Dictiornary-Farsi | روش ناوبری هذلولی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 89 (6 milliseconds)

English	Persian
hyperbolic navigation system	روش ناوبری هذلولی


Other Matches

navigation mode	روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan	نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting	ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
inertial navigation	سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
hyperbolic	هذلولی
hyperbola	هذلولی
hyperbolas	هذلولی
hyperbolic function	تابع هذلولی
hyperbolic	شبه هذلولی
hyperbolic	وابسته به هذلولی
hyperboloid	طرح هذلولی
grid navigation	ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
universal drafting machine	خط کش ناوبری
navigating bridge	پل ناوبری
navigation	ناوبری
aids to navigation	کمکهای ناوبری
bathymetric navigation	ناوبری ژرفایافتی
celestial navigation	ناوبری نجومی
electronic navigation	ناوبری الکترونیکی
radio navigation	ناوبری رادیویی
dead reckonning	ناوبری کور
navigation light	چراغهای ناوبری
satellite navigation	ناوبری ماهوارهای
inertial navigation	ناوبری لختی
aerial navigation	ناوبری هوایی
pilots	ناوبری کردن
pilots	راهنمای ناوبری
navigate	ناوبری کردن
navigated	ناوبری کردن
coasts	ناوبری کرانهای
navigates	ناوبری کردن
navigating	ناوبری کردن
coast	ناوبری کرانهای
piloted	راهنمای ناوبری
piloted	ناوبری کردن
pilot	ناوبری کردن
pilot	راهنمای ناوبری
navigational aids	وسایل کمک ناوبری
navigational grid	بادزن کمک ناوبری
tacan	سیستم ناوبری تاکان
subsurface navigation	ناوبری زیر سطحی
stellar inertial navigation	ناوبری لختی ستارهای
inertial navigation system	سیستم ناوبری ماندی
omega	سیستم ناوبری امگا
navigational grid	شبکه کمکی ناوبری
vector	مسیر ناوبری هواپیما
vectors	مسیر ناوبری هواپیما
dead reckonning tracer	میز ناوبری کور
aids to navigation	وسایل کمک ناوبری
aeronautical chart	نقشه ناوبری هوایی
air plot	نقشه ناوبری هوایی
day beacon	برج ناوبری روز
visual flight	پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
plotting chart	نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
radio navigation	ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
astro tracker	وسیله ناوبری خودکار نجومی
radio range station	ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
tactical air navigation	رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
celestial navigation	ناوبری بااستفاده از صور فلکی
aeronautical plotting chart	نقشه مخصوص ناوبری هوایی
piloting	ناوبری در کنار ابهای ساحلی
day beacon	برج ناوبری مورد استفاده درروز
hyperbolic navigation	ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
aeronautical information overprint	اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
augmentation support set	دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
aeronautical plotting chart	نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
coasting	ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
situation indicator	دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
radial	شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
shoran	نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
dead reckonning tracer	وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
pseudopursuit navigation	ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
pursuit navigation	ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
radials	شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
pseudostereo	ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
radar danning	ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
plotting	رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
radio range	ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
meaconing	گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
consol	دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
transponder	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
aeronautical station	ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
pilot chart	نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
teleran system	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
plotter	وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters	وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
landing aids	وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
control point	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور