English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
single ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
Search result with all words
multi strike printer ribbon ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
Other Matches
carbon ribbon ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
prints بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
printed بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
fibre ribbon ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
spools چرخی که روی آن نوار یا ریبون چاپگر می چرخند
spool چرخی که روی آن نوار یا ریبون چاپگر می چرخند
clapper بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
clappers بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
defaulted در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulting در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
printhead 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
continuous کاغذهای با طول زیاد که در چاپگر استفاده می شوند
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
stationery کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
peripheral 1-وسایل جانبی که در کامپیوتر استفاده می شوند مثل چاپگر یا اسکنر. 2-
defect skipping روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
toner محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
electronic 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
laserwriter چاپگر لیزری سافت Apple که از زبان شرح صفحه PostScript استفاده میکند
DTP طراحی چاپ متنی که با استفاده ازنرم افزار خاص , کامپیوتر و چاپگر انجام میشود
presumable قابل استنباط قابل استفاده
allocation تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
Hewlett Packard چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
hp laserjet چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard LaserJet چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
laserjet چاپگر لیزری سافت Hewelett Packard که برای شرح صفحه از زبان PCL استفاده میکند
allocations تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
solid چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
thimble printer چاپگر کامپیوتری که از نوک چاپ مشابه wheel-daily استفاده میکند ولی به شکل انگشتانه است
solids چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
lasers چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
laser چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
valuable <adj.> قابل استفاده
useful <adj.> قابل استفاده
beneficial <adj.> قابل استفاده
expedient <adj.> قابل استفاده
handy [useful] <adj.> قابل استفاده
utilisable [British] <adj.> قابل استفاده
helpful <adj.> قابل استفاده
utile [archaic] [useful] <adj.> قابل استفاده
utilitarian [useful] <adj.> قابل استفاده
suitable <adj.> قابل استفاده
practical <adj.> قابل استفاده
profitable قابل استفاده
exploitable قابل استفاده
allowable قابل استفاده
handier قابل استفاده
handiest قابل استفاده
applicable <adj.> قابل استفاده
serviceable قابل استفاده
utilizable <adj.> قابل استفاده
practicals قابل استفاده
handy <adj.> قابل استفاده
fit for use قابل استفاده
purpose-built <adj.> قابل استفاده
purposeful <adj.> قابل استفاده
purposive <adj.> قابل استفاده
applicatory <adj.> قابل استفاده
operational قابل استفاده
serviceable <adj.> قابل استفاده
usable <adj.> قابل استفاده
proper <adj.> قابل استفاده
practicable <adj.> قابل استفاده
advantageous <adj.> قابل استفاده
appropriate [for an occasion] <adj.> قابل استفاده
convenient <adj.> قابل استفاده
functional <adj.> قابل استفاده
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
commonable قابل استفاده عموم
out of commission غیر قابل استفاده
handiest بسهولت قابل استفاده
available قابل استفاده سودمند
credit available اعتبار قابل استفاده
handy بسهولت قابل استفاده
serviceableness قابل استفاده بودن
reusable قابل استفاده مجدد
fleet in being ناوگان قابل استفاده
utilizable قابل استفاده مصرف
instrumental مفید قابل استفاده
handier بسهولت قابل استفاده
operatives قابل استفاده موثر
inoperable غیر قابل استفاده
operative قابل استفاده موثر
cumber غیر قابل استفاده
microsoft واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
operational قابل استفاده مربوط به عملیات
unserviceable وسایل غیر قابل استفاده
usable قابل استفاده مصرف کردنی
available payload بازده قابل استفاده وسیله
waterlog غیر قابل استفاده شدن
useable قابل استفاده مصرف کردنی
reusable program برنامه قابل استفاده مجدد
ARQ قابل استفاده در برخی مودم ها
unavailable water رطوبت غیر قابل استفاده
softer نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softest نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
xerographic printer چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
readies که منتظر است تا قابل استفاده شود
readied که منتظر است تا قابل استفاده شود
readying که منتظر است تا قابل استفاده شود
ready که منتظر است تا قابل استفاده شود
through the green منطقه قابل استفاده در بازی گلف
acceptance credit اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
portable که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
unix یک سیستم عاملی که براحتی قابل استفاده است
environment حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
functioned مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
function مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
common تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
commoners تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
commonest تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
functions مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
chargeable مین نیرو و پس از بین رفتن آن قابل استفاده است
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
usable آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
commonest سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
cryogenic materials مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
commoners سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
shares پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
common سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
shared پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
critical path analysis منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
sound تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounded تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounds تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
shuttles رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
share پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shuttled رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
effective آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
shuttle رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
downloadable نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
desk accessories وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
sectors جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
nonerasable storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
sector شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sectors شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
highs اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
re issuable notes اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
highest اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
apl زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
high اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
typeball یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
dial in modem مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
non impact printer که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
download 1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
worded موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
word موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
faulted مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faults مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
basics سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
mouse برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouses برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
letter quality printer چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
eds درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
stops لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
portability گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
stopped لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stop لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
DLL فایلی که حاوی کتابخانهای از توابعی است که توسط برنامه دیگری قابل استفاده است
augmenting تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
LCD چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
hand-held وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
teletext روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
authentication استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
pay dirt خاک زرگری یا خاک معدن قابل استفاده
non dedicated server کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
machines غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
logical حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
mirror کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com