Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
English
Persian
rotary type regulator
رگولاتورنوع گردان
Other Matches
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
swing doors
در گردان
swing door
در گردان
pivoting
گردان
swing bridge
پل گردان
doubled edge
لب گردان
winches
گردان
winched
گردان
rambler
سر گردان
ramblers
سر گردان
battalion
گردان
battalions
گردان
versatile
گردان
levorotatory
چپ گردان
levogyrous
چپ گردان
winch
گردان
rotary
گردان
sq
گردان
turnstiles
گردان در
turnstile
گردان در
winching
گردان
revolving
گردان
revolving fund
تنخواه گردان
revolving kiln
کوره گردان
rotary kiln
کوره گردان
roll over credit
اعتبار گردان
rotary beam antenna
انتن گردان
rotary converter
تبدیل گر گردان
rotary converter
مبدل گردان
rotary crane
جراثقال گردان
rotary current
جریان گردان
rotary discharger
تخلیه گر گردان
rotary drum
طبلک گردان
rotary furnace
کوره گردان
ervolving credit
اعتبار گردان
revolving credit
اعتبار گردان
revolving crane
جرثقیل گردان
flexible drive tool
ابزار گردان
helianthus
گل افتاب گردان
imprest
تنخواه گردان
visorless
بی افتاب گردان
rotary wing
بال گردان
merry go round
چرخ گردان
moving coil
قاب گردان
moving magnet
اهنربای گردان
pivoted lever
اهرم گردان
pivoting window
پنجره گردان
portable lamp
چراغ گردان
portable pump
پمپ گردان
propeller fan
پروانه گردان
rotary klin
کوره گردان
rotary pump
پمپ گردان
rotary selector
سلکتور گردان
quizmaster
آزمون گردان
quizmaster
آزمونچه گردان
psychedelic
روان گردان
swing bucket
جراثقال گردان
swing gates
دریچههای گردان
swinging derrick
دریک گردان
swivel block
قرقره گردان
swivel joint
مفصل گردان
swivel knee
زانویی گردان
swivel vise
گیره گردان
turnable foot bridge
پل پیاده رو گردان
turnsole
گل افتاب گردان
variable capacitor
خازن گردان
vizor
افتاب گردان
visard
افتاب گردان
star handle
دستگیره گردان
smoke jack
سیخ گردان
quizmasters
آزمونچه گردان
rotary shear
قیچی گردان
rotary switch
کلید گردان
rotary table
میز گردان
rotating field
میدان گردان
curved design
نماد گردان
selector switch
کلید گردان
separate battalion
گردان مستقل
slewing crane
جراثقال گردان
He turned away from his wife .
از همسرش رو گردان شد
quizmasters
آزمون گردان
vent wing
پنجره گردان
engineer battalion
گردان مهندس
swivelled
مفصل گردان
tape drive
نوار گردان
pivots
پاشنه گردان
tape drives
نوار گردان
manipulator
تعزیه گردان
rotor
چرخ گردان
rotors
چرخ گردان
visor
افتاب گردان
visors
افتاب گردان
artillery battalion
گردان توپخانه
barysphere
گردان سپهر
battalion commander
فرمانده گردان
pivoted
پاشنه گردان
pivot
پاشنه گردان
swivels
مفصل گردان
swivels
حلقه گردان
turrets
برج گردان
sunflower
گل افتاب گردان
sunflowers
گل افتاب گردان
sunshade
افتاب گردان
sunshades
افتاب گردان
daisies
گل افتاب گردان
daisy
گل افتاب گردان
turret
برج گردان
treadmills
نوار گردان
swivel
حلقه گردان
swivel
مفصل گردان
swivelled
حلقه گردان
centrosphere
گردان سپهر
dextrogyrous
راست گردان
dextrorotatory
راست گردان
circulation pump
پمپ گردان
selectors
کلید گردان
selector
کلید گردان
spindles
میله گردان
knob
تکمه گردان
treadmill
نوار گردان
cylinderical rotary valve
شیر گردان
spindle
میله گردان
knobs
تکمه گردان
working capital
تنخواه گردان
engineer battalion
گردان مهندسی
rotary type regulator
تنظیم کننده گردان
cd rom disk drive
دیسک گردان سی دی- رام
endless screw
پیچ دندانه گردان
rotary wing
هواپیمای بال گردان
dial feed press
پرس میزی گردان
drive designator
پارامتر دیسک گردان
rotary spark gap
دهانه جرقه گردان
supinator muscle
عضله برون گردان
half height drive
نیم گردان دیسک
winchester drive
دیسک گردان وینچستر
wilder
سر گردان و اواره بودن
office swivel chair
صندلی گردان اداری
regiment
گردان در ارتش انگلیس
amphibious squadron
گردان عملیات اب خاکی
physical drive
دیسک گردان فیزیکی
battalion landing team
تیم ساحلی گردان
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
psychedelic
داروی روان گردان
psychotropic drugs
داروهای روان گردان
regiments
گردان در ارتش انگلیس
cash items
اسناد تنخواه گردان
aerial port squadron
گردان بارانداز هوایی
moving magnet galvanometer
گالوانومتر اهنربای گردان
rotary phase converter
تبدیل گر فاز گردان
rotary heat furnace
کوره با اتشدان گردان
dragon
گردان سوار اسبی
dragons
گردان سوار اسبی
latch for pivoting windows
چفت پنجره گردان
cutters
دندانه گردان عاج سوهان
cutter
دندانه گردان عاج سوهان
tower crane
جراثقال گردان اطاق دار
fire opal
گل افتاب گردان عین الشمس
cyclostome
جانور از راسته دهان گردان
moving coil galvanometer
گالوانومتر قاب یا پیچک گردان
moving coil measuring mechanism
مکانیزم سنجش قاب گردان
drum miller
دستگاه فرز غلطک گردان
heliotrope
گل افتاب گردان ارغوانی روشن
nomadically
بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
aerial port squadron
گردان عملیات بارانداز هوایی
bushing
عایق غلاف حیله گردان
squadron
گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
squadrons
گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
moving magnet instrument
دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
moving coil instrument
دستگاه اندازه گیری قاب گردان
agitator car
ماشین گردان مخصوص حمل بتن
eraseble optical disk drive
دیسک گردان نوری پاک شدنی
heroify
درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
pawl
میله گردان محور چرخ لنگر
multi section type rotary switch
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
propeller shaft
میل گردان محور انتقال نیرو
composite squadron
گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
manifolder
ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
chap book
کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
mobile equipment pool
بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
snap swivel
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
stopping
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stops
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stopped
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stop
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
pickup reel
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
universal joints
اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
carpet loom
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
pivot arm
بازوی گردان بازوی اتصال
gimbals
توپی و غلاف توپی گردان
disk drives
گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drive
گرداننده دیسک دیسک گردان
capstan
میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com