Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
essential oil
روغن اساسی
volatile oil
روغن اساسی
Other Matches
ground state
نیروی اساسی حالت اساسی
oil dent
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oil
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling
روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
creosoting
روغن قیر روغن قطران
creosotes
روغن قیر روغن قطران
creosoted
روغن قیر روغن قطران
creosote
روغن قیر روغن قطران
oil can
حلب روغن , روغن دان
cutting oil
روغن سردکننده روغن برش
nets
اساسی
rudimental
اساسی
basilar
اساسی
On what basis (ground)
بر چه اساسی ؟
basal
اساسی
groundlessness
بی اساسی
hypostatic
اساسی
fundametal
اساسی
nett
اساسی
essential
<adj.>
اساسی
functional
اساسی
fundamental
اساسی
unsubstantial
بی اساسی
earthshaking
اساسی
key projects
اساسی
Hon
اساسی
essential
اساسی
substantial
اساسی
net
اساسی
essentials
اساسی
major
<adj.>
اساسی
materials
اساسی
meaty
اساسی
material
اساسی
basics
اساسی
constitutional
اساسی
meatiest
اساسی
cardinals
اساسی
cardinal
اساسی
radical
اساسی
capital
اساسی
ground
اساسی
radicals
اساسی
basic
اساسی
substantive
[essential]
<adj.>
اساسی
organic
اساسی
pivotal
اساسی
meatier
اساسی
quintessential
<adj.>
اساسی
vital
<adj.>
اساسی
ground plans
طرح اساسی
constitutional law
حقوق اساسی
vital
واجب اساسی
unsubstantiality
بی اساسی بی اهمیتی
substantiality
حالت اساسی
strategic variables
متغیرهای اساسی
radical
ریشگی اساسی
to let the saw dust out of
پوچی یا بی اساسی
radical
طرفداراصلاحات اساسی
basic surplus
مازاد اساسی
basic linkage
پیوند اساسی
basic variable
متغیر اساسی
basic deficit
کسری اساسی
basic
مقدماتی اساسی
base repair
تعمیر اساسی
basics
اساسی مقدماتی
rite
فرمان اساسی
basics
مقدماتی اساسی
basic
اساسی مقدماتی
ground plan
طرح اساسی
constitutional low
قانون اساسی
spine wall
دیوار اساسی
radicals
ریشگی اساسی
constitution
قانون اساسی
constitutions
قانون اساسی
reformation
اصلاح اساسی
rationale
علت اساسی
radicals
طرفداراصلاحات اساسی
functional distribution
توزیع اساسی
fundamental rules
قواعدیاقوانین اساسی
purview
مواد اساسی
brass tacks
مسایل اساسی
basically
بطور اساسی
over haul
تعمیر اساسی
constitutions
مشروطیت قانون اساسی
primordial
عنصر نخستین اساسی
punch line
جمله اساسی واصلی
constitution
مشروطیت قانون اساسی
organic
اندام دار اساسی
bill of rights
قانون اساسی امریکا
nonbasic variable
متغیر غیر اساسی
A fundamental (slight) difference.
اختلاف اساسی ( جزئی )
punch-lines
جمله اساسی واصلی
myosin
پروتئین اساسی عضله
Fundamental ( radical) changes.
تغییرات اساسی وعمده
conditions of sale
شرایط اساسی معامله
essential fatty acids
اسیدهای چرب اساسی
revolutionized
تغییرات اساسی دادن
revolutionizes
تغییرات اساسی دادن
revolutionizing
تغییرات اساسی دادن
supplementalary constitution law
متمم قانون اساسی
radicals
طرفدار اصلاحات اساسی
constitutionality
مطابقت با قانون اساسی
radical
طرفدار اصلاحات اساسی
revolutionising
تغییرات اساسی دادن
punch-line
جمله اساسی واصلی
field theory
نظریه اساسی میدان
revolutionises
تغییرات اساسی دادن
fundamental
اصولی مقدماتی اساسی
nonessential goods
کالاهای غیر اساسی
revolutionised
تغییرات اساسی دادن
unconstitutionality
مغایرت با قانون اساسی
constitutional
مطابق قانون اساسی
revolutionize
تغییرات اساسی دادن
stapled
اساسی مرکز بازرگانی عمده
We must find a basic solution.
باید یک فکر اساسی کرد
staple
اساسی مرکز بازرگانی عمده
stapling
اساسی مرکز بازرگانی عمده
basic sequential access method
روش دستیابی ترتیبی اساسی
reform
اصلاح اساسی کردن یا شدن
the essential
[inherent]
[intrinsic]
task
کار مهم و ضروری
[یا اساسی]
bdos
سیستم عامل اساسی دیسک
federal constitution
قانون اساسی دولت متحده
iowa tests of basic skills
ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
reforms
اصلاح اساسی کردن یا شدن
accidental
غیر اساسی پیش آمدی
basic direct access method
روش دستیابی مستقیم اساسی
deeping of capital
پایه گذاری اساسی سرمایه
essential singularity
نقطه تکین اساسی
[ریاضی]
ground rule
وفیفه اساسی قاعده و طرز عمل
desideratum
ارزوی اساسی و ضروری چیز مطلوب
karyolymph
ماده اساسی زمینه هسته سلولی
one of the
[basic]
fundamental tenets of democracy
یکی از اصول پایه
[اساسی]
دموکراسی
reformer
پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
basic crops
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
reformers
پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
unconstitutional
بر خلاف قانون اساسی برخلاف مشروطیت
bios
سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
basic indexed sequential acess method
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
time the essence of the contract
مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
basic partitioned access method
روش دستیابی قسمت بندی شده اساسی
basic telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
bsam
Access Sequential Basicروش دستیابی ترتیبی اساسی ethod
five fundamental economic questions
پنج سوال اساسی اقتصادی : چه چیز تولید شود
btam
BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
panels
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
bdam
Access Direct Basic روش دستیابی مستقیم اساسی ethod
panel
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
bpam
Access Partitioned Basicروش دستیابی جزء بندی شده اساسی ethod
constitutionalism
اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
oil can
روغن زن
pomade
روغن سر
oil groove
روغن رو
greaser
روغن زن
bandolin
روغن مو
bandoline
روغن مو
brilliantine
روغن مو
dopes
روغن
unguent
روغن
clurified or run butter
روغن
dope
روغن
sebaceous humour
روغن
ghee
روغن
ghi
روغن
unction
روغن
ointments
روغن
greased
روغن
oils
روغن
buttering
روغن
greasing
روغن
ointment
روغن
oiling
روغن
lubricants
روغن
butter
روغن
lubricant
روغن
butters
روغن
buttered
روغن
grease
روغن
oil
روغن
sbc
یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
gray or mercurial unguent
روغن خاکستری
graphite lubricant
روغن گرافیت
in grease
روغن دار
replenisher
نافم روغن
grease box
روغن دان
grnish
رنگ و روغن
mercurial unguent
روغن خاکستری
greased
روغن اتومبیل
heavy oil
روغن سنگین
hydraulic oil
روغن رانش
hydrolic pump
پمپ روغن
greased
روغن چربی
neapolitan ointment
روغن خاکستری
illinition
روغن مالی
grey unguent
روغن خاکستری
greasing
روغن اتومبیل
gear lubricant oil
روغن گیربکس
engine sump
تشتک روغن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com