English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
vegetive رویش کننده
Search result with all words
vegetative روینده رویش کننده
Other Matches
shoots رویش انشعابی رویش شاخه
shoot رویش انشعابی رویش شاخه
germination رویش
orthotropism رویش عمودی
intergrowth رویش توام
ovular growth رویش تخمک
ingrowth رویش درونی
excrescences رویش ناهنجار
mushroom growth رویش تند
excrescency رویش ناهنجارنسوج
growing point نقطه رویش
extroversion رویش برونی
excrescence رویش ناهنجار
gigas رویش بلند تر
extrovert دارای رویش برونی
antiplant agent عامل ضد رویش گیاهان
herbicide مواد ضد رویش گیاه
germinative وابسته به رویش تخم
herbicides مواد ضد رویش گیاه
cockles رویش زگیل مانند
extroverts دارای رویش برونی
cockle رویش زگیل مانند
She is on familiar (intimate) terms with me. با من رویش باز است
pubescence رویش مو درپشت زهار
hyperostosis رویش غیر طبیعی استخوان
endomorphism رویش از روپوست درون دگرگونی
his face is p with small pox رویش ازابله پرازچاله است
endomorphy رویش از روپوست درون دگرگونی
You can take it to the bank. <idiom> میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
You can bank on it! <idiom> میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
monomorphic or phous دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
I cannot look him in the face again. دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
unipotent دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
prolotherapy اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
micronucleus یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
palimpsest نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
ontogeny رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
sarcoid زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
in plant درحال رویش درحال رشد
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
refutatory رد کننده
puffer پف کننده
noncommittal رد کننده
attacking تک کننده
crepitant خش خش کننده
prater پچ پچ کننده
commulator یک سو کننده
fluxing oil اب کننده
doer کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
refuser رد کننده
prattfall پچ پچ کننده
solvents اب کننده
solvent اب کننده
hoppers لی لی کننده
catterer پچ پچ کننده
refutative رد کننده
hopper لی لی کننده
ear-splitting کر کننده
renunciant کننده
renunciant رد کننده
whisperer پچ پچ کننده
rebutter رد کننده
syncopator غش کننده
benders خم کننده
doers کننده
fizzy کف کننده
mauler له کننده
bidder کننده
squasher له کننده
thinner کم کننده
mitigatory کم کننده
fillers پر کننده
mitigative کم کننده
squelcher له کننده
deflective کج کننده
filler پر کننده
skittish رم کننده
abjurer or abjuror کننده
spurner رد کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com