Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
pip matching
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
Other Matches
crystal balls
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball
انتن رادار
crystal balls
انتن رادار
radome
گنبد انتن رادار
scans
یک دور گردش انتن رادار
scanned
یک دور گردش انتن رادار
scan
یک دور گردش انتن رادار
hunting
نوسان دادن انتن رادار درردیابی
sidelobe
ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
scurve distortion
لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
radome
پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
sbend distortion
لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
radar altimetry
ارتفاع سنجی به وسیله رادار
altitude delay
افت ارتفاع امواج رادار
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
collimator
وسیله روانه کردن توپ کولیماتور روانه کردن توپ
visual interceptor
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
pibal
تعیین جهت وزش باد به طریقه بصری دیدبانی بصری
descentheight
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
clattered
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar comouflage
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
kytoon
انتن گازی هلیومی انتن موقتی
visualreport
گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
chaff
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadgets
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railings
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
dismisses
روانه کردن
to send away
روانه کردن
to give the mitten
روانه کردن
lay
روانه کردن
dismissing
روانه کردن
to give the sack
روانه کردن
lays
روانه کردن
dismiss
روانه کردن
pack off
روانه کردن
to pack off
روانه کردن
kick out
<idiom>
روانه کردن
send away
روانه کردن
send
روانه کردن
hale
روانه کردن
dispateh
روانه کردن
sends
روانه کردن
sending
روانه کردن
to put a way childish
روانه کردن
orientation
روانه کردن
dispatches
روانه کردن فرستادن
dispatched
روانه کردن فرستادن
despatching
روانه کردن فرستادن
despatches
روانه کردن فرستادن
despatched
روانه کردن فرستادن
to send one to the right about
کسی را روانه کردن
to send someone packing
کسیرا روانه کردن
orientation
روانه کردن دستگاهها
reciprocal
روانه کردن متقابله
direct laying
روانه کردن مستقیم
laying
روانه کردن توپ
dispatch
روانه کردن فرستادن
orients
روانه کردن تطبیق دادن
indirect fire
روانه کردن غیر مستقیم
reciprocal laying
روانه کردن متقابله توپها
get off
روانه کردن عقب رفتن از
departs
روانه شدن حرکت کردن
departing
روانه شدن حرکت کردن
orienting
روانه کردن تطبیق دادن
orient
روانه کردن تطبیق دادن
depart
روانه شدن حرکت کردن
relay
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relays
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relayed
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
let out
<idiom>
روانه کردن یا مرخص شدن (ازکلاس)
lay
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
layihg azimuth
گرای روانه کردن لوله توپ
lays
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
gun pointing data
عناصر مربوط به روانه کردن توپ
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
steering
روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
pressure altitude
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
sends
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
sending
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
directing
اداره کردن روانه کردن وسایل
send
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
directional radar prediction
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar prediction
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
radar return
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
altitude separation
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
bracket
احاطه کردن تیر پایه انتن
launches
روانه کردن مامور کردن
launching
روانه کردن مامور کردن
launch
روانه کردن مامور کردن
launched
روانه کردن مامور کردن
blip
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
trapping
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radar tracking
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
radar trapping
اختلال پیدا کردن رادار
absolute altimeter
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
image degradation
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
shoot
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
interlook dormant period
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
radar discrimination
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
release altitude
ارتفاع رها کردن بمب
altitude acclimatization
عادت کردن به ارتفاع منطقه
ocant altitude
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
homing
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
radar locating
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
direct fire
هدایت کردن اتش روانه کردن اتش
low altitude
ارتفاع کم ارتفاع پست
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
visual
بصری
optic
بصری
optical
بصری
visually
بصری
visuals
بصری
ocular
بصری
streams
روانه
streamed
روانه
stream
روانه
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
bombing height
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
audio visual
سمعی بصری
visual check
مقابله بصری
visual arts
هنرهای بصری
VDUs
واحدنمایش بصری
VDUs
واحدنمایشگر بصری
VDU
واحدنمایش بصری
VDU
واحدنمایشگر بصری
visual communication
ارتباط بصری
visual signal
علایم بصری
visual communication
مخابره بصری
video ram
RA بصری یا تصویری
visual display
نمایش بصری
visual identification
شناسایی بصری
optical
الات بصری
optic
چشمی بصری
visualreport
گزارش بصری
visual flight
پرواز بصری
vision recognition
تشخیص بصری
optic chiasma
چلیپای بصری
optokinetic
بصری- جنبشی
visual observation
دیدبانی بصری
visual aids
کمکهای بصری
audiovisual
سمعی-بصری
optical sight
دوربینهای بصری
audiovisual
سمعی و بصری
visual identification
تشخیص بصری
optic chiasm
چلیپای بصری
videotext
متن بصری
visual signal
علامت بصری
audio-visual
سمعی بصری
chiasma
ضربدر بصری
to get one's mittimus
روانه شدن
go
روانه ساختن
goes
روانه ساختن
to get the mitten
روانه شدن
information flow
روانه خبر
flings
روانه ساختن
stream routing
روند روانه
reshaping
روانه کاری
fling
روانه ساختن
flinging
روانه ساختن
flash card
ورقه تمرین بصری
video tape
نوار سمعی و بصری
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
visual elevation
افت بصری گلوله
visual interaction
کنش متقابل بصری
optical
مربوط به دیدبانی بصری
vdt
ترمینال نمایش بصری
titchener's illusion
خطای بصری تیچنر
video adapter
وفق دهنده بصری
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
launghing
روانه سازی پرتاب
back sight method
روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
vga
ارایه نگاره سازی بصری
optical sight
وسایل نشانه روی بصری
optical
نشانه روی بصری چشمی
video graphics array
ارایه نگاره سازی بصری
visual flight
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com