Dictiornary-Farsi | رویداد شگفت انگیز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
rummy start	رویداد شگفت انگیز


Other Matches

wonderful	شگفت انگیز شگفت
startling <adj.>	شگفت انگیز
amazing <adj.>	شگفت انگیز
astonishing <adj.>	شگفت انگیز
stupendous <adj.>	شگفت انگیز
out of this world <idiom>	شگفت انگیز
marvelous [American] <adj.>	شگفت انگیز
wonderful <adj.>	شگفت انگیز
phenomenally	شگفت انگیز
astounding <adj.>	شگفت انگیز
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	شگفت انگیز
mind-blowing	شگفت انگیز
mind-boggling	شگفت انگیز
marvellous [British] <adj.>	شگفت انگیز
admirable <adj.>	شگفت انگیز
surprising	شگفت انگیز
prodigious <adj.>	شگفت انگیز
wondrous <adj.>	شگفت انگیز
comical	شگفت انگیز
phenomenal	شگفت انگیز
miracles	واقعه شگفت انگیز
miracle	واقعه شگفت انگیز
wonderfully	بطور شگفت انگیز
prodigiously	بطور شگفت انگیز
marvellously	بطور شگفت انگیز
wonderment	چیز شگفت انگیز
son of a gun/bitch <idiom>	پسر شگفت انگیز
non-event	رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
non-events	رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
Mirabile Dictu	[شگفت انگیز برای بازگویی]
monstrously	بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
muses	در شگفت ماندن شگفت
muse	در شگفت ماندن شگفت
mused	در شگفت ماندن شگفت
lugubrious	غم انگیز حزن انگیز
event	رویداد
trend	رویداد
incident	رویداد
trends	رویداد
events	رویداد
incidents	رویداد
happenings	رویداد
circumstances	رویداد
occurrences	رویداد
occurrence	رویداد
occurence	رویداد
happening	رویداد
amazedness	شگفت
wonders	شگفت
wondering	شگفت
wondered	شگفت
wonder	شگفت
admiration	شگفت
wonderment	شگفت
prodigious	شگفت
admiringly	با شگفت
occurence	رویداد واقعه
commentaries	گزارش رویداد
subsequent to that event	پس ازان رویداد
a life full of incidents	زندگی پر رویداد
contretemps	رویداد ناگوار
exogenous event	رویداد برونی
endogenous event	رویداد درونی
commentary	گزارش رویداد
event horizen	افق رویداد
occurrence	تصادف رویداد
misadventures	رویداد ناگوار
misadventure	رویداد ناگوار
circumstance	تفصیل رویداد
occurrences	تصادف رویداد
decade	ده موضوع یا رویداد
decades	ده موضوع یا رویداد
mishap	رویداد ناگوار
mishaps	رویداد ناگوار
marvel	چیز شگفت
stupendousness	شگفت انگیزی
fabulous	شگفت اور
extraordinary	شگفت اور
miraculousness	شگفت انگیزی
surprise	شگفت حیرت
prodigiousness	شگفت انگیزی
marvels	چیز شگفت
wonderful	شگفت اور
marvelling	چیز شگفت
marvelled	چیز شگفت
marveling	چیز شگفت
surprize	شگفت حیرت
marveled	چیز شگفت
surprises	شگفت حیرت
note of a	نشان شگفت
balance	احتمال رویداد خطا
mischance	رویداد بد حادثه ناگوار
As events unfolded I realized that ...	درطی رویداد ها پی بردم که ...
passage	رویداد کارکردن مزاج
mischances	رویداد بد حادثه ناگوار
passages	رویداد کارکردن مزاج
balances	احتمال رویداد خطا
uneventful	بدون رویداد مهم
air pollution episode	رویداد الودگی هوا
immanity	چیزمهیب و شگفت اور
stupendous	شگفت حیرت اور
monstrousness	شگفت انگیزی بزرگی
surprisingly	بطور شگفت اور
monumental	بزرگ شگفت اور
admire	مورد شگفت قراردادن
admired	مورد شگفت قراردادن
admires	مورد شگفت قراردادن
in qviries r. to the accident	پرسش هایی درباره آن رویداد
exclamatory	شگفت اور متضمن فریاد
monumental ignorance	نادانی زیاد و شگفت اور
black swan event	رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
marvels	حیرت زده شدن شگفت داشتن
marveling	حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvelling	حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvel	حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvelled	حیرت زده شدن شگفت داشتن
i was filled with wonder	مرا شگفت امد متحیر ماندم
marveled	حیرت زده شدن شگفت داشتن
parachronism	اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
event focus	که در حال دریافت پیام از یک عمل یا رویداد است
real time	داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
native	رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
natives	رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
The incident set off a debate.	این رویداد بحثی را به راه انداخت [برانگیخت] .
collision detection	تشخیص و گزارش داده برخورد دو عمل یا رویداد
generating	رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
maintenance	مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
generate	رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
generated	رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
generates	رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
portentously	چنانکه نشانه بدی باشد بطور شگفت اور
This new frontier incident probably means war.	این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
The people wondered how the contraption worked.	مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
impulsions	دژ انگیز
delightful <adj.>	دل انگیز
engaging <adj.>	دل انگیز
baleful	غم انگیز
impulsion	دژ انگیز
attractive <adj.>	دل انگیز
dazzling <adj.>	دل انگیز
winning <adj.>	دل انگیز
appealing <adj.>	دل انگیز
charming <adj.>	دل انگیز
tragic	غم انگیز
message	پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
messages	پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
tantalizingly	میل انگیز
too bad <idiom>	خیلی بد ،غم انگیز
disarming	آشتی انگیز
admirable <adj.>	حیرت انگیز
tear-jerker	گریه انگیز
tantalizingly	خواست انگیز
tantalizing	وسوسه انگیز
tantalizing	میل انگیز
tear-jerker	اشک انگیز
cliffhanger <idiom>	هیجان انگیز
tantalizing	خواست انگیز
tear-jerkers	اشک انگیز
tear-jerkers	گریه انگیز
tantalizingly	وسوسه انگیز
startling <adj.>	حیرت انگیز
prodigious <adj.>	حیرت انگیز
marvelous [American] <adj.>	حیرت انگیز
red-hot <adj.>	شهوت انگیز
tasty <adj.>	شهوت انگیز
exhilarating <adj.>	نشاط انگیز
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	حیرت انگیز
astounding <adj.>	حیرت انگیز
amazing <adj.>	حیرت انگیز
lively <adj.>	نشاط انگیز
jovial <adj.>	نشاط انگیز
stupendous <adj.>	حیرت انگیز
wonderful <adj.>	حیرت انگیز
juicy <adj.>	شهوت انگیز
fateful <adj.>	فاجعه انگیز
marvellous [British] <adj.>	حیرت انگیز
wondrous <adj.>	حیرت انگیز
good-humored <adj.>	نشاط انگیز
feigner	بهانه انگیز
dolefully	بطورغم انگیز
inflammatory	فتنه انگیز
incentives	فتنه انگیز
incentive	فتنه انگیز
guidwille	نشاط انگیز
concupiscible	هوس انگیز
rapturous	هیجان انگیز
rabble-rousers	عوام انگیز
rabble-rouser	عوام انگیز
loathful	نفرت انگیز
loathly	نفرت انگیز
pathetic	رقت انگیز
hypnogenic	هیپنوتیسم انگیز
pitiable	رقت انگیز
execrably	بطورنفرت انگیز
catastrophic	فاجعه انگیز
sombre	تاریک غم انگیز
detestable	نفرت انگیز
burdensome	شاق غم انگیز
hallucinous	وهم انگیز
hatable	نفرت انگیز