Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
linear |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد. |
|
|
Other Matches |
|
search |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود. |
searches |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود. |
searched |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود. |
searchingly |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود. |
search key |
کلید جستجو |
cases |
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد |
case |
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد |
backwards |
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل |
distribute |
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود |
distributes |
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود |
distributing |
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود |
disjunctive search |
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند |
occidentalist |
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس |
relational database |
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید |
relational database management system |
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید |
breaks |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
break |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
query |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
querying |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
queries |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
queried |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
rummaging |
جستجو |
hunted |
جستجو |
hunt |
جستجو |
research |
جستجو |
researched |
جستجو |
seeks |
جستجو |
prowls |
جستجو |
researches |
جستجو |
rummaged |
جستجو |
rummage |
جستجو |
quest |
جستجو |
inquisition |
جستجو |
query |
جستجو |
queries |
جستجو |
querying |
جستجو |
inquisitions |
جستجو |
queried |
جستجو |
rummages |
جستجو |
hunts |
جستجو |
researching |
جستجو |
searches |
جستجو |
search |
جستجو |
seeking |
جستجو |
look up |
جستجو |
right of search |
حق جستجو |
probed |
جستجو |
seek |
جستجو |
investigation |
جستجو |
investigations |
جستجو |
probe |
جستجو |
probes |
جستجو |
database |
جستجو |
prowling |
جستجو |
prowled |
جستجو |
prowl |
جستجو |
searchingly |
جستجو |
searched |
جستجو |
quests |
جستجو |
on the lurk |
در جستجو |
databases |
جستجو |
mouser |
جستجو کننده |
search result |
نتیجه جستجو |
search cycle |
چرخه جستجو |
search results |
نتایج جستجو |
to smell about |
جستجو کردن |
seek |
جستجو کردن |
search and replace |
جستجو و جایگزینی |
corrective maintenance |
عمل جستجو |
ransacking |
جستجو کردن |
ransacks |
جستجو کردن |
to feel after any thing |
جستجو کردن |
snook |
جستجو کردن |
searcher |
جستجو کننده |
mouses |
جستجو کردن |
surveillance |
جستجو کردن |
search |
جستجو کردن |
ransacked |
جستجو کردن |
ransack |
جستجو کردن |
searchers |
جستجو کننده |
search memory |
حافظه جستجو |
search string |
رشته جستجو |
to search |
جستجو کردن |
to scratch about |
جستجو کردن |
seeker |
جستجو کننده |
searchable |
قابل جستجو |
searching time |
زمان جستجو |
searchless |
بدون جستجو |
mouse |
جستجو کردن |
seach |
جستجو کردن |
seeds |
جستجو کردن |
to rummage |
جستجو کردن |
hunt out |
با جستجو یافتن |
to hunt up |
جستجو کردن |
seeks |
جستجو کردن |
hunt up |
جستجو کردن |
hunt for |
جستجو کردن |
searched |
جستجو کردن |
quester |
جستجو کننده |
hunt after |
جستجو کردن |
track down <idiom> |
جستجو کردن |
searches |
جستجو کردن |
disquisition |
تحقیق جستجو |
seed |
جستجو کردن |
to browse through |
جستجو کردن |
scours |
جستجو کردن |
seeking |
جستجو کردن |
elimination |
در حین جستجو |
searchingly |
جستجو کردن |
scour |
جستجو کردن |
scoured |
جستجو کردن |
to search after |
جستجو کردن |
options |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
option |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
to hunt out |
جستجو کردن ویافتن |
tracer |
طراح جستجو کننده |
had searched |
اگر جستجو میکردید |
wild goose chase <idiom> |
ناامیدانه جستجو کردن |
HTTPD |
تصدیق و جستجو باشد |
snooker |
بوکش جستجو کننده |
average seek time |
مدت متوسط جستجو |
to prospect [for] |
جستجو کردن [برای] |
tracers |
طراح جستجو کننده |
go through <idiom> |
جستجو وکنکاش کردن |
to sift through something |
با زیر و رو جستجو کردن |
traceable |
جستجو کردنی یافتنی |
seeks |
جستجو برای یافتن |
search results |
نتیجه های جستجو |
to grub about |
جستجو کردن [برای] |
to grub |
جستجو کردن [برای] |
seeking |
جستجو برای یافتن |
to search |
گشتن [جستجو کردن] |
seek |
جستجو برای یافتن |
fibonacci search |
جستجو فیبو ناجی |
exhaustive search |
جستجو هر رکورد در پایگاه |
to make r. after something |
چیزی را جستجو کردن |
global search and replace |
جستجو و جایگزینی سراسری |
total search result |
مجموع نتیجه جستجو |
searchingly |
جستجو برای یک موضوع داده |
grub |
زمین کندن جستجو کردن |
searched |
جستجو برای یک موضوع داده |
search |
جستجو برای یک موضوع داده |
search and clear |
جستجو و پاک کردن دشمن |
searches |
جستجو برای یک موضوع داده |
grubs |
زمین کندن جستجو کردن |
occultist |
جستجو کننده علوم پوشیده |
grubbed |
زمین کندن جستجو کردن |
They searched the whole town . |
تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند ) |
omission factor |
تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند |
to dig up |
با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن |
inscrutably |
چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت |
to seek somebody out |
جستجو برای پیدا کردن کسی |
match |
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه |
browse |
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز |
browsed |
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز |
scavenging |
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه |
browses |
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز |
to seek a remedy for something |
چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن |
matches |
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه |
area |
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها |
areas |
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها |
dichotomizing search |
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها. |
factor |
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است |
factors |
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است |
head-hunting <idiom> |
جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق |
seeks |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
case sensitive search |
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف |
seek |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
seeking |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
globally |
تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل |
global |
تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل |
trapdoor |
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری |
WAIS |
سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد |
trapdoors |
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری |
searched |
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل |
searchingly |
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل |
snoops |
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده |
searches |
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل |
snooped |
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده |
snooping |
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده |
to frisk [a person] |
دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر] |
hunter killer |
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن |
orbiting |
در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید |
search |
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل |
snoop |
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده |
Shockwave |
سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد |
retrieval |
عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی |
browser |
برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است |
searched |
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد |
search |
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد |
searches |
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد |
searchingly |
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد |
key |
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند |
printed |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
prints |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
print |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
conversion tables |
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست |
random access |
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد |
translation tables |
جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه |
backward |
جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد |