Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
structure
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structures
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structuring
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
Other Matches
reentrant code
برنامههای اسمبلی تولیدشده توسط ماشین
assembly
نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembler
برنامه اسمبلی یا برنامهای که برنامه به زبان اسمبلی را به کد ماشین تبدیل میکند
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
sorts
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
merge sorting algorithm
الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanges
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
assembly language
زبان اسمبلی
assembly
اسمبلی گردهمایی
assembly program
برنامه اسمبلی
assembly language instruction
دستورالعمل زبان اسمبلی
sorted
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
format
قواعد دستورات زمان اسمبلی
formats
قواعد دستورات زمان اسمبلی
to to
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembles
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
disassemble
ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
assembly listing
صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
assembly
تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
filing
1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
assembler
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است
disassembler
نرم افزاری که برنامه کد ماشین را به حالت اسمبلی بر می گرداند
implied addressing
دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
microprogram
هر دستور زبان اسمبلی کامپیوتر که با زیربرنامه اجرا شود
operation
بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
assembler
پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
assembly
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
bubble sort
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
macro
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
machine address
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
assembler
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
formats
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
format
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
support programs
برنامههای پشتیبانی
comprehensive plans
برنامههای جامع
control programs
برنامههای کنترلی
interim plan
برنامههای موقت
social programs
برنامههای اجتماعی
system programs
برنامههای سیستم
schedules of reinforcement
برنامههای تقویت
reinforcement schedules
برنامههای تقویت
medical programs
برنامههای پزشکی
national programs
برنامههای ملی
welfare programs
برنامههای رفاهی
utility programs
برنامههای سودمند
application programs
برنامههای کاربردی
tools
مجموعه برنامههای کاربردی
conservation programs
برنامههای حفافت منابع
army program memorandum
لایحه برنامههای ارتشی
data management programs
برنامههای مدیریت داده ها
government broadcasting
پخش برنامههای دولتی
family planning programs
برنامههای تنظیم خانواده
norton utilities
برنامههای کمکی نورتن
army program memorandum
لایحه برنامههای نیروی زمینی
to baffle one's plots
برنامههای کسی رابهم زدن
telecourse
دوره برنامههای اموزشی تلویزیونی
teleview
به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
self-
کامپیوتری که از برنامههای تشخیص استفاده میکند
special
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
bridgeware
برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
programmers
برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
programmer
برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
assets
که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
home management software
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
course ware
نام برنامههای اموزشی کامپیوتر دوره ابزار
forth
زبان برنامه نویس کامپیوتر در برنامههای کنترلی
air time
زمانپخش برنامههای رادیو یا تلویزیون روی آنتن
diagnostic
کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
modularization
برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
cbl
آموزش و تحصیلات با استفاده از برنامههای مخصوص روی یک کامپیوتر
globally
حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
global
حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
packaged
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
package
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
packages
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
package shows
نمایشات و برنامههای تفریحی پیش بینی شده قبلی
linkages
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
edited
ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
edit
ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
binary file
فایلی که حاوی برنامههای زبان ماشین است فایل دودوئی
linking
ترکیب برنامههای کوچک با هم تا نتوانند به عنوان یک واحد اجرا شوند
batches
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
generals
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
batch
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
general
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
linkage
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
authoring
زبان برنامه نویسی برای نوشتن برنامههای CAL و آموزشی
dirty bit
بیت پرچم که توسط برنامههای مقیم حافظه تنظیم شده است .
cobol
زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
rogue indicator
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
microcontroller
ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
NetBIOS
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد.
link
تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
colours
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
packages
مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند.
privilege
حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد
predicate
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
what is
فرضیه منطقی که اکثر برنامههای صفحه گشترده الکترونیکی براساس ان عمل می کنند
predicated
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicates
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicating
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
mastered
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
UDP
پروتکلی که بخشی از Tcp/Ip است و در مدیریت شبکه به کار می رود و در برنامههای SNMP
master
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
lotuses
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
multimedia
کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
masters
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
colour
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
lotus
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
user
پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
users
پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
chaining
به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
packaged
مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند.
network data management system
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
package
مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند.
interchange file format
استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
notron utilities
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
loader
بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
suite of programs
1-گروه برنامه هایی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند. 2-تعداد برنامههای یک کار مشخص
generators
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
generator
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
homes
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
DLL
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
home
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
mediums
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
foreground processing
اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
CLUT
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
file level model
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
child program
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
netware
که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
child process
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
algol
زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
viruses
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
virus
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
systematic
مرتب
tidying
مرتب
tidied
مرتب
tidy
<adj.>
مرتب
trim
<adj.>
مرتب
well groomed
مرتب
tidies
مرتب
regular
<adj.>
مرتب
trimmest
مرتب
businesslike
مرتب
trims
مرتب
regulars
مرتب
tidiest
مرتب
shipshape
مرتب
ordered
مرتب
well-groomed
مرتب
tidier
مرتب
orderly
مرتب
proper
<adj.>
مرتب
decent
<adj.>
مرتب
well-ordered
<adj.>
مرتب
fair
<adj.>
مرتب
neatest
مرتب
neater
مرتب
he was neat
مرتب
neat
<adj.>
مرتب
prissy
مرتب
methodic
مرتب
steady
<adj.>
مرتب
presentable
<adj.>
مرتب
straight
<adj.>
مرتب
orderlies
مرتب
in good order
<adj.>
مرتب
business like
مرتب
indexes
مرتب کر دن
indexed
مرتب کر دن
index
مرتب کر دن
kilter
مرتب
irregular
نا مرتب
serials
مرتب
uncluttered
<adj.>
مرتب
serial
مرتب
editor
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editors
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
ScriptX
ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا
finder
واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com