English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
Marxism روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
Other Matches
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
marxian پیروعقیده کارل مارکس
marxian وابسته به کارل مارکس
hegelianism مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
philosophers فیلسوف
philosopher فیلسوف
gymnosophist فیلسوف برهنه
moralist فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
acadmist فیلسوف اکادمی یابیشه افلاطون
epicurus نام فیلسوف یونانی که معتقد
moralists فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
Marxists مارکس گرا
Marxism مارکس گرائی
Marxist مارکس گرا
Marxism عقیده مارکس
dialectical materialism فرضیهء استدلالی مارکس
machiavellism اصول عقایدماکیاولی فیلسوف وسیاستمدار ایتالیایی قرن 51که فلسفه استبداد جدید نیزنامیده میشود
dialectic هگل و مارکس ان را جهت تعلیل و توجیه امور
radical economists منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
jerry المانی
Germanic المانی
germain ) : المانی
hans المانی یاهلندی
German measles سرخجه المانی
germanize المانی کردن
high dutch زبان المانی
germanization المانی شدن
land grave کنت قدیم المانی
fokker یکجورهواپیمای جنگی المانی
junker اصیل زاده المانی
germanity صفات ویژه المانی
schnauzer سگ " تری یر "المانی نژاد
wagnerite پیرو واگنرموسیقیدان المانی
panzer لشگر زرهی المانی
wagnerian پیرو واگنرموسیقیدان المانی
teutonize به المانی ترجمه کردن
germanize المانی ماب کردن
pfennig مسکوک مسی المانی
gotha یکجورهواپیمای بزرگ المانی
hun مخرب تمدن المانی
alemannic لهجهء مخصوص المانی
germanist دانشمند فرهنگ و زبان المانی
germanism اصطلاحات ویژه زبان المانی
doberman pinscher سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
junker جوان نجیب زاده المانی
Gothic حروف سیاه قلم المانی
kummel نوشابه المانی زیره دار
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
rhenish شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
thaler یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
landgravine لقب برخی از شاهزادگان المانی است
lansquenet سربازپیاده مزدورو المانی در سده هفدهم
Marxist طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
economic determinism یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
jack johnson د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
pfenin سکه مس المانی که ارزش ان برابراست با یک صدم ARK
groschen سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
minnesinger شاعر غزل سرای المانی درسدههای 21تا 41میلادی
mauser یکجور تفنگ که ماوزرنام المانی اختراع کرده است
landgrave لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
dictatorship این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorships این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
lombards گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
braininess فکری
excogitative فکری
intellectuals فکری
notional فکری
irreflection بی فکری
cerebral فکری
mental فکری
reflectional فکری
intellectual فکری
conceptual فکری
inconsiderateness بی فکری
incogitance بی فکری
incogitancy بی فکری
bakuninism اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
fanaticism کوته فکری
sentience زندگی فکری
obsessive rumination نشخوار فکری
visualization تجسم فکری
mental work کار فکری
prudery کوته فکری
ideo motor فکری- حرکتی
ideological war جنگ فکری
heartsease اسایش فکری
head work کار فکری
infantilism of thought کوته فکری
insularism کوته فکری
intellectual capital سرمایه فکری
narrow minddedness کوتع فکری
perspicuity روش فکری
ideational shield سپر فکری
provinciality کوته فکری
notions ادراک فکری
obsessions وسواس فکری
reflective فکری بازتابی
indoctrination تلقین فکری
caprices تمایل فکری
provincialism کوته فکری
obsession وسواس فکری
enlightenment روشن فکری
notion ادراک فکری
brain work کار فکری
perspective جنبه فکری
dyslogia گفتارپریشی فکری
perspectives جنبه فکری
caprice تمایل فکری
mechanical غیر فکری
captivity گفتاری فکری
absolute آزاد از قیود فکری
ideo motor act عمل فکری- حرکتی
equanimity تعادل فکری انصاف
thoughtless لاقید ناشی از بی فکری
that is a good idea خوب فکری است
psychopathy اختلالات فکری وروانی
brainstorm اشفتگی فکری موقتی
He is an inconderate person . آدم بی فکری است
habiliment جامه استعداد فکری
he thought out a plan فکری بنظرش رسید
brainstorms اشفتگی فکری موقتی
intellectualize بصورت فکری در اوردن
sympathizer طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathisers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
pixilated دارای عدم تعادل فکری
sympathizers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
obsessive compulsive state حالت وسواس فکری- عملی
moron فرد فاقد رشد فکری
morons فرد فاقد رشد فکری
A penny for your thoughts . Whats exactly on your mind ? به چی؟ فکر می کنی ؟چرا در فکری ؟
(have a) bee in one's bonnet <idiom> فکری که مکررا به ذهن میآید
to be i. with an idea فکری در کسی تاثیر نمودن
She's quite a back number. <idiom> او [زن] آدم کهنه فکری است.
sympathetically ازروی همدردی یا هم فکری غمخوارانه
To dismiss something from ones thoughtl . فکری را از سر خود بیرون کردن
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
He is most suitable for brain work . خیلی بدرد کارهای فکری می خورد
ideologies روش فکری فرد یا طبقه خاص
obsessive compupsive disorer روان رنجوری وسواسی فکری- عملی
masterminds دارای نبوغ فکری ابداع کردن
ideology روش فکری فرد یا طبقه خاص
masterminded دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminding دارای نبوغ فکری ابداع کردن
idological parties احزاب دارای روش فکری خاص
radicalism اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
mastermind دارای نبوغ فکری ابداع کردن
squatted وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
ashkenazim عنوان یهودیان المانی که در مقابل سفارادی که به یهودیان اسپانیا وپرتقال اطلاق میشود
Mentally retarded children. کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
orthopsychiatry تداوی روحی اختلالات فکری وروحی اطفال
psychokinesis عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
cults هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
radicalism روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
churns بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
churn بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
aeolist انسانی غلط انداز که ادعای روشن فکری دارد
churned بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
To work on someone کسی را پختن [از نظر فکری وذهنی آماده کردن]
cult هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
evolutionism روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند
stalinism سیستم فکری مارکسیسم به نحوی که استالین ان را تعبیر و تفسیرکرده است
parochialism محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
feel out <idiom> صحبت یا انجام باشخص به صورتیکه متوجه بشوی که چه فکری میکند
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
trotskism سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
egalitaire روش فکری است که طرفدارمساوات ابناء بشر در جمیع شئون میباشد
outside agency شخصی که مجاز نیست درزمین گلف به بازیگر کمک فکری کند
prepossess تحت تاثیرعقیده یامسلکی قرار دادن قبلا تبعیض فکری داشتن
dialectic البته باتفاوتهایی که ناشی از روش فکری خاص هر یک بود به کار می بردند
poomse نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
escapism هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
idealism روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
fabianism نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
ideology روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
objectivism روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
rationalism سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
ideology بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
erastianism سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
ideologies بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
dogmatism دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
conservatism عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
internationalism روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
controvrsism روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
whiggism روش فکری منتسب به حزب "ویگ " که در واقع حزب لیبرال و ازادیخواه انگلستان بود
terrorism عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
horizons افق فکری بوسیله افق محدود کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com