Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
English
Persian
cover
رویه لفاف
coverings
رویه لفاف
covers
رویه لفاف
Other Matches
folder
لفاف
envelope
لفاف
parcelling
لفاف
container
لفاف
envelopes
لفاف
wrappings
لفاف
folders
لفاف
padding
لفاف
containers
لفاف
filling
لفاف
envelopment
لفاف
shim
لفاف
incasement
لفاف
fillings
لفاف
wrapping
لفاف
pack cloth
لفاف بارپیچی
sheeting
پوششی لفاف
pads
لفاف کردن
pad
لفاف کردن
wrapper
لفاف چادرشب
wrappers
لفاف چادرشب
incase etc
در لفاف گذاشتن
packing sheet
لفاف بار پیچی
overpacking
لفاف پیچی مجدد
wrappers
لفاف بسته بندی جلد کتاب
canvas
پارچه کتانی جهت لفاف فرش
wrapper
لفاف بسته بندی جلد کتاب
tare and tret
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
overpacking
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
vamp
رویه
facet
رویه
these t. were not
رویه
surfaces
رویه
surfaced
رویه
water surface
رویه اب
encrustation
رویه
uppers
رویه
metier
رویه
mTtiers
رویه
procedure
رویه
upper
رویه
metiers
رویه
immethodical
بی رویه
comportment
رویه
facets
رویه
ism
رویه
praxis
رویه
tenor
رویه
outsides
رویه
insteps
رویه
instep
رویه
irregular
بی رویه
tenors
رویه
outside
رویه
policy
رویه
practice
رویه
tactics
رویه
surface
رویه
encrustations
رویه
policies
رویه
facing
رویه
upper crust
رویه
facings
رویه
cross section
رویه برش
procedure declaration
اعلان رویه
pentahedral
پنج رویه
pillow case
رویه بالش
planimeter
رویه پیما
recovery procedure
رویه ترمیمی
pure procedure
رویه جامع
procedure oriented
رویه گرا
exfoliation
رویه سابی
dummy module
رویه ساختگی
the policy of the government
رویه دولت
control procedure
رویه کنترل
facet theory
نظریه رویه ها
judicial precedent
رویه قضایی
rubbed surface
رویه صاف
smooth surface
رویه صاف
rough surface
رویه زبر
scheme of life
رویه زندگی
ostrich policy
رویه کبک
road surface
رویه راه
recursive procedure
رویه بازگشتی
in stream procedure
رویه با مسیل
impolicy
رویه غلط
single sided disk
دیسک یک رویه
hard soil
رویه محکم
flippy
فلاپی دو رویه
finishing coat
اندود رویه
ism
اعتقاد رویه
plane
رویه هموار
planed
رویه هموار
planes
رویه هموار
planing
رویه هموار
surface-to-air
رویه به هوا
surface
رویه دادن
surfaced
رویه دادن
surfaced
رویه فاهر
systems
قاعده رویه
system
قاعده رویه
practice
رویه پیشه
line
حدود رویه
lines
حدود رویه
precedent
رویه قضایی
precedents
رویه قضایی
top
رویه عالی
tacked
پونز رویه
surfaces
رویه دادن
surfaces
رویه فاهر
encrustations
رویه بندی
top milk
رویه شیر
triacontahedral
سی رویه سی طرفی
surface
رویه فاهر
schemes
ترتیب رویه
card face
رویه کارت
schemed
ترتیب رویه
scheme
ترتیب رویه
cant
رویه اریب
encrustation
رویه بندی
code page
رویه رمز
tacks
پونز رویه
tacking
پونز رویه
tack
پونز رویه
sandals
کفش بی رویه
sandal
کفش بی رویه
low key posture
رویه محافظه کارانه
to change the tack
تغییر رویه دادن
to explain oneself
رویه یاقصدخودراشرح دادن
slope weir
بندسرریز با رویه شیبدار
slope weir
شادروان با رویه شیبدار
overgrown
دارای رشد بی رویه
surface treatment
عملیات سطح رویه
input output procedure
رویه ورودی- خروجی
revamp
دوباره رویه انداختن
revamped
دوباره رویه انداختن
bristled
رویه تجاوزکارانه داشتن
procedure
رویه طریقه فرایند
revamping
دوباره رویه انداختن
revamps
دوباره رویه انداختن
binder course
قشر زیرین رویه
bristle
رویه تجاوزکارانه داشتن
international practice
رویه بین المللی
irregular act
عمل خلاف رویه
procedure oriented language
زبان رویه گرا
impolitic
مخالف رویه صحیح
new departure
اغاز رویه تازه
honesty is the best policy
راستی ودرستی بهترین رویه
to pull in
دست از کار یا رویه خودکشیدن
altar-slad
[سنگ رویه فوقانی محراب]
frosting
رویه خامهای کیک یا شیرینی
cataloged procedure
رویه فهرست بندی شده
to change one's course
خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
one time tape
نوار یک رویه کلید رمز
one time pad
صفحات کلید رمز یک رویه
altar-stone
[سنگ رویه فوقانی محراب]
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
tambour
رویه یادیواره متحرک چوبی
the old p should be continued
رویه پیش بایدادامه یابد
flippy diskette
دیسکت با دو رویه قابل ضبط
to take a course
رویه ایی را اتخاذ کردن
episperm
پوشش تخم لفاف تخم
sops
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sop
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
resurfacing
شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
to mark out one's course
طرحی برای رویه خود ریختن
rolltop desk
میز تحریر دارای رویه کشودار
spas
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer
صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
spa
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
moquette
پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
scrap heap policy
رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
hol
Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
newton raphson
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
prunella
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
tactics
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
faces
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
change over
تغییر روش تغییر رویه
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com