English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (3 milliseconds)
English Persian
wholly رویهم
Other Matches
overlaps پوشاندن پوشش دو چیز رویهم افتادن رویهم
overlapped پوشاندن پوشش دو چیز رویهم افتادن رویهم
overlap پوشاندن پوشش دو چیز رویهم افتادن رویهم
laps رویهم قراردادن
overtype mode تایپ رویهم
overlap رویهم افتادن
overhand رویهم برعکس
overlapped رویهم افتادن
obvolute رویهم افتاده
overlaps رویهم افتادن
lap wound armature ارمیچر رویهم
overlapping رویهم افتاده
lap joint اتصال رویهم
lap seam رویهم افتادگی
lap weld جوش رویهم
pyramids رویهم انباشتن
pyramid رویهم انباشتن
overlay رویهم قراردادن
accumulate رویهم انباشتن
overlaying رویهم قراردادن
accumulates رویهم انباشتن
accumulating رویهم انباشتن
overlays رویهم قراردادن
overall رویهم رفته
overalls رویهم رفته
lapped زیرکار رویهم افتادگی
lap winding سیم پیچ رویهم
lapped رویهم قرار دادن
lapped seam welding جوشکاری درزی رویهم
lap زیرکار رویهم افتادگی
lap رویهم قرار دادن
roll up رویهم جمع شدن
laminate رویهم قرار دادن
lap joint riveting پرچ کاری اتصال رویهم
equitant رویهم قرار گرفتن برگها
banks رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
overlap of distillat curves رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
bank رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
lap joint لبه رویهم افتاده ومتصل بهم
girder bridge پل چند تکه قابل نصب رویهم
hotchpot سرجمع کردن دارایی رویهم ریختن اموال
tusk tenon زبانه یا گیرهای که دارای زبانههای کوچکتری باشدبطوری که رویهم بشکل پله یاتضاریس پلهای درایند
sidelap بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
spliced نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices نیمه نیمه رویهم گذاشتن
overlapped نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com