillery ammunition مهمات توپخانه
artillery annex پیوست توپخانه
artillery battalion گردان توپخانه
artillery brigade تیپ توپخانه
artillery corps قسمت توپخانه
artillery corps رسته توپخانه
gunner's party گروه توپخانه
turret برج توپخانه
turrets برج توپخانه
coastal artillery توپخانه ساحلی
artillery group گروه توپخانه
artillery mount قنداق توپخانه
artillery mount سکوی توپخانه
artillery piece قبضه توپخانه
cannonry توپ و توپخانه
battering train توپخانه محاصره
army artillery توپخانه ارتش
fieldartillery توپخانه صحرایی
flak توپخانه ضد هوایی
antitank artillery توپخانه ضد تانک
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
field atrillery توپخانه صحرایی
heavy artillery توپخانه سنگین
gunnery توپخانه دریایی
artillery branch رسته توپخانه
armored artillery توپخانه زرهدار
gunnery علم توپخانه
towed artillery توپخانه کششی
armored artillery توپخانه زرهی
field artillery توپخانه صحرائی
artillery preparation تیر تهیه توپخانه
artillery preparation اتش تهیه توپخانه
spotter دیدبان توپخانه دریایی
all available تمام توپخانه موجود
rolling barrage سد اتش غلطان توپخانه
no fire line خط منع اتش توپخانه
artillery liaison officer افسر رابط توپخانه
aerial field artillery توپخانه محمول هوایی
artillery carriage قنداق سلاح توپخانه
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
artillery chart طرح تیر توپخانه
corps artillery توپخانه همراه سپاه
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
artillery fire plan طرح اتش توپخانه
active status خط مشی فعال توپخانه
gunnery ship ناو اموزشی توپخانه
fire plan طرح اتش توپخانه
army artillery توپخانه نیروی زمینی
firing chart طرح تیر توپخانه
gunnery قوانین تیر توپخانه
flak توپخانه پدافند هوایی
air and naval gunfire اتش توپخانه دریایی و هوایی
contingent zone of fire منطقه اتش احتمالی توپخانه
air defense artillery fire unit یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
batteries حمله با توپخانه ضرب و جرح
ask ask توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
all available کلیه توپخانه حاضر به تیر
stargauge وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
jato unit موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
battery حمله با توپخانه ضرب و جرح
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
surface mission پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
plotting room مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
dead time زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
towed توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
vertical نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
capacity استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacities استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idle که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freeing آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idlest که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
frees آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
bitmap معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
quads چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quad چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
bands شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bombardment گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
spotting line خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
bombardments گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
slide rules خط کش محاسبه
slide rule خط کش محاسبه
computations محاسبه
computation محاسبه
computing محاسبه
calculation محاسبه
prediction محاسبه
analysis محاسبه
predictions محاسبه
ieee که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
exerciser وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
duplex دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
common use مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
calculation sheet برگ محاسبه
calculating machine ماشین محاسبه
calculating factor ضریب محاسبه
computational مربوط به یک محاسبه
computes محاسبه کردن
calculated field فیلد محاسبه
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
calk محاسبه کردن
designs طرح و محاسبه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com